چهار کتاب دوستی
نگاهی به روابط فرهنگی و ادبی معاصر ایران و نخجوان
اکبر حمیدی علیار
ارتباط فرهنگی و ادبی شاعران کشورمان با شاعران و اهل ادب دیگر کشورها به ویژه ممالک مسلمان و همسایه همواره بوده و خواهد بود و این ارتباطات در طول تاریخ گذشته و معاصر آثار خجستهای داشته است. چرا که این ملتها و کشوهای همسایه مشترکات دینی و فرهنگی و تاریخی نزدیکی با ایران اسلامی دارند. جمهوری خودمختار و شیعهنشین نخجوان که در ترکیب کشور جمهوری آذربایجان شناخته میشود، در طول تاریخ در حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی - اسلامی قرار داشته و با آن شناخته میشود. سرزمین نخجوان بر اساس قرارداد ننگین ترکمنچای جزو سرزمینهایی بود که از جغرافیای ایران بزرگ جدا گردید، اما رنگ و روح آداب و اعتقادات و باورهای معنوی و فرهنگی و ادبی و تاریخی خود را در دو قرن گذشته همچنان حفظ کرده، حتی حاکمیت هفتاد ساله کمونیستی شوروی هم – هر چند در شاخ و برگ و مظاهر فرهنگ و هویت اجتماعی بیتأثیر نبود، نتوانست ریشههای عمیق میراث معنوی، فرهنگی، هنری و ادبی این دیار را بخشکاند.
اهل شعر و ادب و هنر نخجوان به اقتضای همسایگی با استانها و شهرهای مرزی ایران (آذربایجان شرقی و غربی) ارتباط مستمر با اهالی شعر و ادب این مناطق داشتهاند، همچنین به سبب پیوندهای نسبی و خونی دیرین تاریخی با مردمان مرزنشین دو سوی رود ارس، حتی در دوره شوروی که مرزها و راههای ارتباطی به کلی بسته و تردد قطع شده بود، همین پیوند لااقل در دلها و خاطرهها همچان زنده ماند و نگسست و در ادبیات و هنر و خود را به شکلی نیرومند اما حسرتآمیز حفظ کرد. تا اینکه از سال 1991 میلادی/ 1370 شمسی با فروپاشی شوروی، چپرها و حصارهای مرزی فروریخت و رفت و آمد مردمان دو سوی مرز آغاز شد و مردم حسرتسوخته، به بازیابی فامیل و اقوام قدیمی خود پرداختند... در این میان البته ادیبان و مورخان و نویسندگان و اندیشمندان دو طرف، با حفظ احترام متقابل به حریم جغرافیایی و خانه و کاشانه همدیگر، به کاری مهمتر از اقدامات عموم مردمان دست زدند و آن بازیابی و بازشناسی ریشه آن پیوندهای مشترک تاریخی و فرهنگی دو سوی ارس و آغاز همکاری در این عرصه بود.
با تأسیس انجمن ادبی «اهل بیت –ع-» در کنار بخش فرهنگی سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در نخجوان توسط مصطفی قلیزاده علیار (شاعر، ادیب ومدرّس اعزامی از حوزه علمیه قم به نخجوان برای تدریس معارف اسلامی) از سال 1996م/ 1375 ش. ارتباط دوستانه اهل شعر و ادب ایران و نخجوان آغاز و روز به روز بیشتر شد و در اندک زمانی این روابط ادبی در نشریات و مطبوعات رسمی نخجوان و تهران و تبریز و ارومیه و قم و ... انعکاس یافت که هنوز هم ادامه دارد. جلسات و نشستهای هفتگی قرائت و نقد شعر اعضای انجمن با حضور خود آنان جریان ادبی را بار دیگر در آن محیط ساکت و جنگزده نخجوان بعد از فروپاشی تجدید و تحریک کرد و رفته رفته بر تعداد اعضای آن افزود. ناگفته نماند که حمایت محمدصادق طوری سرکنسول جمهوری اسلامی ایران و مقصود پناهیان وابسته فرهنگی ایران در نخجوان در شکلگیری این انجمن و برگزاری برخی مراسم ادبی چشمگیر مثل عصر شعر میلاد پیامبر اسلام (ص) در سال 1377 و مراسم نودمین سالگرد تولد استاد شهریار با حضور شاعران و ادبای ایرانی و نخجوانی در محل سرکنسولگری ایران بسیار مؤثر بود.
نخستین جُنگ شعر مشترک از آثار اعضای انجمن ادبی اهل بیت (اهل بیت شعر مجلسی) اعم از شاعران ایرانی و نخجوانی تحت عنوان”Ç?Ç?KL?N?R BAHARIMIZ” (چیچکلهنیر بهاریمیز: بهارمان شکوفا میشود) به همت مصطفی قلیزاده – مؤسس و دبیر انجمن ادبی اهل بیت نخجوان- تنظیم و آماده شد و در سال 1999 با حمایت مالی آقای محمدصادق طوری سرکنسول وقت ایران، از سوی انتشارات «گنجلیک» در باکو چاپ و منتشر شد. بعدها همین سنت ادامه پیدا کرد و دو جُنگ شعر دیگر («دوستلوق چلنگی»: دستهگل دوستانه؛ و «نورلو مصراعلار»: مصرعهای نورانی) به اهتمام سید رضا میرمحمدی – وابسته فرهنگی وقت ایران در نخجوان چاپ و منتشر گردید که یکی با الفبای سرلیک و دیگری با الفبای لاتین بود.
