سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، زمام دار و کردار، راننده و نفس(مرکبی) سرکش است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
شعر ، دنیز ، آذربایجان ، ارومیه ، علیار ، قلیزاده ، مصطفی ، غربی ، امام ، ترکی ، علی ، ترکی ، شاعر ، دنیزنیوز ، حوزه ، هنری ، حسین ، اسلامی ، حمیدی ، غزل ، محمد ، حاج ، ایران ، فارسی ، باکو ، قرآن ، کتاب ، نشریه ، اسلام ، تبریز ، طنز ، کتاب ، عاشیق ، شهریار ، اکبر ، انقلاب ، مصطفی قلیزاده علیار ، نخجوان ، شهید ، سایت ، سید ، باکو ، اهل بیت ، ابراهیم ، سفر ، دریاچه ، فخری ، ادبیات ، تصویر ، خمینی ، دفاع ، رضا ، پیغمبر ، جمعه ، اسرائیل ، مقدس ، نامه ، مهدی ، حوزه هنری ، حمید ، صادق ، فاطمه ، پیامبر ، بهرام ، اکبر ، اهر ، فاطمه زهرا ، نارداران ، مقاله ، عاشورا ، عکس ، زهرا ، ترکیه ، کربلا ، همایش ، واقف ، ترکیه ، بسیج ، بیت ، جمهوری ، اهل ، انتظار ، امام علی ، ادبی ، در ، عراق ، صابر ، شهر ، شامی ، خامنه ای ، خدا ، دوستی ، زن ، سعید ، اسدی ، آیت الله ، امام حسین ، هنرمندان ، ورزقان ، هفته ، مردم ، موسیقی ، نقد ، قم ، محمود ، کانون ، امام خمینی ، جنبش ، جشنواره ، خاطرات ، حافظ ، حجاب ، حسنی ، حسن ، تاریخ ، سال ، رستمی ، شیخ ، عکس ، فرهنگی ، فرهنگ ، فضولی ، عید ، عشق ، سیاسی ، رمضان ، زبان ، سلیمانپور ، شاعران ، سوریه ، ترجمه ، تهران ، به ، حاج علی اکرام ، ایرانی ، آمریکا ، وبلاگ ، واحدی ، نویسنده ، مدح ، محفل ، مجلس ، مجتبی ، میرزا ، مرثیه ، مصر ، آمریکا ، آراز ، احمد ، استاندار ، اکرام ، حیدر ، تبریزی ، پیامبر اسلام ، سلبی ناز ، روز ، زندگی ، زینب ، رضوانی ، دو ، داستان ، صراف ، عظیم ، علی یف ، علیزاده ، علمیه ، علمدار ، فتح الهی ، فرانسه ، فلسطین ، فیلم ، شاهرخ ، شجاع ، دو هفته نامه ، دیدار ، رسول ، رجبی ، زلزله ، پیام ، بهمن ، حزب ، جواد ، ادب ، اردوغان ، آذربایجان غربی ، آثار ، مطبوعات ، مشهد ، مهدی موعود ، محمداف ، کانون ، نویسندگان ، هفته نامه ، هنر ، وطن ، ولی ، یاد ، هادی ، نوروزی ، نماز ، قیام ، کرکوک ، محسن ، مثنوی ، ماه ، مایل ، ملی ، آذری ، آزادی ، ارشاد ، از ، اسماعیل زاده ، انگلیس ، اورمیه ، اکرام ، جاوید ، حدیث ، حسینی ، حضرت ، بهرامپور ، بعثت ، روزنامه ، رهبری ، سعدی ، رباعی ، رزم آرای ، دینی ، دانشگاه ، شب ، غدیر ، غفاری ، علامه ، عرب ، عرفان ، فارس ، فرزند ، صمداف ، صادقپور ، صدر ، طلعت ، طلاب ، خوی ، دوزال ، رهبر ، بزرگ ، بیداری ، تبلیغات ، حمایت ، حماسه ، حاجی زاده ، جعفری ، توهین ، امین ، انتخابات ، انجمن ، امام زمان ، الله ، استاد ، اخلاق ، آیت الله خامنه ای ، آران ، آغدام ، آقازاده ، منظومه ، مسلمان ، مراغه ای ، مسئولان ، موعود ، موسی ، ماهر ، محمدی ، هریس ، یادداشتهای ، وفات ، یحیی ، یک ، کردستان ، کربلا ، نوروز ، نمایندگان ، وحید ، مایل اوغلو ، گرمان ، مولانا ، میلاد ، نباتی ، مسجد ، مرگ ، مرسی ، مسئول ، معلم ، آغری ، آذربایجانی ، اسلامگرایان ، اسماعیل ، ارمنستان ، ارمنی ، ارزشها ، اشغال ، باکو 10 ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :159
بازدید دیروز :232
کل بازدید :2951352
تعداد کل یاداشته ها : 881
103/9/4
1:46 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
قلیزاده علیار[263]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید شقایقهای کالپوش بچه مرشد! سکوت ابدی هم نفس ►▌ استان قدس ▌ ◄ نغمه ی عاشقی جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی سرچشمه همه فضـایـل مهــدی(ع) است ساده دل ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی ....افسون زمانه طراوت باران تنهایی......!!!!!! جـــیرفـــت زیـبا سارا احمدی بیصدا ترازسکوت... .: شهر عشق :. پیامنمای جامع شهر صبح ماتاآخرایستاده ایم سایت روستای چشام (Chesham.ir) وبلاگ گروهیِ تَیسیر منطقه آزاد محمدمبین احسانی نیا رازهای موفقیت زندگی مرام و معرفت یامهدی Dark Future امام خمینی(ره)وجوان امروز عشق ارواحنا فداک یا زینب سیاه مشق های میم.صاد مهاجر مردود دهکده کوچک ما گروه اینترنتی جرقه داتکو بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران هفته نامه جوانان خسروشهر آتیه سازان اهواز بیخیال همه حتی زندگیم عمو همه چی دان پـنـجـره صل الله علی الباکین علی الحسین تینا شهید آوینی Chamran University Accounting Association پدر خاک فقط خدا از یک انسان ع ش ق:علاقه شدید قلبی تبریک می گوییم شما به ساحل رسیدید!!!!! گاهنامه زیست جوک و خنده دهاتی دکتر علی حاجی ستوده قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی کشکول sindrela شیدائی تنها عاشقانه سیب آریایی نیروی هوایی دلتا ( آشنایی با جنگنده های روز دنیا ) به یاد تو آخوند مالخر و تمام طرفدارانش در سیستم حکومتی فروشگاه من قاضی مالخر یا قاضی طمع کار کدامیک ؟؟؟؟ پایگاه خبری،قرآنی، فرهنگی آذربایجان غربی عاشقانه زنگ تفریح

