سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکیم ده خصلت دارد : پارسایی، عدل، فهم، گذشت، نیکی، بیداری، خودنگهداری، تذکر، هشیاری، نیک خویی و میانه روی . [لقمان حکیم]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
شعر ، دنیز ، آذربایجان ، ارومیه ، علیار ، قلیزاده ، مصطفی ، غربی ، امام ، ترکی ، علی ، ترکی ، شاعر ، دنیزنیوز ، حوزه ، هنری ، حسین ، اسلامی ، حمیدی ، غزل ، محمد ، حاج ، ایران ، فارسی ، باکو ، قرآن ، کتاب ، نشریه ، اسلام ، تبریز ، طنز ، کتاب ، عاشیق ، شهریار ، اکبر ، انقلاب ، مصطفی قلیزاده علیار ، نخجوان ، شهید ، سایت ، سید ، باکو ، اهل بیت ، ابراهیم ، سفر ، دریاچه ، فخری ، ادبیات ، تصویر ، خمینی ، دفاع ، رضا ، پیغمبر ، جمعه ، اسرائیل ، مقدس ، نامه ، مهدی ، حوزه هنری ، حمید ، صادق ، فاطمه ، پیامبر ، بهرام ، اکبر ، اهر ، فاطمه زهرا ، نارداران ، مقاله ، عاشورا ، عکس ، زهرا ، ترکیه ، کربلا ، همایش ، واقف ، ترکیه ، بسیج ، بیت ، جمهوری ، اهل ، انتظار ، امام علی ، ادبی ، در ، عراق ، صابر ، شهر ، شامی ، خامنه ای ، خدا ، دوستی ، زن ، سعید ، اسدی ، آیت الله ، امام حسین ، هنرمندان ، ورزقان ، هفته ، مردم ، موسیقی ، نقد ، قم ، محمود ، کانون ، امام خمینی ، جنبش ، جشنواره ، خاطرات ، حافظ ، حجاب ، حسنی ، حسن ، تاریخ ، سال ، رستمی ، شیخ ، عکس ، فرهنگی ، فرهنگ ، فضولی ، عید ، عشق ، سیاسی ، رمضان ، زبان ، سلیمانپور ، شاعران ، سوریه ، ترجمه ، تهران ، به ، حاج علی اکرام ، ایرانی ، آمریکا ، وبلاگ ، واحدی ، نویسنده ، مدح ، محفل ، مجلس ، مجتبی ، میرزا ، مرثیه ، مصر ، آمریکا ، آراز ، احمد ، استاندار ، اکرام ، حیدر ، تبریزی ، پیامبر اسلام ، سلبی ناز ، روز ، زندگی ، زینب ، رضوانی ، دو ، داستان ، صراف ، عظیم ، علی یف ، علیزاده ، علمیه ، علمدار ، فتح الهی ، فرانسه ، فلسطین ، فیلم ، شاهرخ ، شجاع ، دو هفته نامه ، دیدار ، رسول ، رجبی ، زلزله ، پیام ، بهمن ، حزب ، جواد ، ادب ، اردوغان ، آذربایجان غربی ، آثار ، مطبوعات ، مشهد ، مهدی موعود ، محمداف ، کانون ، نویسندگان ، هفته نامه ، هنر ، وطن ، ولی ، یاد ، هادی ، نوروزی ، نماز ، قیام ، کرکوک ، محسن ، مثنوی ، ماه ، مایل ، ملی ، آذری ، آزادی ، ارشاد ، از ، اسماعیل زاده ، انگلیس ، اورمیه ، اکرام ، جاوید ، حدیث ، حسینی ، حضرت ، بهرامپور ، بعثت ، روزنامه ، رهبری ، سعدی ، رباعی ، رزم آرای ، دینی ، دانشگاه ، شب ، غدیر ، غفاری ، علامه ، عرب ، عرفان ، فارس ، فرزند ، صمداف ، صادقپور ، صدر ، طلعت ، طلاب ، خوی ، دوزال ، رهبر ، بزرگ ، بیداری ، تبلیغات ، حمایت ، حماسه ، حاجی زاده ، جعفری ، توهین ، امین ، انتخابات ، انجمن ، امام زمان ، الله ، استاد ، اخلاق ، آیت الله خامنه ای ، آران ، آغدام ، آقازاده ، منظومه ، مسلمان ، مراغه ای ، مسئولان ، موعود ، موسی ، ماهر ، محمدی ، هریس ، یادداشتهای ، وفات ، یحیی ، یک ، کردستان ، کربلا ، نوروز ، نمایندگان ، وحید ، مایل اوغلو ، گرمان ، مولانا ، میلاد ، نباتی ، مسجد ، مرگ ، مرسی ، مسئول ، معلم ، آغری ، آذربایجانی ، اسلامگرایان ، اسماعیل ، ارمنستان ، ارمنی ، ارزشها ، اشغال ، باکو 10 ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :217
بازدید دیروز :330
کل بازدید :2946328
تعداد کل یاداشته ها : 881
103/9/2
3:55 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
قلیزاده علیار[263]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید شقایقهای کالپوش بچه مرشد! سکوت ابدی هم نفس ►▌ استان قدس ▌ ◄ نغمه ی عاشقی جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی سرچشمه همه فضـایـل مهــدی(ع) است ساده دل ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی ....افسون زمانه طراوت باران تنهایی......!!!!!! جـــیرفـــت زیـبا سارا احمدی بیصدا ترازسکوت... .: شهر عشق :. پیامنمای جامع شهر صبح ماتاآخرایستاده ایم سایت روستای چشام (Chesham.ir) وبلاگ گروهیِ تَیسیر منطقه آزاد محمدمبین احسانی نیا رازهای موفقیت زندگی مرام و معرفت یامهدی Dark Future امام خمینی(ره)وجوان امروز عشق ارواحنا فداک یا زینب سیاه مشق های میم.صاد مهاجر مردود دهکده کوچک ما گروه اینترنتی جرقه داتکو بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران هفته نامه جوانان خسروشهر آتیه سازان اهواز بیخیال همه حتی زندگیم عمو همه چی دان پـنـجـره صل الله علی الباکین علی الحسین تینا شهید آوینی Chamran University Accounting Association پدر خاک فقط خدا از یک انسان ع ش ق:علاقه شدید قلبی تبریک می گوییم شما به ساحل رسیدید!!!!! گاهنامه زیست جوک و خنده دهاتی دکتر علی حاجی ستوده قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی کشکول sindrela شیدائی تنها عاشقانه سیب آریایی نیروی هوایی دلتا ( آشنایی با جنگنده های روز دنیا ) به یاد تو آخوند مالخر و تمام طرفدارانش در سیستم حکومتی فروشگاه من قاضی مالخر یا قاضی طمع کار کدامیک ؟؟؟؟ پایگاه خبری،قرآنی، فرهنگی آذربایجان غربی عاشقانه زنگ تفریح
مصطفی قلیزاده علیار:
گروه ادب ــ یک شهریارپژوه گفت: استاد شهریار در اواخر عمر دیگر در مجالس ادبی حضور نمی‌یافت اما حضور در مجلس شهدا و مراکز تربیت معلم را بر خود واجب می‌دانست و سعی می‌کرد تحت هر شرایطی در آن حاضر شود.

