ابراهیم، چرا فرزند کشی و نه خود کشی ؟
به بهانه عید قربان
راستی حضرت ابراهیم در یک حالت بسیار بسیار سخت و شکننده و حیرت آوری قرار گرفته بود که اگر من و شما بودیم هزاران چرا و اما و اگر در مقابل اراده حق تعالی ردیف می کردیم و دست به انواع حیله ها و خدعه ها می زدیم که شاید به زعم خودمان، خدا را از این نوع تصمم گیری در باره فرزند کشی به دست خودمان مصرف نماییم ... حتی ممکن بود حاضر به خود کشی شویم اما چاقو بر گلوی نازنی فرزند دلبندمان نگذاریم، چه یک فرزند داشته باشیم مثل ابراهیم آن هم در دوران پیری، چه فرزندان متعدد و حتی نافرمان و قلچماق و عاق والدین. بله من و شما – هر که خواهی باش، ببخش البته – اینگونه هستیم. اما ابراهیم که با دیدن خواب و رؤیا، حس کرد اراده خدا بر این تعلق گرفته که او یگانه مورد تعلق خاطرش در دنیا، یعنی فرزند زیبا و عزیز دلبندش اسماعیل را به دست خود بکشد و « در زیر این گنبد کبود، ز هر چه رنگ تعلق پذیرد، آزاد باشد»، حتی نگفت مثلاً: «آخر چرا خداجانم، چرا؟... تو مرحمت فرمودی یک فرزند در سر پیری به من دادی، آن را هم می خواهی به دست خودم بکشم؟ خب از اول نمی دادی دیگر! اگر نمی خواهی او زنده بماند، باشد، من حرفی ندارم، راضی ام به رضای تو خدا جانم، اما استدعا دارم خودت بکشیش، بیمارش کن و بمیران، زیر آوارش بگیر، گرفتار چنگ حیوان درنده ای بکن و ... اصلاً من خودم حاضرم به جای او بمیرم یا به امر تو خودم را بکشم، آخر چرا فرزندم را بکشم و مرتکب فاجعه ای چندش آور شوم، مردم چه می گویند در مقابل این عمل من؟! خواهش می کنم خدای من! ...» و از این حرفها، که حسب حال من و شماست بی هیچ تعارفی، هر که خواهی باش!
تمام رمز و راز و سرّ و اسرار قربانی کردن در راه خدا در همین یک نکته نهفته است، یعنی اینکه در راه خدا از همه چیز و از همه کس و کار و از عزیزترین عزیزانت بی هیچ سؤال و اما و اگر و تأمل و تعلل و این دست و آن دست کردن و بهانه آوردن و شک و شبهه، بگذری و مؤمنانه – و نه مردانه!- در برابر اراده خدایت تسلیم شوی. وقتی به این مرحله رسیدی، خدا در برابر این آزادی تو از همه تعلقات، تصدیقت می کنم: « قد صدّقت الرؤیا» : ای ابراهیم تو بحق رؤیایت را – که گذشتن از همه دلبستگی های دنیوی است – تصدیق کردی و تحقق بخشیدی. (قرآن کریم)
فکر کنم توانستم حرفم را برسانم، نه؟ ... الان یک سؤال به ذهنم رسید: شما غیر از ابراهیم پیامبر کسی را می شناسید که در چنین موقعیتی قرار بگیرد و از امتحان سخت خدایی سربلند بیرون آید؟ ... به نظر من حسین بن علی (ع) فرد دوم در تاریخ است که در شرایطی به مراتب سخت تر از شرایط حضرت ابراهیم قرار داشت و در راه خدا و حفظ دین خدا، از همه دلبستگی ها و عزیزان و جگرپاره هایش و از خودش گذشت .... نمی خواهم ذکر مصیبت کنم، فقط می خواهم حقیقتی را به باور خودم بیان کنم، شاید هم حرف من چندان ارزش نداشته باشد برای شما، کما اینکه عکس آن هم ممکن است صادق باشد! یعنی فرمایش شما چنگی به دل من نزند! باری ... عید قربان – عید تقرب جُستن به خدا - بر شما مبارک باد.
ملاه پناه واقف از بزرگترین شاعران شیعی مذهب و تأثیرگذار در ادبیات آذربایجان (قرن 12 و 13 هـ.ق) است و این غزل زیبا در عرض ارادت به بزرگترین جوانمرد تاریخ بشر حضرت امیر مؤمنان علی (ع) از اوست:
ایگیتلرده
ریا و کبر و کذب و بخل اولور نایاب ایگیتلرده
تواضع دیر صفا و صدقیله اسباب ایگیتلرده
اوزون کیشی دئین کیمسه صداقت صنعتین ایشلر
ندن کیم، اولماییب دیر هیچ کس کذاب ایگیتلرده
هجوم لشکر تکلیف یاران وفاداره
مثال سدّ اسکندر گرکدیر تاب ایگیتلرده
ایگیتلیک ادعاسین ائده نه لایق دئییل یالان
وفاسیز لیق نسالرده، دگیل دیر باب اگیتلرده
علی المرتضی دن ایسته،«واقف» هر نه ایسترسن
اونو قیلمیش کرملی، حضرت وهاب ایگیتلرده.
ملا پناه واقف
فساد در ورزش چرا نباید باشد؟!