باکو 10

یادداشت­های سفر باکو

بخش پنجم و پایانی

 مصطفی قلیزاده علیار

خارج از همایش باکو
منظورم از «خارج از همایش» عبارت است از سه روز خارج از همایش بشردوستانه (Baku international Humanitarian Forum –  2-3Oktober 2014  ) در باکو، که در اختیار خودمان بود؛ دو روز قبل از همایش یعنی روزهای سه شنبه و چهار شنبه 8 و 9 مهر ماه 93 و  یک روز هم بعد از همایش یعنی دوشنبه 14 مهر. این سه روز فرصت خوبی بود که بتوانیم با دوستان قدیمی و صمیمی آذربایجانی تجدید دیدار کنیم و این توفیق هم دست داد.

صبح روز سه شنبه که از فرودگاه به سفارت رفتیم کیف¬مان را در سوئیت گذاشتیم و بعد از سلام و علیک با یکی از همکاران محترم سفارت، بیرون زدیم. آقای محمدامین رضازاده رفت به دنبال کاری که در دانشگاه دولتی باکو داشت و من و آقای رمضانی هم به دیدن حاج مصطفی مایل-اوغلو (علی¬یف) فرزند شاعر معروف مرحوم حاج مایل (1935- 1999) در انستیتو نسخ خطی آکادمی ملی علوم آذربایجان – در همان نزدیکی سفارت - رفتیم و ناهار هم مهمان حاجی شدیم! حاج مصطفی از دوستان دانشور و قدیمی ماست. ایشان چندین کتاب تحقیقی را در زمینه ادبیات کلاسیک آذربایجان تصحیح و منتشر کرده از جمله دیوان پدرش حاج مایل، دیوان هاشم بیگ ثاقب، دیوان حسین نادم نخجوانی و ...
در ضمن حاج مصطفی دعوتمان کرد که اگر فردا وقت داشتیم، ساعت 14 به وقت باکو در عصر خاطره و یادمان سالانه حاج مایل شرکت کنیم که در اتحادیه نویسندگان برپا می¬شود.
بعد آقای رمضانی با دوستش حاج جعفر همت¬اف تماس گرفت. او هم آمد سراغمان. رفتیم به محل کار وی در سازمان ورزش و جوانان. بعد دوست دیگرشان «آزاد زینال اف» هم آمد. صحبت آقای رمضانی با این دو دوستش کلی گل کرد و از خاطرات سالهای دور و مربوط به 10 – 15 سال پیش یاد کردند و ... آشنایی حاج جعفر همت¬اف و آقای رمضانی به بیش از بیست سال پیش  و  اوایل سالهای فروپاشی شوروی در نخجوان بر¬می¬گردد. حاج جعفر در آن سالها وزیر ورزش در جمهوری خودمختار نخجوان بود. «آزاد زینال¬اف» متولد 1961 تحصیل¬کرده هنر، پیکرتراش و مدرس هنرهای تجسمی دانشگاه باکوست. در ارومیه هم بوده و چند تندیس از شهدا و شخصیتهای معروف را کار کرده است. مردی خوش¬مشرب و شیرین گفتار است. می¬گفت از ضرب¬المثل¬های فارسی خوشم می¬آید.
از حاج جعفر خداحافظی کردیم و به همراه آزاد معلم و با ماشین ایشان به آرامگاه فخری (مشاهیر) باکو رفتیم بر سر خاک بزرگان علم و سیاست و هنر و فلسفه و ادبیات و موسیقی و اصحاب اندیشه و فرهنگ و قلم این دیار. این قبرستان در باکو واقعاً عالمی دارد؛ دیدنی و قابل تأمل و عبرت¬آموز است. قبور اغلب مشاهیر در اینجا با تندیس و سردیس و مجسمه و طراحی برجسته قرار دارد.
بر سر تربت محمد آراز شاعر مشهور و مردمی آذربایجان ایستادیم و فاتحه¬ای نثار کردیم. دوستمان «آزاد معلم» می¬گفت بخش اعظم مجسمه این شاعر را او در کنار قبرش کار کرده است.
بختیار وهاب¬زاده دیگر شاعر ملی آذربایجان، نبی خزری  و حسن بیگ زردابی (روزنامه¬نگار صد سال پیش و مدیر روزنامه «اکینچی» یعنی کشاورز)، و ... در کنار قبر پیشه¬وری هم توقفی کردیم همان که حافظه تاریخی ملت ایران در سالهای 1324 – 1325 در آذربایجان با نام او و فرقه دموکراتش به رهبری شوروی، پیوند خورده و مردم تبریز در آن یک سال (از آذرماه 1324 تا آذر ماه 1325) یک بار دیگر نمونه بارز و مصداق عینی وابستگی به بیگانگان را به چشم خود در پیشه¬وری و افرادش دید (بد نیست کتاب «ما و بیگانگان» نوشته دکتر نصرت¬الله جهانشاه¬لو افشار را ببینید که خود از افراد پیشه¬وری بود)
مقبره حیدر علی¬یف رییس جمهور سابق آذربایجان هم در میان این قبور مشاهیر به شکل برجسته¬تر قرار دارد و همچنین قبر همسرش ظریفه علی¬یوا.