 

دیداری که به‌خاطر قر‌آن‌خوانی شهریار انجام نشد/«شب و علی» شاهکارتر از «علی ای همای رحمت»به گزارش خبرنگار ایکنا؛ مصطفی قلیزاده علیار، شهریارپژوه و مدیر آفرینش‌های ادبی حوزه هنری آذربایجان غربی است، وی چندی پیش نشان فرهنگی و جایزه بین‌المللی استاد شهریار را به پاس انتشار 10 جلد کتاب در حوزه‌های شهریار پژوهی، دین، ادبیات و تاریخ ایران، جمهوری آذربایجان، قفقاز، ترکیه، عراق، لبنان و مسلمانان هند از سوی مؤسسه تحقیقاتی پژوهشی قفقاز، آناتولی و آسیای میانه دریافت کرده است. به‌مناسبت بزرگداشت استاد شهریار و روز شعر و ادب فارسی با این شهریارپژوه گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که مشروح آن را در زیر می‌خوانید.

-سابقه دوستی و آشنایی شما با استاد شهریار به چه زمانی برمی‌گردد، آیا شما از شاگردان استاد بوده‌اید؟

برخی خود را شاگرد شهریار می‌نامند که درست نیست، استاد شهریار، نه کلاسی داشت و نه انجمنی. برخی چند بار نزد استاد رفته و حال، خود را شاگرد او می‌دانند، صحیح نیست. اما آشنایی با شهریار به ویژه جامعه ادبی معاصر با وی به 70 – 80 سال قبل برمی‌گردد. کما اینکه مردم ایران و بلکه مردمان فارسی‌زبان و ترک زبان ایران، افغانستان، آذربایجان، ترکیه، تاجیکستان و قفقاز و ... با وی آشنا هستند. من نیز که علاقه‌مند به ادبیات و شخصیت استاد شهریار بودم، از سال‌های جوانی در تبریز با وی آشنا بودم و زیارت وی در محافل و مجالس به ویژه در دوران جنگ تحمیلی برای ما خاطره‌انگیز و خوشایند بود، به ویژه اینکه در مجالس و محافل شهدا حضور می‌یافتند و در سال 65 نیز در جمع بسیجیان شعر معروف «یا علی باز از خدا دستی به همراه بسیج/ جاودان کن در جهان این جلوه و جاه بسیج» را خواندند.

استاد شهریار، ظاهراً حوصله حضور در انجمن‌های ادبی را نداشت و سن و سالش نیز گذشته بود، اما در مجالس شهدا حاضر می‌شد و یا مراکز تربیت معلم تبریز حضور می‌یافت. از این رو آشنایی من با وی نیز به صورت عمومی بود و چندین بار با دوستان به منزل وی رفتیم. که این جلسات به صورت منظم هفتگی و ماهانه نبود، بلکه در خانه‌شان همواره باز بود و هر کسی علاقه‌مند بود به دیدار وی می‌رفت.

-استاد شهریار از چه زمانی شهرت یافت، یعنی شهرت وی قبل وفاتشان نیز بود یا بعد در درگذشتش مشهور شد؟

وی مشهورترین و پرمخاطب‌ترین شاعر از دهه 20 تا 30 بود و پس از آن نیز شاعر پرمخاطب و مشهور بوده است. البته متقدمین مانند حافظ و سعدی حسابش جداست، اما از دهه 20 و 30 به این سو، مشهورترین شاعر معاصر شیعی بوده است.

-می‌‌توان این ادعا را مطرح کرد که شهرت شهریار به دلیل اشعار ترکی وی بوده و نه اشعار فارسی؟

عمده شهرت شهریار به دلیل شعرهای ترکی بود، به ویژه منظومه بدیع «حیدر بابا» که مقام معظم رهبری نیز در دیداری که با استاد شهریار داشتند، به این نکته اشاره کردند. البته شهریار هم در شعر آئینی و مذهبی مانند «علی ای همای رحمت» و هم شعرهای عاطفی، عاشقانه، تغزلی، هم اجتماعی و نوعدوستانه و هم میهنی سرآمد بود و به نوعی شاعر چند وجهی بود. برخی عنوان می‌کنند با وجود بزرگانی مانند فردوسی، حافظ و مولانا و سعدی چرا روز شعر و ادب فارسی به نام شهریار نام‌گذاری شده است، این حرف منطقی است، اما باید گفت که شهریار شاعری چند وجهی بوده است، اگر بخواهیم ایرانی بودن را مطرح کنیم با شاعران دیگر مشترک است، از سوی دیگر نبوغ فروسی و تغزل حافظ در شهر شهریار وجود دارد و اخلاق و نوعدوستی سعدی نیز در اشعار وی وجود دارد؛ از این رو عناصر مهم شاعرانه را دارد و از همه مهمتر معاصر است و با وجود اینکه کهن‌سرایان دیگر چندان استقبالی از شعر نیمایی نداشته‌اند اما شهریار در این قالب نیز شعر سروده است و یا در میان شاعران ترک‌زبان مانند ملامحمد فضولی، حاج سیدعظیم شیروانی و شاعران و نوحه‌‎سرایان ترک‌زبان ... نیز سرآمد است. همچنین پیام به انیشتین و یا شعرهای نیمایی، نشان از روح معاصر شهریار دارد و فاجعه بشری در شعر پیام به انیشتین انعکاس یافته و پژواک آن به گوش این دانشمند نیز می‌رسد. درست است که عمده شهرت شهریار به دلیل شعرهای ترکی بود، اما این همه قضیه نیست، چرا که شعرهایی مانند «دو مرغ بهشتی» که برای نیما سروده و یا «هذیان دل» واقعاً بی‌نظیر است و «مشرب شهریار»، «افسانه شب» که یک منظومه بلند بیش از هزار بیت است و شعر «شب و علی» همه شاهکارند و شهرت شهریار مرهون همه این شعرهاست. شهرت وی در افغانستان و هندوستان به دلیل شعرهای فارسی وی بوده است.