این روزها به علت بروز آشکار برخی مسائل زشت اخلاقی که اخیراً در بین تعدادی از ورزشکاران و فوتبالیست ها رخ داده و همچنان رخ می دهد و از برنامه های پخش مستقیم رسانه ملی هم برای عموم دنیا نمایش داده می شود، سر و صداهای فراوانی برخاسته و همه تریبونداران مدام در تقبیح و محکومیت این قبیل اعمال زشت و خلاف اخلاق و خلاف دین، داد سخن سر می دهند و انتقادها و جانماز آب کشیدنها و سخنرانیهای اخلاقی و خرج کردن از پوریای ولی! ... و از این قبیل ادا و اطوار هنوز ادامه دارد و تبدیل به موضوعی داغ شده است.
خیلی خوب. همه این واکنشها خوب و متین و بجا و بموقع. دست همه درد نکند. ما هم این قبیل زشتکاریها در ورزش و در همه شغلها و هنرها و مسئولیتها و رده ها و مراکز و بانکها و ادارات و شئون اجتماعی و فردی را محکوم می کنیم. اما نکته ای را هم خواهی نخواهی می فهمیم و نمی توانیم از کنارش براحتی بگذریم و آن اینکه بالاخره این اعمال زشت و گناه آلود - و از نگاهی دیگر توهین به شرف ملی ملتی عزتمند - یک دفعه و آناً که خلق نمی شود. رسوخ فساد اخلاقی و مسایل جنسی فاحش در میان ورزشکاران کشورمان از مدتهای مدید و بلکه از سالهای دور بوده و اینک به حدی رسیده که حتی در مقابل دهها دور بین و نزدیک بین و ریزبین و درشت بین ، دوربین مخفی و غیر مخفی و در مقابل چشم تماشاگران زنده بیشمار بی هیچ شرم و حیایی، ظهور می یابد. خب، سؤال این است که آیا مسئولان ورزشی و ناظران مخفی و آشکار بر اوضاع ورزش و ورزشکاران، از این موضوع خبر نداشتند یا سرشان را توی برف تساهل و تغافل و بی خیالی فرو برده بودند که این دفعه بدجوری مات شدند، آنوقت تقصیر را به گردن رسانه ها می اندازند که مثلاً بزرگ نمایی می کنند، وگرنه مسأله مهمی نبوده!...
پس مسأله خیلی روشن است و از این پس هم باید منتظر بمانیم که از این موارد بیشتر اتفاق بیفتد! از زاویه دیگر اگر نگاه کنیم، نباید خیلی تعجب کرد، زیرا وقتی مفاسد رنگارنگ در جامعه پا گرفته و آشکارا همگام با آدمها راه می رود در خانه، خیابان، پارک، اداره، مؤسسات، شرکتها، بانکها و ...، و اختلاسهای سرسام آور، اختلافات گنده در میان مسئولان، آدم ربایی در روز روشن، رشوه خواری، قتل، شیوع وحشت آور اعتیاد در میان جوانان و نوجوانان، مشکلات لاینحل خانوادگی، طلاق روز افزون، شیوع فحشا و منکر، برداشته شدن حجاب شرعی که مشهور به « بد حجابی» شده است! و ... آن وقت شما تعجب می کنید که چرا و چطور چهار نفر ورزشکار در میدان بازی مرتکب فلان حرکت سبک خلاف اخلاق می شوند؟!
اگر نمی توانیم یا نمی خواهیم علل ظهور و بروز برخی ناهنجاریها را بررسی کنیم، چرا وجود آنها را نمی توانیم بپذیریم؟ به نظر شما آیا انواع بیماری مفاسد در بدنه جامعه ی ما ریشه دار نشده؟ البته کاری به برخی شعارها و آمارهای خوشبینانه و مصلحتی برخی ادارات و مسئولان نداریم. آیا آنچه من و شما هر روز در متن جامعه با همین چشم غیر مسلح و ساده می بینیم و لمس می کنیم، غیر از آن است که گفته شد؟! بیایید دعا کنیم این بیمار اجتماعی به سرطانی لاعلاج تبدیل نشود. آمین.
مرثیه های دریاچه ارومیه - 8
دنیز بایاتیلاری
حمید واحدی
بو دنیز شانلی دنیز
اوره گی قانلی دنیز
کاش منیم تک اولایدی
کؤنلو طوفانلی دنیز.
بو دنیز دورو دنیز
گؤزومون نورو دنیز
گؤزلریم آغلاماقدان
اولوبدور قورو دنیز.
بو دنیز قارا دنیز
اوره گی یارا دنیز
یاراسی ده رین لشیب
تاپانمیر چارا دنیز.
بو دنیز غملی دنیز
هاواسی سملی دنیز
کاش منیم تک اولایدی
گؤزلری نملی دنیز.
تأثیر قرائت قرآن
در وبلاگ هاتف این مطلب بود:
«از دانشمندی پرسیدند: کسی که قرآن می خواند و نمی داند که چه می خواند، آیا هیچ اثری دارد؟ گفت: کسی که دارو می خورد و نمی داند که چه می خورد، اثر می کند؛ چگونه قرآن اثر نکند!؟ بلکه بسیار اثر می کند ! پس چگونه خواهد بود، اگر بداند که چه می خواند.»
بنده به آن افزودم: «جزاکم الله. عالی است. ولی یک نکته را هم باید افزود و آن اینکه اگر کسی پرسید: قرآن که کلام و معنویت است چه ربطی به دارو و قرص و گاو زبان و چه نسبتی بین این دو وجود دارد؟ اصلاً این چه مقایسه ای است؟در جوابش باید گفت که کلام و صوت هم در جسم و روح انسان تأثیر دارد هرچند معنای آن را هم نداند و حتی ممکن است این تأثیر منفی یا مثبت باشد. این مطلب را هم عرفا و هم اطبا و روان شناسان می گویند. پس صوت و قرائت قرآن تأثیر دارد.»