حق همسایه
امام سجاد علیه السلام: «اما حق همسایهات این است که در غیاب او آبرویش را حفظ کنى و در حضورش او را احترام کنى. اگر به او ظلمى شد یاریش رسانى، دنبال عیبهایش نباشى، اگر بدى از او دیدى بپوشانى، اگر بدانى نصیحت تو را مى پذیرد او را در خفا نصیحت کنى، در سختىها رهایش نکنى، از لغزش او درگذرى، گناهش را ببخشى و با او به خوبى و بزرگوارى معاشرت کنى.»
(رساله حقوق، خصال شیخ صدوق ج2 ، ص 569)
همسایه دیوار به دیوار
مصطفی قلیزاده علیار
خانه هامان در تمام عمر،
همسایه دیوار به دیوارند
اما، ما
-چون خفتگانی خاموش
در گورهایی در کنار هم-
بیخبر از احوال هم هستیم
دریغ از یک سلام ...
اگر روزی، صد بار
از کنار هم رد شویم
ناآشناییم و غریب
آه، ای آشنا!
آیا رستاخیزی
ما را از این غربت برخواهد انگیخت؟
93/05/17
همسایه ما را بیگانه با امید و خدا
نوشته: علی رزم آرای
21 سال پیش جمهوری آذربایجان دومین کشورشیعی دنیا از پیکره کمونیسم منفک شد و به نام بزرگترین کشور منطقه قفقاز و با پیشینه غنی مذهبی و فرهنگی به استقلال رسید.
زمانی جمهوری آذربایجان از زیر تیغ کمونیسم و سوسیالیسم سر به در برد که هنوز برتن زخم و جراحتی از آن دوره پر خفقان بر جا داشت! گمان میرفت که این استقلال به دمیدن روح تازهای به کالبد اعتقادی این کشور نوپا، ختم شود، اما سلطه سیاسی بر این کشور از ناحیه دولت این بار چون گذشته با سویههای غیر دینی و با رنگ لائیسم و سکولاریسم بیش از پیش سایه انداخته است!
دولت جمهوری آذربایجان به استناد قانون اساسی خود، دین را از دولت جدا میداند و لذا هیچ اقدام عملی در خصوص تعمیق باورهای اسلامی و شیعی انجام نمیدهد. البته این، همه ماجرا نیست. دولتمردان آذربایجانی حتی به ادعای خود در خصوص انفکاک دین و دولت پایبند نیستند آنها با تأسیس کمیته دولتی امور دینی و نیز تحت نفوذ در آوردن اداره روحانیت قفقاز، تلاش میکنند از دین به عنوان ابزاری در راستای پیشبرد سیاستهای داخلی و خارجی خود استفاده کنند. در نتیجه در کنار این رویکرد، آموزههای اصیل شیعی را مورد هجمه قرار میدهد و شیعیان عامل به مبانی تشیع را با انواع اتهامات روانه زندان میکند.
محدودیتهایی مانند ممنوعیت صدور اسناد هویتی برای زنان محجبه، ممنوعیت حجاب در مدارس دخترانه، ممنوعیت تأسیس دفاتر مراجع، ممنوعیت فروش توضیح المسائل مراجع، ممنوعیت عزاداری خیابانی، ممنوعیت فعالیت طلاب فارغ التحصیل حوزه علمیه قم و... از جمله چالشهای شیعیان دومین کشور شیعی دنیا محسوب میشوند. براساس قوانین جاری جمهوری آذربایجان، روحانیون آذری حق کاندیدا شدن در انتخابات مختلف را ندارند. احزاب و تشکلهای اسلامی با انواع محدودیتها مواجه هستند؛ به طوری که مهم ترین تشکل شیعی که حزب اسلامی جمهوری آذربایجان است، چند سال پس از اخذ مجوز فعالیت از سوی دولت، غیر قانونی اعلام شد و همواره تحت فشار قرار گرفته و در حال حاضر نیز رئیس حزب و ده ها نفر از اعضای آن در زندان به سر میبرند. ساختار سیاسی دولت از نهاد ریاست جمهوری گرفته تا کوچکترین واحد دولتی به گونهای است که شیعیان معتقد به آموزههای اصیل شیعی، امکان ورود در آن را ندارند، تأسف بار این است که حتی وجود هرگونه نماد دینی در ادارات دولتی این کشور هم ممنوع است. نابهنجاری دیگری که شیعیان و اسلام گرایان جمهوری آذربایجان با آن دست به گریبانند، عدم برخورداری وخلاء استفاده از رسانههای تصویری است.