قبر ابوالفضل ایلچی¬بیگ رییس جمهور اسبق آذربایجان هم در کناری واقع شده، وی دبیر کل حزب جبهه خلق بود که در اوایل فروپاشی شوروی مدت کمی بر آذربایجان حاکمیت داشت و مملکت را دستخوش هرج و مرج ساخت و شکاف و اختلاف سیاسی با همسایگان به ویژه ایران را بیشتر کرد و ...
روبروی قبرستان مشاهیر، غذاخوری خوبی قرار داشت که آزاد معلم برای عصرانه به اندازه یک شام کامل در آن مهمانمان کرد... شب برگشتیم به سوئیت سفارت. آقای رضازاده هم آمد. یک چایی نوشیدیم. بعد بیرون رفتیم و حدود یک ساعت در هوای بعد از باران که اوایل شب بود، قدم زدیم البته بیشتر در اطراف قیز قالاسی و حوالی سفارتخانه. باکو آن شب چه هوای تمیزی داشت.
فردا چهارشنبه 9 مهر، صبح به همراه حاج مصطفی به نارداران رفتیم برای زیارت امامزاده حکیمه خاتون (مشهور به خواهر امام رضا –ع-)، زیارت قبور دوستانمان همه مؤمنین. بر سر مزار مرحوم حاج علی اکرام رهبر اسلامگرایان آذربایجان و مزار دوستمان مرحوم حاج علمدار ماهر شاعر مشهور (1950- 2014)  توقف کردیم با نثار فاتحه¬ای به روح ایشان و همه اهل قبور. یادش به خیر که پارسال (2013/ خرداد 1392) با اکبر حمیدی مهمان او و دیگر دوستان بادکوبه¬ای¬مان بودیم و مرحوم حاج علمدار – با اینکه بیمار بود - ما را به شهر شماخی و زیارت مزار سید عظیم شیروانی و صابر و ... برد که بعد از بازگشت، یادداشت¬های آن سفر را در همین نشریه «دنیز» منتشر کردم ...
سر قبر شاعر مشهور شادروان حاج مایل علی¬یف هم در ضلع شمالی قبرستان رفتیم و فاتحه¬ای خواندیم و ذکر خیری از فضایل و ذوق و خدمات او در گسترش شعر آیینی در آذربایجان نمودیم و تربیت شاعرانی غزلسرا و شاعران اهل بیت (ع) در انجمن شعرای وی که حاج علمدار یکی از آنها بود. من بارها در چند سال اخیر به زیارت این قبرستان رفته¬ام اما امروز جناب حجت¬الاسلام «فدوی» روحانی فاضل و شاعر نارداران هم حضور داشت که موجب توفیقات بیشتری برای ما بود و از محضرش بهره¬مند شدیم.
سری هم به خانه خاطره¬آمیز مرحوم حاج مایل زدیم مثل سفرهای سابقم. بعد با حاج مصطفی به باکو برگشتیم. ساعت 14 به وقت باکو (30/12 به وقت ایران) در مراسم یادکرد و عصر خاطره مرحوم حاج مایل در اتحادیه نویسندگان شرکت کردیم. حاج مصطفی در واقع صاحب مراسم یادبود پدرش و دوست شاعرمان «ایلقار فهمی» مجری مراسم بود که از پرورش یافتگان مکتب حاج مایل به شمار می¬رود. بعضی از دوستان ما اینجا بودند. حاج عارف بزونالی، مهرعلی عاصم و ... که همه شاعران عرصه غزل آذربایجان هستند.
حاج عارف بزونالی در صدر مجلس نشسته بود، اما مرا که دید به اصرار جایش را به من داد، من به نمایندگی از دوستان رمضانی و رضازاده در آنجا نشستم... حرفهای خوبی در باب شعر و زندگی حاج مایل گفته شد. جالب این بود که همه حاضران در مجلس – جز ما سه نفر- مرحوم حاج مایل را بلاواسطه دیده و در حقیقت از تلامیذ او بودند¬؛ لذا محفل خاطره و شعر و اندیشه بود. نوبت به من که رسید، در باب تأثیر شعر و زندگی حاج مایل در احیای شعر انتظار فرج و گسترش شعر اهل بیتی و آئینی در آذربایجان در 40 سال اخیر و دوستی آن مرحوم با شاعران ایرانی به ویژه مرحوم استاد محمد عابد تبریزی (1314- 1385) و ... حرفهایی گفتم و نیز مطالبی از زندگی و شعر حاج مایل که در کتاب «شوق دیدار» (تبریز، انتشارات نور ولایت – 1390) آورده¬ام و مقالات و مطالبی که از وی در چند کتاب و جراید ایرانی در تهران و تبریز و ارومیه و قم منتشر کرده¬ام.
ناگفته نگذرم که که مرحوم حاج مایل در موضوع وطن غزل بسیار مشهوری دارد به مطلع:
عارف اولانین سئوگیلی جانانی وطندیر
هم غیرتی، هم ناموسو، وجدانی وطندیر...
که بسیاری از خوانندگان آذری در 50 – 60 سال اخیر آن را خوانده، یا چاشنی ترانه¬های مقامی خویش ساخته¬اند. در همین محفل یادبود وی، حاج عارف بزونالی و یکی – دو نفر دیگر هم یادآور شدند که «وطن» در کلام حاج مایل «وطن معنوی و عرفانی» است همانگونه که در شعر شاعر و عارف برزگ ملامحمد فضولی بغدادی هم وطن همان وطن اهل معنویت و عرفان است.

