نکوداشت عاشیق درویش وهاب زاده
مرحوم عاشیق درویش وهاب زاده (1309 – 1372) را می توان یکی از بزرگ ترین اساتید تأثیرگذار موسیقی عاشیقی آذربایجان دانست و بی شک در بین معاصران و همگنانش به ویژه در مکتب ارومیه بی نظیر بود و تا به امروز هم تنهاست، ساز زدنش، صدای سحر انگیزش و مردمداری اش نمونه است. حوزه هنری آذربایجان غربی در ارومیه نوزدهمین سالگرد وفات استاد را گرامی می دارد و اعلانیه زیر را سایت خود کرده است:
مراسم بزرگداشت نوزدهمین سالگرد درگذشت عاشیق درویش وهاب زاده برگزار می گردد
به همت کانون عاشیقهای حوزه هنری آذربایجان غربی، مراسم بزرگداشت نوزدهمین سالگرد درگذشت عاشیق درویش وهاب زاده روز دوشنبه، نهم مردادماه سال جاری در ارومیه برگزار می گردد .
حضور در سر مزار این هنرمند بزرگ عرصه موسیقی آذربایجان، اجرای موسیقی توسط تعدادی از شاگران عاشیق درویش با ساز قوپوز استاد و پخش فیلمهایی از اجراهای وی از برنامه های ویژه این مراسم می باشد.
همچنین قرائت اشعاری در وصف عاشیق درویش، ارائه مقالاتی درباره زندگی این هنرمند و ذکر خاطراتی توسط افرادی که با او مأنوس بودند از دیگر برنامه های این مراسم بزرگداشت می باشد.
عاشیق درویش وهاب زاده یکی از معدود ستارگان موسیقی در مکتب ارومیه است که به سال 1309 شمسی در روستای کردلر از توابع ارومیه دیده به جهان گشود.
سجایای اخلاقی در کنار اجراهای بی نظیر وی نام عاشیق درویش را در میان دوستداران این هنر در داخل و خارج از کشور زنده نگه داشته است. به اذعان بسیاری از کارشناسان این رشته حیات امروزی موسیقی عاشیقی در بخش غربی آذربایجان مدیون فعالیتهای برجسته هنری این هنرمند است.
عاشیق درویش وهاب زاده در نهم مردادماه سال 1372 شمسی دار فانی را وداع گفت و در روستای زادگاهش به خاک سپرده شد.
رسول الله ص:
اَلصّائمُ فی عبادةِ اللهِ و اِن کانَ نائماً علی فراشِهِ، ما لم یغتب مسلماً
(ثواب الاعمال، صدوق- ج1، ص 75)
انسان روزه دار دائماً در حال عبادت خداست هر چند در بسترش خوابیده باشد، البته تا زمانی که از مسلمانی غیبت نمی کند!
مناجات
میرزا حسیب قدسی باکویی (01828- 1908)
خداوندا،کریما، کردگارا
رحیما، قادرا، پروردگارا
گلیب درگاهینا مسکین و مغموم
کریم ائتمز گدانی زار و محروم
خداوندا بیز اطفال ذلیلیک
تماماً درد جهل ایله علیلیک
گلیب محتاجلر باب کریمه
طبیبا، سن علاج ائیله سقیمه
الهی ظلمت جهلی فنا قیل
بیزی انوار علمه آشنا قیل
آچیلسین غیبدن ابواب احسان
اولا هر درس مشکل، سهل وآسان
جهاندا علم اولوبدو تاج شاهی
عطا قیل تا قویاق باشه ، الهی
ائله مرأت قلبی زنگدن پاک
اولاق عالمده صاحب علم و ادراک
ائله یا رب بیزی اهل بصیرت
گورونسون بیزلره نور حقیقت
خداوندا عطا قیل حُسن اخلاق
اولاق خورشید تک مشهور آفاق
اولور انسان دا چون رحم و مروّت
ائدر ابنای ملت لن مودت
حقیقت ده اولاق اولاد آدم
اذیت گؤرمه سین مخلوق عالم
یئتیر یا رب منی مهر نجاته
وئره ک تا خیر خلق کایناته
عدمدن عالمی گتدین وجوده
وجود اهلی اولوب محتاج جوده
خداوندا بیزی مغموم ائتمه
کمال جود دان محروم ائتمه
آچیلدی عالمه صبح سعادت
گوروندو قرص خورشید هدایت
تجلا ائیلدی رخسار قدسی
ولکن قالدی گریان، زار قدسی.