-برخی پس از شعر «علی ای همای رحمت» عنوان کردند که این شعر برگرفته از دیوان شاعران متقدمی مانند مفتون همدانی و ... است، نظر شما چیست؟

مشابهت یک شعر با شعر شاعران دیگر به معنی تقلید نیست؛ چرا که اولاً دیوان این شاعر پس از سرودن این شعر منتشر شده است و از سوی دیگر شاید از نظر ظاهری شبیه شعر شاعران دیگر باشد، اما قوت شعر شهریار بسیار بالاتر است و این شعر به نام شهریار و نه شاعران دیگر مشهور شده است و کسی از آنها مطلع نبود و یک محقق آن را انتشار داده است. این شعر امتیازاتی دارد که در آن شعرها نیست. در رابطه با این شعر، یک عامل معنوی هم مؤثر است، به عنوان مثال شعر «شب و علی» شهریار از نظر ادبی و فصاحت و بلاغت بالاتر از شعر «علی ای همای رحمت» است، اما چندان مشهور نشده است، با وجود اینکه بسیار شاعرانه‌تر است؛ از این رو این بستگی به همین عامل معنوی و غیبی دارد؛ هر چند قابل اثبات نیست، جز اهلش. همچنین گرچه مشهور شدن چندان ملاک نیست، اما این شعر به قول حافظ «آن»ی دارد که در دیگر شعرها نیست.

سه شنبه/////دیداری که به‌خاطر قر‌آن‌خوانی شهریار انجام نشد/«شب و علی» شاهکارتر از «علی ای همای رحمت»


-به نظرتان اگر بخواهیم درباره سبک شعری استاد شهریار صحبت کنیم، وی مستقلاً صاحب سبک بود یا آمیخته‌ای ازسبک هندی و عراقی می‌گفت؟

بیشتر غزل‌های شهریار به سبک عراقی است، اما سبک هندی و نازک خیالی در وی کمتر است، اما این شاعر از همه سبک‌های شعری مانند خراسانی، هندی، نیمایی و ... تأثیر پذیرفته است و نمی‌توان گفت به یک سبک اشاره کرد. حتی می‌توان عنوان کرد که با توجه به آشنایی وی با زبان فرانسه، سبب شده بود با اشعار شاعران اروپایی آشنا شود و آثار آنها را به زبان اصلی بخواند و پسرش هادی نیز بر این موضوع تأکید داشت که اشعار برخی از شاعران فرانسوی را به زبان اصلی می‌خواند و گاهی اوقات نیز گریه می‌کرد. از این رو با بهره‌گیری و تأثیرپذیری از سبک‌های مختلف خود نیز افاضات و نوآوری‌هایی داشت.

-نکته‌ای در رابطه با این شاعر و شخصیت وی دارید؟

شهریار، شاعر مسلمان متعهد بود که 10 سال آخر عمرش را وقف انقلاب و دفاع مقدس کرد و این بسیار مهم است، شعرهای حماسی که وی در هشتاد سالگی برای شهدا، امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب سروده بود و با صراحت و روشنی و بدون ادای روشنفکری، عقاید و مواضع خود را مطرح می‌کرد و شعر و هنر خود را در اختیار انقلاب قرار داد و همه در دهه 60، همدیگر را برادر خطاب می‌کردند، حتی برای رئیس جمهور نیز برادر عنوان می‌کردند، اما شهریار در شعری که برای رهبر معظم انقلاب سروده، عنوان کرده «تقدیم به آیت الله خامنه‌ای» که این نشان از بصیرت وی است. از این رو شعرهای شهریار درباره دفاع مقدس و انقلاب، خود یک دیوان است.

-در پایان خاطراتی از دیدار با استاد شهریار دارید که برایمان تعریف کنید؟

به همراه جلال محمدی، شاعر تبریزی به منزل استاد شهریار رفتیم و اتفاقاً مرحوم بهلول خراسانی، عالم و روحانی مجاهد و مبارز نیز که اوایل دهه هفتاد رحلت کرده است، نیز در منزل وی حضور دارد و به حسب دعوتی که از وی برای سخنرانی در تبریز کرده بودند، به دیدار شهریار آمده بود و دکتر میرتاج الدینی که آن زمان طلبه کم سن و سالی بود، این روحانی را همراهی می‌کرد. وقتی آنها رفتند، شهریار درباره بزرگی این روحانی که شاعر هم بود، صحبت کرد و گفت که بیش از 2 هزار شعر دارد که همه آنها را از حفظ است و همچنین از مبارزات وی سخن گفت و عنوان کرد که علاوه بر دائم الوضو بود، دائم الصوم(روزه‌دار) بود و از این رو وقتی ما در منزل شهریار شیرینی خوردیم، وی از خوردن شیرینی امتناع کرد. در همان دیدار یک یادگاری برای من نوشت.