امروز هم روز خوبی بود. این از دو روز قبل از همایش در باکو. اما آن یک روز آخر یعنی دوشنبه 14 مهر، من و آقای رمضانی مانده بودیم و آقای رضازاده یکشنبه شب بعد از بازگشت از قَبَله به تهران پرواز کرد. من صبح دوشنبه اتاق هتل را تحویل دادم با دوست و هم¬ولایتی قدیمی جناب «گِرمان» حسین¬اف هم¬قدم شدم. «گِرمان» شاعر و نویسنده و هنرمند و مؤلف چندین کتاب و متولد 1962 شهر آغدام مرکز منطقه «قره¬باغ» است که از بیست سال پیش در اشغال ارامنه قرار دارد نام پدرش «علی» بوده است. اما داستان همولایتی بودن من و گِرمان از این قرار است که پدر بزرگ و مادر بزرگ پدری گرمان (اَلماسخان و سِحران خانم، والدین علی) در اصل اهل روستای ما «علیار» در نزدیکی شهرستان ورزقان استان آذربایجان شرقی) بوده¬اند و در سال 1917 به شهر آغدام مهاجرت کرده و آنجا ساکن شده بودند. الماسخان در جنگ جهانی دوم به جبهه رفته و دیگر بازنگشته و اثری هم از او به دست نیامده. اهالی آغدام او و خانواده¬اش را می¬شناسند.
خود گرمان این قضایا را در جلد چهارم خاطرات مربوط زادگاهش آغدام (حافظه بیدار شهر گم-شده:-   QEYB OLMU? ??H?R?N OYAQ YADDA?I) آورده است.
آن روز با او به دیدن یک خانواده دیگر از اهالی آغدام رفتیم که آنان هم در اصل علیاری هستند و بعد از اشغال قره¬باغ به باکو مهاجرت کرده¬اند و او جناب «نوشیروان» است. همسرش «حمایل» خانم سخت مریض بود. پیر مرد و پیر زن مهربانی که پارسال یک هفته¬ای مهمانشان بودیم و خیلی زحمتشان دادیم. یک ساعتی که آنجا نشستیم، آنان با گرمان که از همان بیست سال پیش همدیگر را ندیده بودند، خیلی گرم گرفتند و از خاطرات آغدام و روزهای قبل از اشغال و آوارگی گفتند...
بعد پا شدیم و رفتیم به یک مراسمی که از سوی اداره مثلاً جانبازان و ایثارگران جنگ قره¬باغ، در آن از خانواده¬های قربانیان و جانبازان تجلیل می¬کردند. گرمان را همه می¬شناختند و او همه جا مرا قوم و خویش علیاری خود معرفی می¬کرد!... او در آن مراسم سخنانی گفت و شعری در مدح امام علی (ع) از خودش خواند که در کتابهای قدیمی¬اش چاپ کرده است. از من هم دعوت کردند که مطالبی در باب شهیدان و جانبازان گفتم و آرزو کردم که هر چه زودتر اراضی اشغالی آذربایجان آزاد گردد و آوارگان به زادگاه خود برگردند.
آن روز من با گرمان بودم و شب هم مهمانش شدم و آقای رمضانی هم مهمان دوستان قدیمی-اش.
فردا ساعت 5 صبح گرمان ما را به فرودگاه بین المللی حیدر علی¬یف باکو رساند. در فرودگاه به این بزرگی جایی برای نماز خواندن نبود، سمت قبله را از جوانی صاحب مغازه پرسیدم و در جایی به نماز ایستادم. آقای رمضانی هم بالاخره با دوستانش آمد. ساعت 40/7 به مقصد تبریز پرواز کردیم. روی هم رفته این سفر هم سفر خوبی بود و آنچه در این چند قسمت از یادداشتهای سفر (باکو 10)نوشتم بسیار خلاصه و شاید یک دهم کل یادداشت¬ها باشد.