منبع: هفته نامه «دنیز» شماره 19- مورخ 3/5/91
چرا مطبوعات استان آذربایجان غربی از هم بیگانه اند؟ !
(یادداشت دو هفته نامه «دنیز» شماره 19، تاریخ نشر 3/5/91)
مطبوعا ت و رسانه ها در استان ما هیچ ارتباطی هم ندارند، نه مطبوعات همسو نه غیر همسو. چه ایرادی دارد که نشریات و رسانه های ارومیه و استان به شکل درون گروهی نگاهی انتقادی به محتوای یکدیگر داشته باشند و در اصلاح همدیگر بکوشند؟ درست همانگونه که اغلب نشریات مهم مرکز چنین تعاملی با یکدیگر دارند. در اینجا گویی هم مدیران و هم خوانندگان یک نشریه نه دیگری را می شناسند و می خوانند و نه می خواهند بشناسند و بخوانند!
یکی از زمینه های توسعه، تحرک، اصلاح و بالندگی در جامعه ایجاد چاشهای سازنده و پویاست و در این عرصه البته مطبوعات و رسانه_ها همواره پیشرو بوده اند و هستند؛ ولی در استان آذرباجان غربی انگار مطبوعات زبان همدیگر را نمی دانند و کاملا از هم بیگانه اند. به نظر می رسد اگر مطبوعات و نشریات منسجم و مستمر با نگاهی پرسش گر و نقادانه به همدیگر بنگرند و از نقد منصفانه و تذکرات و انتقادات مصلحانه و بدور از اغراض صنفی یا شخصی دریغ نکنند، بی شک تحرکی مثبت در عرصه تحول رسانه ای استان پدید می آید. این عدم ارتباط، زمینه ها و عللی دارد که اگر عمری باشد به آن می پردازم.حالیا همین قدر بگویم که نشریات ما متأسفانه اغلب با اهدافی غیر حرفه ای و در مواردی تاجر مأبانه عرصه را اشغال کرده اند و از صبح تا شب در پی فتح سنگرهای نفوذ به ادارات و روابط عمومی ها و دفاتر رؤسا و مدیر کل ها هستند تا با غنایمی از آگهی و گزارش و... برگردند، در واقع رسالت روز نامه نگاری و رسانه ای خود را فراموش کرده اند.از طرفی نبود نظارت و حمایت اساسی باعث شده رسانه ها به ویژه رسانه های مکتوب و مطبوعات منتشره جز به ادامه حیات ظاهری نیندیشند. بنابراین وجود این گسست رسانه ای در بین مطبوعات این ولایت تا حدی طبیعی و همزاد آنهاست. امید آن که اصحاب رسانه خود در ایجاد ارتباطی صحیح با یکدیگر گامهایی بردارند.
مقدمه فارسی حوزه هنری بر دیوان شعر عاشیق علی علیزاده:
عاشیق علی علیزاده هنرمند متعهد مردمی
هنرمند برجسته مردمی شادروان عاشیق علی علیزاده قشلاقی (1330-1390) به حق از هنرمندان متعهد کشورمان بود که عمری را با فروتنی، سادگی و سربلندی در کنار مردمش زیست، گوهر گران ارج هنر عاشیقی خود را به شیوه عاشیقهای اصیل آذربایجان نثار غم و شادی و حماسههای تاریخی ملت سرافراز ایران کرد. او هیچگاه در سایه نام و اعتبار عاشیقی و هنر خود به دنبال منافع شخصی و مادی نگشت و به عنوان یک هنرمند مسلمان از هنر نوازندگی و شعر و خوانندگی خویش در راستای ترویج فرهنگ و آداب ملتش و غنا بخشیدن به هنرش از آرمانهای مقدس مردم افتخارآفرین این سرزمین بهره برد، از حقایق ناب دینی و قرآنی و تاریخی الهام گرفت و هرگز حدود و ثغور ملی و دینی مردم و کشورش را نادیده نگرفت و این از ویژگیهای یک هنرمند متعهد، اصیل، ملی و مردمی است که در عرصه زندگی واقعی و در صحنه هنر حرفهای مرحوم عاشیق علی علیزاده تجلی عینی یافته بود. کتاب حاضر (خاطیرلا منی: یاد کن مرا) مجموعه اشعار مرحوم عاشیق علی علیزاده، آینه اندیشه و آرزوهای بزرگ این هنرمند موسیقی اصیل آذربایجانی و بهترین گواه ادعای ماست و همانطور که اشاره شد زندهیاد عاشیق علی علاوه بر هنر و کلام عاشیقی، در هنر رفتاری و منش انسانی خود هم آنگونه بود که در این کتاب میبینیم.