در سال 2008 چهارمین مجموعه شعر مشترک شاعران ایران و نخجوان توسط داوود حاجی ناصری (وابسته فرهنگی وقت ایران) و عاصم یادگار (رییس اتحادیه نویسندگان نخجوان) با عنوان “DOSTAR TÖHF?S?” (دوستلار تحفهسی: ارمغان دوستان) تهیه و تنظیم و در نخجوان چاپ و منتشر شد. در باره ارزش ادبی، تاریخی و محتوایی هر کدام از این چهار کتاب ادبی باید در فرصتی دیگر به بحث و بررسی بپردازیم. اما در اینجا همین قدر میتوان گفت که این کتابها مصداق روشن همکاری فرهنگی و روابط ادبی اهالی شعر و ادب شاعران مسلمان ایران و نخجوان در تاریخ معاصر است.
در این چهار کتاب مجموعه شعر شاعران آذربایجانی دو سوی ارس – که میتوان اسمش را «چهار کتاب وحدت» یا «چهار کتاب ادبی وحدت و دوستی» گذاشت، محدودیت موضوعی وجود ندارد و شامل اشعاری در قالبهای مختلف نو و کلاسیک شعر آذربایجانی و موضوعاتی مثل اجتماعی، میهنی، تغزلی، دینی و عرفانی میشود.
گفتنی است بنابر آنچه شنیدم از میان این چهار کتاب (کتب اربعه!)، کتاب چهارم اخیراً توسط شاعر و ادیب پرتلاش ارومیهای علی رحمانی (درویش) از الفبای لاتین آذری به الفبای اصیل و تاریخی ایرانی – آذربایجانی برگردانده شده که انشاءالله در آینده نزدیک به زیور طبع آراسته خواهد شد است. ضمن تشکر از ایشان، امید میرود زمینههای همکاری فرهنگی و ادبی دو کشور مسلمان ایران و آذربایجان و جمهور خودمختار نخجوان روز به روز افزایش یابد.
تا جایی که راقم این سطور اطلاع دارد و در این مدت نزدیک به 20 سال از دور و نزدیک ناظر بودهام، نقش آغازگر و تأثیرگذار انجمن ادبی اهل بیت (ع) در ایجاد و گسترش روابط فرهنگی و ادبی ایران و نخجوان چنان مثبت و مؤثر بود که در اندک زمانی از سوی دستگاههای رسمی و شخصیتهای ادبی نخجوان نیز مورد استقبال قرار گرفت و در کتاب «آراز- 4» (جُنگ ادبی اتحادیه نویسندگان جمهوری خودمختار نخجوان) مورد تقدیر واقع گردید و رسماً در تاریخ ادبیات معاصر آن دیار به قلم مرحوم حسین ابراهیماف نویسنده خلق آذربایجان ثبت شد و به دنبال آن فعالیتهای ادبی مشابهی نیز از سوی دانشگاه دولتی نخجوان و اتحادیه نویسندگان آن جمهوری انجام گرفت.
منبع: هفته نامه دنیز، شماره 53- مورخ 12 تیر ماه 93
منبع:وبلاگ شخصی قنبر حاجی وند
به همت کانون ادبی حوزه ی هنری اورمیه ، کتاب " منظومه ی پیغمبر (ص) " ، به انضمام متن ترکی ؛ اثر حسین جاوید ، در محفل هفتگی شاعران این شهر ، معرفی و مورد نقد و بررسی قرار گرفت .
*حسین جاوید ، شاعر مشهور و متفکر بزرگ آذربایجان ( 24 اکتبر 1882م. - نخجوان )
*کتاب توسط اکبر حمیدی علیار ، ترجمه گردیده و وارد بازار شده است .