منبع:  سایت «دنیزنیوز» (Daniznews.ir) و هفته نامه «دنیز» شماره 62 - تاریخ نشر: 23 آذر 1393


 


93/9/29::: 1:29 ص
نظر()
  

دیدگاه 

روابط فوق دوستانه آذربایجان و اسرائیل
نگاهی به ارتباط صهیونیستیها با اهل فرهنگ و سیاست در آذربایجان
 

مصطفی قلیزاده علیار

سخن از روابط دوستانه دولت­مردان کشور اسلامی آذربایجان با دولت غاصب صهیونیستی اسرائیل، حرف تازه­ای نیست؛ از آغاز فروپاشی شوروی روابط گرم و صمیمی بین رهبران این کشور مسلمان با سردمداران صهیونیست فلسطین اشغالی آشکارا برقرار بوده و هر روز سیر شتابنده و گسترده­ای در زمینه­های مختلف داشته است. اما جای شگفتی آنجاست که روابط آذربایجان با اسرائیل اشغالگر، حتی به مراتب صمیمی­تر از حامیان بزرگ اسرائیل از جمله آمریکا و انگلیس است. از بررسی­ها و تأمل­ بر روی این روابط بیش از حد گرم و صمیمی بین رهبران آذربایجان و صهیونیستهای غاصب، می­توان این حقیقت را دریافت که ریشه روابط بسیار دوستانه آذربایجان و اسرائیل بعد از فروپاشی شوروی یک دفعه و خلق­الساعه نبوده، بلکه به دهها سال قبل از آن باید بر­گردد و نمی­تواند بعد از فروپاشی شوروی در مدت اندکی و در سالهای نخستین دهه 1990 به آن حد از استحکام و گستردگی برسد که شاهدش بودیم و امروز با گذشت دو دهه از آن زمان به مثابه یک پیوند عاطفی و ناگسستنی خویشاوندی خودنمایی کند!

شگفتا که ارتباط برخی از مسئولان و اهل فرهنگ این کشور با اسرائیل در حد شیفتگی است! به نظر می­رسد یهودیان صهیونیست­گرای ساکن آذربایجان در دوره حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی سابق با مسئولان و روشنفکران کمونیست این سرزمین روابطی پنهان و هدفمند ایجاد کرده­ بودند که البته هنوز بر کسی فاش نشده است و همین روابط پنهانی توانست بعد از فروپاشی شوروی به نتیجه­ای مطلوب برای صهیونیستها منجر شود به طوری که نه تنها در مقابل اعتراضات برخی از کشورهای اسلامی و گروههای اسلامگرای داخل آذربایجان، از این روابط نکاست، بلکه حتی بر حجم آن نیز هرچه بیشتر و گسترده­تر افزود و اکنون نیز همواره در حال افزایش است. تأسف­بارتر آنجاست که از حدود سالهای 1997 رهبران آذربایجان و به تبع آنها برخی از روشنفکران و اهل قلم و اندیشه این کشور اسلامی – شیعی نیز به جای اینکه سرنوشت تاریخی کشورشان را که بخشی از آن توسط ارامنه اشغال شده، با کشوری مثل فلسطین اشغال­شده مقایسه کنند، با کشور جعلی اسرائیل مقایسه کرده و خود را همدرد یهودیان آواره قلمداد کرده­اند! و بارها و بارها این مقایسه از تریبونهای رسمی و نیمه­رسمی اتفاق افتاده است هر چند این حرکات خلاف میل اکثریت مردم مسلمان آذربایجان بوده است...

با این اشاره کوتاه می­خواهم وجود رابطه­ای­ بسیار بلند­مدت، پنهانی و مرموز بین جاسوسان و مربیان یهودی صهیونیست­گرا با اهل سیاست و قلم و هنر و رسانه و تعلیم و تربیت آذری را یادآوری کنم که در دوره شوروی و از حدود 80 سال پیش در آذربایجان ریشه دوانده و در 20 سال اخیر شاخه­هایش به نفع صهیونیستها به بار نشسته که دارند میوه­هایش را می­چینند و لابد نفوذ در لایه­های زیرین تصمیمات سیاسی و فرهنگی آذربایجان یکی از آنهاست 

باید توجه اهل اندیشه و پژوهش و رسانه را به این نکته معطوف داشت که روابط 24 سال اخیر آذربایجان و اسرائیل نمی­تواند فقط بر پایه یک سری منافع سیاسی و اقتصادی و توریستی و فرهنگی معمول و متداول بین ممالک مبتنی باشد، بلکه باید اسرار و ریشه­های این روابط استثنایی و فوق دوستانه برخی از سیاستمداران و روشنفکران و هنرمندان و اهل رسانه آذری با صهیونیستهای غاصب را در جای دیگری جست­وجو کرد که فعلاً به آن نیمه پنهان این رابطه می­پردازم. همین قدر به عنوان مشتی از خروار اشاره می­کنم که فعالیت گسترده و جانانه «یِودا آبرام­اف» نماینده اقلیت یهودیان منطقه قبای آذربایجان در مجلس این کشور و ایجاد شبکه ارتباطی پنهان و آشکار این نماینده فعال صهیونیستهای جهان در آذربایجان با اهل سیاست و اندیشه و هنر و رسانه و موضع­گیریهای بسیار آشکار و شفافش بر ضد ایران در مجلس آذربایجان بر کسی پوشیده نیست و دارای پیامهای شفاف و روشنگر برخی از زوایای تاریک روابط بین آذربایجان و اسرائیل در طول دهها سال گذشته است.