اعتقاد به توحید و مبدأ و معاد در کلام او جلوهای درخشان و بنیادین دارد:
سنی نوردان خلق ائیلهییب او گؤزل پروردگار
عقل، شعور وئریب سنه، میزاندادیر هر نه وار
(ص 17)
اعتقاد به وجود مقدس پیامبر اکرم و اهل بیت آن حضرت صلواتاللَّه علیهم در اشعار عاشیق علی پرتو افکنده و عرض ارادت به اهل بیت )ع( در جای جای سرودههای عاشیق علی به چشم میخورد )ص 231 230 165 164 و ...( این عاشیق دلداده خاندان وحی در مقام توسل به ساحت قدسی امیرمؤمنان علی مرتضی )ع( میگوید:
بیر نظر قیل کیمسه سیزه مرتضی
سندن ساوای داده یئتن یوخ منه
کرم دریاسیسان، دینین ستونو
گوناهکارام، ستم اولوب چوخ منه
(ص91)
وطندوستی از موضوعات محوری است که در کلام عاشیقهای آذربایجان نمود بسیار بارزی داشته و دارد و اشعار مرحوم عاشیق علی، سرشار از حس وطنپروری است و اشعار متعددی را به این موضوع ملی و انسانی دینی اختصاص داده است:
افتخار یارادان غیرتلی وطن
باش اوجا یاشایان شهرتلی وطن
تورپاغی وقارلی، حؤرمتلی وطن
ملتیمین دوز ایمانی گؤزهلدی
(ص 40)
آنا تورپاغیما کج باخان بیلسین
بو اودلار یوردونون بیر اودویام من
چاپارام قایا تک کج خاینلاری
وطنیم شیریندیر، فرهادیام من
(ص 49)
او به عنوان یک هنرمند آگاه و متعهد کشورش، تمام ارزشهای وطنی و حافظ وطن را دوست میداشت و آنها را میستود که در این میان نقش بیبدیل نهاد انقلابی و مردمی "بسیج" را به مثابه یک واقعیت مبارک در راستای پاسداری از میهن اسلامی ایران میدید و در مقابل دشمنان خاماندیش به وجود بسیج افتخار و خود را بسیجی معرفی میکرد:
ایگید اؤلکهسیدیر بیلسین دوشمنلر
وطن قوروماغا گئییرم کفن
قوچاق اوغلانلاری دوروب کئشیکده
بسیج اؤلکهسینده بسیجم یئنه
(ص 41)
از دیدگاه اجتماعی و فرهنگی اگر به اشعار عاشیق علی علیزاده بنگریم، تنوع مضامین، غنای محتوا، تازگی موضوع و آیینه زمان بودن در سخن او بسیار چشمگیر است که کتاب "خاطیرلا منی" گواهی زنده بر این حقیقت میتواند باشد. سایر موضوعات انسانی، اخلاقی، اجتماعی، توصیف مناظر طبیعی و ... هم با دیدگاهی نو در شعر این هنرمند دیده میشود که همه آموزنده و تأثیرگذار است.
عاشیق علی علیزاده طی چندین سال متوالی با حوزه هنری و سایر نهادهای انقلابی، فرهنگی و هنری ارومیه همکاری مستمری داشت و از مهر ماه 1389 که "کانون عاشیقها" از سوی واحد موسیقی حوزه هنری استان آذربایجان غربی فعالیت هفتگی خود را بعد از ظهر دوشنبهها در ارومیه شروع کرد، حضور فعال مرحوم عاشیق علی علیزاده (اغلب به صورت شعرخوانی یا اجرای موسیقی) آن را پربارتر میساخت. حوزه هنری آذربایجان غربی با اظهار تأسف عمیق از فقدان این هنرمند بیادعا، مراتب سپاس خود را از انتشارات یاز (ناشر کتاب اشعار مرحوم عاشیق علی علیزاده) و از جناب بهرام اسدی (گردآورنده و تنظیمکننده آن) ابراز میکند و یاد و خاطره عاشیق علی علیزاده را گرامی میدارد و از خداوند متعال برای آن عزیز فقید رحمت واسعه آرزو میکند.
واحد آفرینشهای ادبی حوزه هنری آذربایجان غربی
ارومیه 15خرداد 1391