گفت‌وگو از سمیه قربانی

انتهای پیام

لینک خبرگزاری ایکنا، مورخ 97/6/27

http://iqna.ir/fa/news/3747936/%D8%A7%D9%88%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%B3-%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%B4%D8%A8-%D9%88-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D9%87%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%AD%D9%85%D8%AA


  

غزل

علی همای پناه"ایلیاز"

پاسخ نمی دهی که جواب سلام را

از یاد برده ای نکند احترام را

روزی که دل شکستن من هم حرام بود

 دل را شکسته ای وحلال وحرام را

تا کی میان ماندن و رفتن مرددی

با توست انتخاب کنی هر کدام را

ارباب من تویی به تو هی فکر میکنم

هرگزنمی کنی تو که فکرغلام را

روزی که بین من وتو دیوارچیده شد

بی شک گذاشتی تو- تو سنگ تمام را

 

غزل

علی همای پناه"ایلیاز"

چهره ی عاشقی که جان می داد

قدرت عشق را نشان می داد

تا به عشقش بهارمی بخشید

عشق هم، مزه ی خزان می داد

زندگی را از او تصاحب کرد

وعده ی مرگ جاودان می داد

داشت از ریشه قلب داغش را

حس طوفانی اش تکان می داد

عشق او گر چه از زمین رویید

طعم تلخی از آسمان می  داد

عاشق خوشه های گندم بود

عشق او عطر و بوی نان می داد...

 


91/10/28::: 11:44 ص
نظر()
  
  