از طرفی «گرمان زاخارایایف» (German Zaxaryayev) از رهبران کنگره یهودیان روسیه نیز اخیراً  از زندگی راحت و آسایش اقلیت یهودیان در آذربایجان اظهار رضایت کرده است.

نمونه آشکار دیگری از اینگونه روابط خویشاوندی فوق دوستانه بین روشنفکران آذربایجان و آرمان اسرائیل غاصب، در چند روز گذشته رسانه­ای شد و آن قبول تابعیت اسرائیل و هموطنی با صهیونیستها از سوی «چنگیز حسین­اف» نویسنده مشهور آذربایجانی مقیم روسیه بود. این نویسنده 85 ساله آذری که حدود 60 سال از عمرش را در مسکو صرف کرده و دارای آثار ادبی به زبانهای آذربایجانی و روسی است، در مصاحبه­ای با افتخار گفته که: «من با قبول این هموطنی با اسرائیل می­خواهم به مردم آذری خودم بگویم که ما باید از قوم یهود حراست از ملیت و خاک را یاد بگیریم!...» و از این مزخرفات که بوی یهودی­سازی فرهنگ آذربایجان می­دهد و این شخص خودباخته بر زبان آورده است.

خنده­دارتر اینکه این قلم­بمزدِ مسلمان بنیاد و صهیونیست­مذاق گفته: « من قبلاً کربلا را زیارت کرده و کربلایی شده­ام و از این پس مقیم شهر قدس می­شوم و «قدسی» می­شوم!...»

باید به این نویسنده 85 ساله آذری گفت که هموطن شدن تو با صهیونیستهای اشغالگر احتمالاً در این دنیا چندان به طول نینجامد و بیشتر به درد همنشینی­ ابدی تو با جنایت­کاران تروریستی مثل «هرتزل» و «موشه دایان» و «اسحاق رابین» و «آریل شارون» و دیگر صهیونیستهای غاصب در عالم آخرت بخورد و احتمالاً در یکی از طبقات دوزخ به کارت آید!

منبع: سایت: دنیزنیوز  www.Daniznew.ir

و روزنامه «آراز آذربایجان» شنبه 31 خرداد 1393


 


93/3/31::: 2:30 ص
نظر()
  

لطفاً کسی به فکر مساجد آذربایجان در اراضی اشغالی باشد!+ عکس

دنیزنیوز ( www.daniznews.ir  ) : بیش از 23 سال است که بیش از 20 درصد اراضی جمهوری آذربایجان در اشغال ارامنه تحت حمایت روس قرار دارد.... کاری به مسائل سیاسی نداریم، اما لااقل یک نفر مسلمان غیرتمند به فکر مساجد تحت اشغال ارامنه باشد، خصوصاً در منطقه قره باغ و شهر «آغدام» (آق دام) که ظاهراً مسجد جامعش را ارامنه اشغالگر به محل نگهداری دام و چهارپایان شان تبدیل گرده اند! در باکو همه مشغول اینجه صنعت و هنر و رقص و موسیقی و پارتی و ساحل و ایجاد دوستی با اسرائیل و آمریکا و اتحادیه موهوم اروپایی و یورو ویژن و ... هستند، دنیای اسلام هم درگیر مسائل و مشکلات خود است! کاش مسلمانی غیرتمند در گوشه ای از دنیا پیدا شود و از اهانت به مساجد آذربایجان توسط ارامنه اشغالگر سخنی بگوید مثلاً در کنفرانس اسلامی، همایش غیر متعهدها و ...

 کتابی از نویسنده آذربایجانی جناب «گرمان» می خواندم با عنوان « Qeyb olmu? ??h?rin oyaq yadda?? » یعنی حافظه بیدار شهر محو شده. در باره زادگاه این نویسنده شهر آغدام است که در طول 20 سال اشغال، به ویرانع ای تبدیل شده و مساجد حتی به اصطبل تبدیل شده به دست ارامنه اشغالگر... کتابی خوب و خواندنی است

نمای مسجد جامع تحت اشغال ارامنه در آغدام:

 

این هم کاربری داخل مسجد جامع شهر آغدام  تحت اشغال ارامنه:

عکس مسجد جامع شهر آق دام (آغدام) آذربایجان که توسط اشغالگران ارمنی به طویله تبدیل شده است

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این درد با که گویم و این غم کجا برم!

 
 


92/8/20::: 12:14 ص
نظر()
  

قاراباغدا قاراداغ ایزلری (گرمان)

اکبر حمیدی علیار

اشاره: بوندان اول وبلاگیمیزدا آغداملی - قاراباغلی شاعر «گرمان» ایله مختصر آشنا اولدوق ( گرمان دان ایکی شعر). ایندی ایسه حؤرمتلی شاعر دوستوموز اکبر حمیدی علیارین سون گونلرده گرمان حاقدا یازیسینی اؤز وبلاگیندا بورادا درج ائدیریک:

 

