عوامزدگی رادیو معارف
رادیو معارف از قم با برنامههای پربار و غنی و علمی در ایران جایگاهی بس بالا دارد و حقیقتاً هم رادیو معارف است و این بنده به نوبه خود هر روز خیلی بهره مند میشوم مخصوصا از بیانات و دروس آیات عظام و مراجع تقلید، اساتید و علماء و کارشناسان امور دینی و تاریخ اسلام و حدیث شناس و عقایدشناس و ... الا اینکه گاهی این رادیو هم مثل دیگر دستگاههای منسوب به تشیع مظلوم ما، متأسفانه عوامزده میشود. همین امروز – جمعه 4 اردیبهشت 94 حدود ساعت 17 در آخرهای سخنرانی یک واعظ فاضل اما عوام زاده، امام حسین علیه السلام را به عنوان «ارباب» معرفی کرد و این واعظ فاضل و فعال هم به طریق عوام و بی توجه به واژه و عبارت «ارباب» و کاربردهای آن در قرآن و بی توجه به اینکه برای امام حسین (ع) در زیارتنامه های مأثور و معتبر و در احادیث ما از اهل بیت (ع) اسامی و القاب و کنیه های زیبا و پربار و پرمعنی و نغزی ذکر شده، امام (ع) را اربابمان نامید... آقا، امام حسین ارباب ما نیست، سرور و امام و پیشوای الهی ماست... یا حسین! یا ثارالله! ... این درد با که گویم و این غم کجا برم!
همسر شهید صفدریان:
راه شهدای رسانه نباید در لابلای تیترها گم شود
همسر شهید عرصه رسانه در دوران دفاع مقدس گفت: راه شهدای رسانه نباید در لابلای تیترها گم شود.
راه شهدای رسانه نباید در لابلای تیترها گم شود
به گزارش بسیج رسانه رئیس و کارکنان سازمان بسیج رسانه با خانواده شهید کیومرث صفدریان دیدار کردند.
مسعود بصیری مسئول سازمان بسیج رسانه در این دیدار از ایجاد تشکلی برای خانواده شهدای رسانه جهت حضور در حوزه های مختلف سخن گفت.
وی افزود: این تشکل می تواند از پراکندگی نظرات این خانواده ها در موضوعات مختلف جلوگیری کرده و از خانواده شهدای رسانه حمایت کند.
همسر شهید صفدریان بر فرهنگ سازی از منش، رفتار و اخلاق شهیدان بخصوص شهدای رسانه تاکید کرد و پیشنهاد داد: نشستهای ماهیانه برای خانواده شهدای رسانه مفید خواهد بود.
شهید کیومرث صفدریان، جانباز نابینا و مدیر مسئول ایران سفید بوده است.
وی دارای دو فرزند دختر بوده، به فعالیتهای فرهنگی علاقه وافر داشت. ایشان پس از رشادتهای فراوان در جبهه های حق علیه باطل بر اثر جراحات وارده در عملیات آزاد سازی خرمشهر (بیت المقدس) به درجه جانبازی نائل آمد و پس از تحمل مرارت های فراوان در تاریخ 27/6/1388 به خیل شهدای جنگ تحمیلی پیوست.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی بسیج رسانه
17 فروردین سالروز یک قیام ملی مظلوم در ایران
یادی از شیخ محمد خیابانی به مناسبت 17 فروردین سالروز قیام شیخ در تبریز
دو سال پیش در چنین روزی نوشتم: روحانی مجاهد، اندیشمند بزرگ و عقل بیدار انقلابی شیخ محمد خیابانی (1297- 1338 هـ. ق) روز 17 فروردین 1299 در تبریز بر ضد استداد داخلی و قرارداد استعماری 1919 وثوق الدوله قیام کرد و در 22 شهریور همان سال در همان شهر توسط قوای قزاق مهدیقلی خان هدایت (مخبر السلطنه) به شهادت رسید.
خیابانی نماد وحدت ملی همه ایران و فدایی راه آزادی کشور و ملتش از زیر یوغ استعمار روس و انگلیس و استبداد داخلی است ... صد حیف که با گذشت بیش از نود سال از قیام و شهادت شیخ محمد خیابانی این «مرد مبارز و روحانی آزاده» (تعبیر رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای)، هنوز هم کاری شایسته در باب معرفی شخصیت و زندگی و قیام وی در جمهوری اسلامی انجام نشده از قبیل کنگره و سریال و فیلم و انیمیشن و ... و خیابانی هنوز هم مظلوم است!