زبان شعر    

نمایش تصویر در وضیعت عادی

علی همای پناه

«زبان نظامی از نشانه هاست که عقاید را بیان می کند و قابل قیاس

 با نگارش، الفبا، مناسک نمادین، اشکال (قواعد) رفتار و...نیست» - فردینان دوسوسور 

 زبان در شعر چیزی است هدف خود و خارج از گستره ی معنا شناسی، فراترازاندیشه و گونه ای رهایی واستقلال از معنا؛ در واقع شکلی غیر ازکاربرد عادی ومتعارف زبان. ساکن وساده نیست چون دارای خود است وبرای ابراز خود نیاز به آفرینندگی مخاطب دارد، معنای نهایی درونش وجود ندارد یا در پشت تاویل های بی شمار پنهان شده و راه گشایی برای طرح و درک معناهای بی شمار است. راهی برای ویرانی سویه ی خودکار وسنتی ادراک وایجاد احساس تازه ای از چیزها به نحوی که آنها را نا آشنا ومبهم می کند. صورتهای فراموش شده ی زبان را یادآور می شود و میل به ابداع را درآفرینشهای ادبی تحریک می کند. به طور آگاهانه وسازمان یافته به زبان متعارف یورش می برد وقصد تحمیل خود وانعکاس دیگرگونگی را دارد. درسیرخود نیاز به کشف معنا را بنیان می نهد، مستقل از معنا از قاعده ها سرپیچی می کند و الگو های تازه ای را می آفریند. با ذهنی بودن ذاتی خود، آفات شعری همچون تصاویر صامت، بی جان وعینی را دور می ریزد و قصد جان بخشی به تصاویر و حرکت به جهان تصاویرزنده و ذهنی* دارد. رهایی از نظام تقلید و کلیشه را ممکن می کند و ناخودآگاه درک شالوده شکنی را نزدیک! بازی با زبان را پیش می کشد، چون رویا ظاهری آشکار و شفاف و درعین حال سخت تاویل می پذیرد، با خودش درک می شود نه از تحلیل جهان بیرون برای رسیدن به جهان درونش. امکانات ترک و تغییر عادات را فراهم و معانی چند گونه را ایجاد می کند ؛ باری که بر دوش واژه هاست، معناهای ضمنی یا تاثیرهای عاطفی و حسی برآمده از نحوه ی کاربرد قواعد که مخصوص هر زبان است را مدیریت کرده و امکان عدم انتقال این قواعد از زبانی به زبان دیگررا میسر کرده و باعث ترجمه ناپذیری شعر و برجستگی وسلطه ی زبان می شود. سویه ی آوایی شعررا می آفریند(موسیقی) معنا را به دنبال آواها می کشاند؛ تکه تکه می کند و در کوچه پس کوچه های آن گم و به مخاطب فرصتی برای کشف گم شده ها ودر پی اش احساس لذت ونشاط می دهد و معنا را به بازی دعوت می کند! خود را می زاید وچیزهای بیان نشده را ارایه می دهد وهمزمانی معنا و بی معنایی را رقم می زند. تخیل می کند به باز آفرینی می پردازد از واژه ها برای درهم شکستن زبان متعارف بهره می جوید و دلالت را از میان برمی دارد! به واژه ها می فهماند که بیش از یک شکل معنا می توانند داشته باشند وازاین گذر رابطه ی یک به یک واژه و جمله با معنا را از بین می برد و حداکثر بار را از کلمه می کشد و این یعنی جادو...خواندن را در خواندن ها استحاله می دهد و ترتیب مکالمه های بی شمار را میان متن و مخاطب و درِ تاویل را می گشاید. به آفرینش ساختاری کلامی می پردازد چون در ذات خود گوهری نهان دارد ، خواه این آفرینش همخوان با تجربه باشد یا نه و به این اعتبار به دنیایی بسته به نام شعر تعلق می گیرد که واژه گان در آن ارزش در خود دارند و بدون اشاره به مدلول و بی دلالت معنایی واژه اند وبس، که ساختار مرکزی شعر را با فقدان دلالت معنایی می سازند؛ یعنی روی متن کار انجام می دهند چرا که زبان حکم ماده شکل پذیر ادبیات را دارد(رمان، شعر، نمایش نامه...) و چون ادبیات وجود دارد پس کاری از راه زبان و درباره ی زبان انجام می گیرد تا محصول آن اثرشود واین کار در مورد شعر به نحو ویژه انجام می گیرد یعنی کار واقعی بر روی زبان انجام می شود و آواها ومعناها در هم می شوند از راهی یکطرفه و چیزی در خود بسته همچون مجسمه ای که پس از ساخت غیر قابل برگشت است! وبه این صورت زبان ادبی شکل می گیرد وشعر را می تراشد و شعر بستری برای جولان و معرفت زبانش می شود  

*اصطلاحی از نویسنده ی مقاله: و به تصاویری اطلاق می شود که با استفاده از نشانه ها قابل درک هستند ونه تجسم یا تصور با استفاده از پیش شناسه ها وپیش فهم ها یا پس فهم ها ... مثا لی از یکی از شعر هایم می آورم امید که بتواند حق مطلب را ادا کند:"خودم را در می آورم/ پرت می کنم"شما هر گز نمی توانید در آوردن خودتان را تجسم کنید اما می تواند آن را با در آوردن یک کت مقایسه کرده ودرک کنید

منابع مورد استفاده در نگارش مقاله:

-           زندگی در دنیای متن/ پل ریکور

-           کتاب آبی / ویتگنشتاین

-           کتاب قهوه ای / ویتگنشتاین

منبع نشر مقاله: سایت: www.daniznews.ir  مورخ 19/8/91


  

غزل

علی   همای   پناه    

سن   سیز   دؤزوم   باخیر   یئنه   بوم -  بوش اوتاقلارا

سس سیز قارانقولوقدا کی سونسوز چیراقلارا

باشلا یاواش یاواش اوخو یام یاش کاغیذلاری

گؤ یاش­­لاریم یازان غزلی آغ واراقلارا

شأنلیک ده بوخجاسین ائله بیل باغلاییب گئدیر

یوخ بیر نفر گولوش وئره  هردن دوداقلارا

یاددان چیخیب ایشیق دادی دیلسیزآغیزسیزیخ

بیزدن سالام یئتیر ساری ساچلی شافاق لارا

ساخلا یادیندا ساخلا کی دوشمز پاییزلارین

هئچ واخت آیاقی بارلی - باهارلی بوداق­­­لارا

کؤچدون اوزاقلارا...هله لیک ایزلرین قالیب

چوخ پیس گیجیک چکیر اورییم او اوزاقلارا

منبع: دو هفته نامه «دنیز»، شماره 11- مورخ 22/ 12/90