تأسیس شبکه تلویزیونی با رویکرد شیعی و اسلامی در جمهوری آذربایجان ممنوع است و در مقابل شبکههای دولتی و خصوصی فعال، عموماً با خط گیری از صهیونیسم در حال القاء تبلیغات ضد ایرانی و ضد شیعی و ضد اسلامی هستند که فعالان شیعی و اسلام گرا را با انواع مشکلات و تضیع حقوق مواجه میسازد. شایان ذکر است که دیگر فعالیتهای رسانه ای شیعیان در فضای مجازی و... نیز با انواع محدودیتها روبه رو است. از دیگر سوعدم رعایت قواعد دموکراسی از سوی محافل دولتی که خود مدعی ایجاد جریان دمکراسیزاسیون هستند، مشکل عمده اسلامگرایان و شیعیان این کشور است.
فعالان شیعی که با انواع اتهامات واهی دستگیر میشوند، نه بر اساس قانون بلکه براساس سلایق نیروهای امنیتی و... مجازات میشوند و حتی خانواده و نزدیکان آنها نیز در معرض انواع فشارهای اجتماعی قرار میگیرند.
سالها پیش دستگیری و حبس زنده یاد حاج علی اکرام علی یف بنیانگذار و رهبر حزب اسلامی جمهوری آذربایجان و همفکرانش؛ از دوسال پیش دستگیری دکتر موسم صمداف رئیس حزب اسلام و صدور حکم 12 سال حبس برای وی و تعدادی از منسوبین وی به دلیل سخنرانی انتقادآمیز، اخیراً شهادت حاج واقف عبدالهن اف معاون این حزب در زندان های مخوف دولت آذربایجان را در همین راستا باید قابل ارزیابی دانست. نفوذ صهیونیستها در ارکان سیاسی، فرهنگی و رسانهای جمهوری آذربایجان، یکی دیگر از مشکلات مردم مسلمان جمهوری آذربایجان است. اظهارات برخی کارشناسان مستقل جمهوری آذربایجان که اعتقاد دارند کشورشان پس از رهایی از دست کمونیسم دچار مصیبت بزرگ تری به نام صهیونیسم شده، عمق مسأله را نشان میدهد.
البته شیعیان و اسلام گرایان جمهوری آذربایجان با وجود رویارویی با چالشها و مشکلات یاد شده و به دلیل وجود پتانسیل بالقوه درمکتب تشیع و آموزههای ارزشمند اسلامی، توانسته اند درعرصههای گوناگون به موفقیتهایی نیز دست یابند. هم اکنون در عرصه سیاسی و اجتماعی، قوی ترین جریان مقابل دولت، شیعیان و اسلام گرایان هستند و این واقعیتی است که خود دولتمردان آذری بدان معترفند و البته مقایسه عملکرد دولت با مخالفان غربگرا و شیعیان نیز این واقعیت را بعینه نشان می دهد. البته عدم ورود شیعیان معتقد به آموزه های اصیل شیعی و اسلامی به ارکان سیاسی اعم از دولت و مجلس به دلیل اختناق حاکم، خود موضوع دیگری است. در حوزه های فرهنگی و اجتماعی نیز موقعیت شیعیان و اسلام گرایان جمهوری آذربایجان جایگاه ارزشمندی است. آنان با وجود همه محدودیتهای دولتی، توانسته اند اقدامات ارزشمندی در عرصه ایجاد رسانه های مجازی و حتی رسانه های مکتوب انجام دهند. شاید بتوان مهم ترین نمود جایگاه فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی شیعیان جمهوری آذربایجان را – که اکثریت قریب به اتفاق اهالی و بیش از 90 در صد نفوس این کشور را تشکیل می دهند - ، در مقاومت سرسختانه آنان در مقابل اقدامات ضددینی دولت دانست. مقاومت دلیرانه و پیروزی مردم شیعه و مسلمان در مقابل برخی اقدامات ضد اسلامی دولت جمهوری آذربایجان از جمله تلاش دولت برای ممنوعیت پخش اذان از مساجد یا تأسیس پارک دوستی
رژیم صهیونیستی در باکو یا تخریب مسجد فاطمه زهرا(س)به خوبی گویای رشد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تشیع در این کشور است.