مانند غروب جمعه
(رباعی انتظار)
سهیلا باقریان
دل از غم دوری رخت لبریز است،
مانند غروب جمعه حزن انگیز است؛
هر فصل که از عمر جهان می گذرد،
بی رونق چشمهای تو پاییز است.
مجسمه شهردار ارومیه به زودی در میدان انقلاب نصب میشود!
مصطفی قلیزاده علیار
هیچ تعجبی ندارد اینکه در زمان مسئولیت یک مدیر موفق و محبوب، طرفدارانش بخواهند تندیس، سردیس و یا پیکر تمام قد او را در یکی از میادین بزرگ یا خیابانهای پرتردد شهر نصب کنند، در دنیا هم از این اتفاقات افتاده است و میافتد؛ خب، چه ایرادی دارد که مجسمه تمام قد و پر هیبت شهردار ارومیه هم به زودی در میدان انقلاب شهر و مقابل ساختمان مرکزی شهرداری نصب گردد؟ ایرادی دارد؟ مگر باید یک مدیر خوب بمیرد تا مجسمهاش را بگذارند؟ اگر در زمان حیاتش بگذارند، آسمان به زمین فرود میکند یا زمین به آسمان صعود؟!...
فکر نکنید که دارم شوخی میکنم! این اتفاق خوب به زودی رخ میدهد و شما هم خواهید دید... بله، ماجرا از آنجا شروع شد که خدمات بیمنت شهردار ارومیه جناب حاج محمد حضرتپور در این دو – سه سال اخیر، چشم مردم را گرفت و مردم قدرشناس ارومیه خدمات شهردار خدمتگزار و همچنین همکاران وی در شورای اسلامی شهر و مجموعه بزرگ شهرداری را میبینند و از آن تقدیر خواهند کرد. پس چه تقدیری نمایانتر و چشمگیرتر از اینکه مجسمه وی را در میدان بزرگ شهر و جلو بنای تاریخی شهرداری و در کنار تندیس شهردار شهید مهدی باکری نصب کنند تا به عنوان شهردار موفق و آبادگر ارومیه الگوی دیگر مدیران باشد.
اما این اتفاق خوب مردمی، یک مانع پیش رو دارد!... باید آن مانعه را برداشت تا مانع نصب مجسمه شهردار ارومیه نشود، اگر همینطوری بیتفاوت و تماشاگر باشیم همان مانع، مانع نصب مجسمه جناب شهردار خواهد شد!... و اما آن مانع، وسوسه شدن جناب شهردار برای کاندیداتوری مجلس شورای اسلامی است. خب این فی نفسه البته هیچ ایرادی ندارد و البته حقش هم است. ایرادش فقط در این است که مگر شهردار محترم، در مجلس شورای اسلامی چه گلی به سر این شهر خواهد زد که الان نمیتواند؟ الان او یکهتاز آبادانی این شهر است و در این مدت کوتاه شهر تا حدی متحول شده و میتوان تغییرات عمرانی و فرهنگی را عیان دید و جناب حضرتپور به عنوان شهر موفق شناخته شد و اگر همین گونه به خدمات نیمه تمامش ادامه دهد، هم در پیشگاه خدا و هم در دل مردم اجر و قرب بیشتری خواهد داشت و بیگمان مجسمهاش روزی به علامت قدردانی نصب خواهد شد هم در میادین این شهر و هم در دل بزرگ مردم خوب ارومیه. خب، چه پاداشی عظیمتر از این؟
حالا با این اوصاف چرا شهردار خود و یا دیگران میخواهند که او از این میدان خدمت خارج شود و به مجلس برود؟... آیا جای او در مجلس واقعاً خالی است؟... خوشبختانه خود آقای حضرتپور بارها اعلام کرده که نمیخواهد این سنگر خدمت را به این زودی ترک و اسب نمایندگی مجلس را زین کند. ما هم امیدواریم چنین باشد. لذا از زبان پدران و نیاکان این ضرب المثل را خطاب به شهردار خدوم تکرار میکنم که: آقای شهردار، برادر «آغیر اُوتور، باتمان گَـل»، کار توسعه و آبادانی ارومیه نیازمند همت مدیران توانمندی چون شماست. خدا قوت. یا علی!
منبع: دو هفته نامه «دنیز»، شماره 68 – مورخ 21/12/93