 نئجه کی بیلیرسینیز واختی ایلا قاراداغدان، خصوص ایله دیزمار ماحالیندان قاراباغا، خصوص ایله آغدام شهرینه چؤرک قازانماغا گئدیب گلنلر چوخ اولوب، بیزیم کندیمیز علیاردان دا اورایا گئدیب سرحدلرین باغلاماسی ایلا اورادا ساکنله­شنلرین سایی آز اولماییب، اؤنجه بیزیم قوهوملاردان اولان شاعیر "عاقیل زینال­اوف"لا اوخوجولاری تانیش ائتمیشدیم، ایندی­ایسه باشقا بیر علیارلی شاعیری تقدیم ائتمک ایسته­ییرم، تقدیم ائده­جه­ییم بو شاعیرین ننه-باباسی "آلماس­خان" و "سئیران" علیاردان آغدام شهرینه گئتمیش و اوردا قالماغا مجبور اولموشلار، شاعیر ایندیلیکده، ائرمنی­لرین تجاوزونه معروض قالیب باکی شهرینده یاشایان مجبوری کؤچگونلردن بیری ساییلیر، او گؤزل باکی­دا یاشاسادا کؤنلو-گؤزو جنت قاراباغدا قالیب­دیر و گئجه-گوندوزونو اورانین عشقی و حسرتی ایله باشا وورور. یاخین گونلرده عزیز دوستلاریم مصطفی قلیزاده علیار و مجتبی قربانی علیارلا بیرگه باکی سفریمیزده، ایلک اولاراق بو علیارلی شاعیرله گؤروشوموز اولدو، اونون ایندی­یه قده­ر 9 کتابی ایشیق اوزو گؤروب، شاعیر "غیب اولموش شهرین اویاق یادداشی" آدلی اوچ جیلدلیک کتابی­نین بیرینجی جیلدینده اؤزونو ماراقلی شکیلده تقدیم ائتمیشدیر، من ایسه همن تقدیماتی اولدوغو کیمی آشاغیدا گتیریرم، سوندا دا بیر شعر همن کتابدان قوللوغونوزا چاتدیراجام:

(آدی گئدن کتابین 7-نجی صحیفه­سی)

"مؤلف حاققیندا معلومات" :

« آدی : گئرمان؛

سوی آدی : حسین­اوف

آتاسی­نین آدی : علی؛

تولدو : 13/11/1962 ؛

دوغولدوغو یئر : آللاهین آغدام رایونو ؛

عنوانی : غیب اولموش شهرین عزیزبی­اوف کوچه­سینده­کی 57 نومره­لی ائو ؛

تحصیلی : عالی

اختصاصی : حیات صحنه­سی­نین رئجیسورو ؛

پئشه­سی : انسانلارا سئوگی پایلاماق؛

خوببیسی (باش­قاتماسی) : یاخشی انسانلاری بیر-بیری ایله دوستلاشدیرماق؛

بو ایشده قازانجی : قلب راحاتلیغی؛

حیاتدان قازانجی : اوچ اولاد، اوچ نوه ؛

مشغولیتی : شعر یازماق ؛

ا­ه­یله­نجه­سی : استول­اوستو اویونلار، سئوگی ماجرالاری؛

انسانلاردان اوماجاغی : عدالت، دوزلوک، اعتبار، قارشیلیقلی دقت؛

حیاتدان اوماجاغی : ساکت­لیک، امن-آمانلیق، ساغلاملیق؛

آللاهدان اوماجاغی : اذیت­سیز اؤلوم، بیرده امکان اولسا، جنتده بیر روحلوق یئر؛

اؤزوندن اوماجاغی : ... داها گئج­دیر!..

چاتیشمایان جهتی : سؤزو اوزه دئمک؛

اوستون جهتی : سؤزو اوزه دئمک؛

سئومه­دیگی شئی : یالان، خیانت، غیبت؛

اییره­ندیگی شئی : قان؛

نفرت ائتدیگی شئی : پول؛

هئچ کیمه باغیشلامادیغی شئی : تحقیر، سؤیوش؛

الهام منبعی : طبیعت، گؤزللر، اینتئللئکتوآل(فکری) و رئال صحبت­لر؛

سئودیگی موسیقی : موغاملار و خالق ماهنیلاری؛

سئودیگی رنگ : آغ و قارا؛

سئودیگی طبیعت حادثه­سی : نارین-نارین یاغان یاغیش؛

ایده­آلی : آللاهی و اؤزونو تانییان هر بیر کس؛

استناد ائده بیله­جه­یی ان کامل انسان : حضرت علی علیه­السلام؛

ان چوخ سئودیگی کلام : فضل­اله نعیمی : -نفسینی عقلینه تابع ائتدیرمه­یی باجاران انسان کامل انسان­دیر؛

ان بؤیوک ایسته­یی : آغداما قاییتماق!

آللاهدان دیله­یی : آغداما قاییتماق!

دوستلارا ان بؤیوک آرزوسو : آغداما قاییتماق!

اؤزونو آغداملی حساب ائدن و سندینه آغداملی یازیلان هر بیرکسه مصلحتی : آغداما قاییتماق!

نیگرانلیغی : بشریتین گله­جه­یی؛

انسانلارا آرزوسو : ساغلام حیات، خوشبخت گله­جک، محاربه­سیز دونیا!»

 

هارای، آی هارای

هارای آ چارمیخا چکیلن ائللر،

گؤزلری یوللارا دیکیلن ائللر،

قیوریلیب یای کیمی بوکولن ائللر،

یوردوندان توت کیمی تؤکولن ائللر،

قلبینه غم-کدر اکیلن ائللر،

تاریخی شوملانیب، سؤکولن ائللر،

کؤرپه­سی چادیردا یئکه­لن ائللر،

انتقام دمی­دیر هارای، آی هارای.