شایان ذکر است در قرن بیستم دو حرکت سیاسی با صبغه دینی و انگیزه اسلامی –شیعی در جمهوری آذربایجان به وقوع پیوسته است:
نخستین آن جنبش اسلامی در دهه 1920 به رهبری شهید آیت الله شیخ عبدالغنی بادکوبهای در مقابله با نفوذ فرهنگی – سیاسی کمونیستها بود که در سال 1931) م(عمال جنایتکار استالین شیخ مجاهد و همراهان روحانیاش را به شهادت رساندند . دومین حرکت اسلامی در جمهوری آذربایجان پنجاه سال بعداز شهادت شیخ عبدالغنی بادکوبه ای، از دهه 1980 به رهبری حاج علی اکرام آغاز شد که هنوزهم در قرن 21 به همت فرزندان فکری و معنوی او و به رهبری دکتر موسم صمداف دبیر کل حزب اسلامی آذربایجان )که مؤسس آن زنده یاد حاج علی اکرام درسال 1992 بود( ادامه دارد. با این وجود هنوز اسلام گرایان شعیه جمهوری آذربایجان که قاطبه کثیری از مردم این کشور را شامل میشوند در مضیقه و تنگنا بوده و از حقوق اولیه و مسلم انسانی و قانونی خود محروم هستند!
با این وجود حرکتهای جدید و نوگرایانه دینی نیز با توجه به خواستگاه اصلی مکتب دینی مردم جمهوری آذربایجان یعنی مکتب تشیع در حال شکل گیری و عرض اندام است که خود را به شکل حرکت اجتماعی و سیاسی گروههای مختلف جوانان که به علم روز و ابعاد جهانی مسائل هم مسلح هستند نشان میدهد که این امر نوید بخش آینده درخشانی برای کشورهمسایه ، هم فرهنگ و هم سابقه ما، جمهوری آذربایجان است.
منبع: دو هفته نامه دنیز، شماره 20 مورخ 26/ 5/91
طنزیدن
خانم فاطمه جمالی از شاعران جدّی است و بنا به گزارشهای رسیده از دفتر حافظ منافع شعرای طنز پرداز اورمیه معروف به « دفتر طنز ارومیه» مستقر در حوزه هنری استان، این شاعره جدی، تازگی ها جدّی تر هم شده است و در نتیجه طنز هم می سراید (ان شاءالله که جدی تر هم باقی بماند که از معدود بانوان طنزپرداز در آذربایجان غربی و شاید موفق ترین آنهاست. کذا قال الشیخ بوالفضول طنّازان!) این بانوی هنرمند، متولد سال .... (شرمنده؛ به گفته مدیر روابط خصوصی اتحادیه فمنیستها: ذکر دقیق سال تولد خانمها جز در مورد تعیین تعداد سکه بر سر سفره عقد مسلمانان معاصر، ممنوع است و این شگفت پدیده ای است از جنس بدعت در روش مسلمانان بی خبر از اسلام و بی اعتنا به سنت نبوی –ص- و مذهب ائمه اطهار –ع- که در سنوات اخیره این مسلمانان شیفته اشرافیت اموی در کشور ما آن را مایه مباهات خود می دانند) بله، ایشان صادره از شهر " گرمی" در آذربایجان شرقی هستند به «خوی» و سپس به «ارومیه» در ولایت آذربایجان غربی و دبیر آموزش و پرورش هستند در این خطه. ماجرای ماشین تازه همسایه این شاعره را از زبان ایشان به روش طنزیدن الشعرآء – با الف ممدوده!- می خوانیم بر اساس روایت و قرائت و کتابت جناب مولانا بول الفضول الشعرآء، ایضاً با الف ممدوده :
ماشین نو
همسایهمون ماشین نوخریده
نگاش بکن تازه از را رسیده
بذاربگم یواشکی یه حرفی
دور از جونت خیلی ندید بدیده
ازوقتی که این ماشینوخریده
خواب خوش از چشمای ما پریده
بگم چرا؟ بابوق میگه حرفاشو
انگاریکی زبونشو بریده
یه بوق یعنی آهای سلام همسایه
دوتا یعنی:خداحافظ فریده!
نصف شبی تازه میاد به خونه
تا بخوابه دیگه آفتاب دمیده
هف هش تابوق یعنی درو واکنین
که خستهم و رنگ رخم پریده
خدا نیاره اون روزو که شاده
یا وقتی که چیزمیزایی خریده
صدای بوق قط نمیشه یه لحظه
ای خدا جونمون به لب رسیده
کاشکی گرفتاری فقط همین بود
تازگیا یه دزدگیرم خریده
بوق که تموم شد صدای سوت میاد
اینم یه جور تمدن جدیده !
ظهرا دیگه نوبت بچه هاشه
خونه خرابه اونیکه خوابیده
هی صدای آژیرو در میارن
این یکی ازصد تا بوقم شدیده!
میپرم از خوابو با فریاد میگم:
انگاری اسرافیل تو صور دمیده!
(منبع: دو هفته نامه دنیز، شماره 5، مورخ 6/9/90)