 

نییه نصیبیمیز آه-و زار اولدو،

یوردیئری اینله­ین کامان، تار اولدو،

گولوستان چمنی بوران، قار اولدو،

بولبول اسیر دوشدو، حاکم خار اولدو،

آزادلیغین یولو یامان دار اولدو،

وطنی قورویان بختیار اولدو،

شهیدلر ملته افتخار اولدو،

انتقام دمی­دیر هارای، آی هارای.

 

باشلانیر دره­دن، دوزدن بو وطن،

بویلانیر لپیردن، ایزدن بو وطن،

آی­اوزلو ملک­دیر اوزدن بو وطن،

محروم ائدیلیب­دیر گؤزدن بو وطن،

اوسانیب "تمکین"دن، "دؤز"دن بو وطن،

مرحمت گؤزله­ییر بیزدن بو وطن،

بس­دیر، جانا دویوب سؤزدن بو وطن،

انتقام دمی­دیر هارای، آی هارای.

منبع: وبلاگ اکبر حمیدی علیار 

 


  
  
 

  گرماندان ایکی شعر:


 

 

 

 

 

 

علی­ اوغلو «اکبر حسین­ اوف» (گرمان) 1962 – جی ایلده آذربایجانین «آغ­دام» شهرینده ایرانلی مهاجر عایله­ سینده آنادان اولموش، 1994- جو ایلدن قاراباغ

منطقه­ سی و اونون مرکزی اولان آغ­دام شهری ارمنی اشغالینا دوشدوکدن سونرا، گرمان دا اؤز دوغما دیاریندان دیدرگین دوشوب، ایندی ایسه باکی­دا یاشاییر. وطن حسرتی و آغدام نیسگیلی بیر یارا کیمی شاعر گرمانین اوره گینی سانجیر و بوتون شعرلینده  اؤزونو گؤستریر. بورادا گرماندان ایکی شعری اوخویوروق:

 

 

 

قاراباغی قویوب گلدیک

جانیمیزی خلاص ائدیب، قاراباغی قویوب گلدیک

قاجارلارا سینه گره­ ن بیر تورپاغی قویوب گلدیک

آتیلاراق دؤیوشلره، مغرور دوردوق، اییلمه­ دیک

بیر قیچیمیز یانیمیزدا، بیر آیاغی قویوب گلدیک

اوجاق چاتدیق چلدیرلاردا، قیزینمادیق ایستی­سینه

کور اولموشوق توستوسونه، چیلچیراغی قویوب گلدیک

زامان بیزی هئی یوکله­ دی محنت ایله، غربت ایله

وئره­ جکلر ناموس بورجو، آلاجاغی قویوب گلدیک

تپه­ لره داغ دئییریک، بئش آغاجا باغ دئییریک

مئشه­لری، چمنلری، مورووداغی قویوب گلدیک

ذلت اولوب قسمتیمیز، هئچ عینیمیز آچیلماییر

توی-بوساطلی بیر دؤورانی، خوش نؤوراغی قویوب گلدیک

سوفره­ میزده بایات چؤرک، بیر پارچا شور، گؤؤ-گؤیرتی

یایلاقلاردا بئچه بالی، نئهره یاغی قویوب گلدیک

«گرمان»، هئچ کیم اؤیونمه­ سین دبدبه­ لی گئییمیم وار

قاچ­ هاقاچدا، کؤچ­ هاکؤچده بیز پاپاغی قویوب گلدیک.


 


آغدام آنامیزدیر

هئچ قووا بیلمیرم کؤنلومدن غمی

کامان تک اینله­ ییر کؤنلومون سیمی

خیال پرواز ائدیب اوچور قوش کیمی

بیر گئدیم آغداما ده­ ییم قاییدیم.

 


یوخوم پئریک دوشور عرشه چکیلیر

گؤزومدن لئیسانلار آخیب تؤکولور

ساچلاریم آغاریر، بئلیم بوکولور

بیر گئدیم آغداما ده­ ییم قاییدیم.

 


آغدامدا قویموشام گؤر نه ­لریمی،

سؤزومو، شعریمی، نغمه­ لریمی

اؤزومله گؤتوروب نوه­ لریمی،

بیر گئدیم آغداما ده ­ییم قاییدیم.

 


اورک تاب ائله­ میر داها محنته

یقین گله­ جه­ یم بیرگون جرأته

نییه دؤزمه­لی­یم آخی حسرته،

بیر گئدیم آغداما ده­ ییم قاییدیم.

 


بس نییه قاییدیم، قالیم اوردا من

وصال شرقی­سینی چالیم اوردا من

ابدی بیر مسکن سالیم اوردا من

آخی آغداملی­ یام، آنام­دیر آغدام.

 


من نئجه اوغولام، اسیردیر آنا

وارلیغیم تهمت­دیر آذربایجانا

گئدیم دوشمن اوسته، قصد ائدیم جانا

آخی آغداملی ­یام، آنام­دیر آغدام.

 


«گرمان»، دؤزمه داها غمه، کدره

آغدام تشنه قالیب بوگون هنره

باش قویوم دیزی­نین اوسته سون کره

آخی آغداملی­ یام آنام­دیر آغدام.

 

منبع: سایت دنیزنیوز  www.daniznews.ir

 


92/4/22::: 1:22 ص
نظر()