پیغمبر | حسین جاوید
کتاب ادبی، دینی، نمایشی منظوم «پیغمبر» اثر جاودان شاعر اندیشمند و مسلمان مبارز آذربایجانی «حسین جاوید» است که در سال 1923 در پی حاکمیت کمونیستها بر آذربایجان، چاپ و منتشر کرد تا هویت اسلامی ملت و کشورش را اعلام کند |
معرفی کتاب دینی – ادبی
پیغمبر
کتاب ادبی، دینی، نمایشی منظوم «پیغمبر» اثر جاودان شاعر اندیشمند و مسلمان مبارز آذربایجانی «حسین جاوید» است که در سال 1923 در پی حاکمیت کمونیستها بر آذربایجان، چاپ و منتشر کرد تا هویت اسلامی ملت و کشورش را اعلام کند. حسین جاوید کتابش را بر اساس زندگی حضرت محمد (ص) در چهار بخش: بعثت، دعوت، هجرت و نصرت سروده و از شاهکارهای ادبیات آذربایجان به شمار می رود. این اثر منظوم و پرمحتوا، اخیراً توسط شاعر و نویسنده معاصر کشورمان «اکبر حمیدی علیار» به صورت موزون به زبان فارسی ترجمه شده از سوی انتشارات «آوای منجی» در قطع رقعی و 300 صفحه در قم انتشار یافته است. منبع: سایت حوزه هنری آذربایجان غربی |
سفر هشتم (4)
یادداشتهای سفر به باکو
نوشته مصطفی قلیزاده علیار
در دفتر انتشارات قانون
روز 31 خرداد طبق قرار قبلی که اکبر حمیدی گذاشته بود، به دفتر «انتشارات قانون» رفتیم. «شهباز خودیاوغلو» مدیر این انتشارات، شخصی میانسال است و بسیار آرام، کمحرف، موقر و منطقی به نظر میرسید. اظهار علاقه میکرد که انتشارات قانون در برخی از شهرهای ایران از جمله تبریز شعبه داشته باشد. ما هم گفتیم که این کار لابد باید از کانالهای دولتی و رسمی مثل وزارت ارشاد و ... انجام پذیرد.
انتشارات قانون ساختمانی دو طبقهای و عریض و طویل دارد با انبوهی از همکاران از نویسندگان و مترجمان و ویراستاران و داوران و ارزیابیکنندگان آثار و تایپیست و مسئول فروشگاه کتاب و ... و از مراکز مهم نشر و ترجمه کتاب به زبانهای گوناگون و در موضوعات مختلف در باکوست. به نظر میرسد که حمایتهای رسمی پیدا و پنهان هم پشت سرش هست.
رمان تاریخی «حضرت علی» (چاپ ترکیه، به ترکی استانبولی- لاتینی) روی میز مدیر انتشارات بود. سؤال کردم میخواهید چاپش کنید؟ شهباز خودیاوغلو جواب داد: بله، اما اول به ترکی آذربایجانی درمیآوریم، بعد چاپش میکنیم، تا در کشور ما مورد استفاده عموم مردم باشد. گفتم: خدا خیرتان بدهد.
چند کتاب دیگر هم در موضوعات دینی چاپ کرده بودند از جمله: حجاب زن مسلمان، زندگی پیامبر اسلام (ص) و ... البته اغلب ترجمه بودند. مایلند از ترکینویسان ایرانی در هر زمینهای کتاب چاپ کنند غیر از شعر؛ که شعر از خودشان هم کمتر چاپ میکنند. شهباز معلم میگفت: شعر مشتری ندارد الا اشعار شاعران مشهور، که آن هم بیش از حد لازم چاپ شده؛ ما متون نثر چاپ میکنیم چراکه مردم بیشتر آثار منثور میخوانند در هر موضوعی که باشد به خصوص موضوعات اجتماعی. البته شعرکودک هم چاپ میکنیم. معلوم بود که مدیر انتشارات بیش از همه چیز به برگشت سرمایه و سود مادی خوب میاندیشد و این هم خیلی منطقی است چون یکی از عوامل دوام و قوام هر انتشاراتی برگشت هزینه همراه با سود آن است، وگر نه مفلس میشود البته حکم مراکز اداری و خیریه جداست.
دوستم اکبر حمیدی علیار یکی از آثار منظوم خود در ادبیات کودک (با الفبای لاتین) را تحویل مدیر انتشارات قانون داد. ظاهراً قرارشان این بود که بررسی شود و اگر پسندیدند، چاپش کنند.
ما که در دفتر مدیر انتشارات بود، خانم «گولر قاسماُوا» از پژوهشگران جوان هم آمد. شهباز معلم معرفیاش کرد این خانم جوان هم مثل شهباز خودیاوغلو و بلکه کمی بیشتر از او کمحرف و ساکت مینمود. شهباز معلم از او خواست کتابش را به ما مهمانان هدیه کند. او هم کتابش را امضا و اهدا کرد. کتاب کمحجم خانم گولر قاسماُوا با نام « Aç?q ?d?biyyat» (آچیق ادبیات: ادبیات باز) در موضوع سرکوب و ترور شخصیت نویسندگان و شاعران و عالمان دینی و روشنفکران برجسته و مبارز آذربایجان توسط عوامل حزب کمونیست در فاصله سالهای 1929 تا 1980 در مطبوعات آن دوره است که در دوره حاکمیت استالین خصوصاً سال 1937، مدافع منافع ملی، هویت و استقلال کشورشان بودهاند و به دست عوامل استالین، تبعید، قتل عام و قلع و قمع (: سرکوب، ترور خونین، سربهنیست) شدهاند کسانی مثل حسین جاوید، احمد جواد، جعفر جبارلی و... که از آن سالها در آذربایجان به «رپرِسیا» (روسی) تعبیر میکنند یعنی همان رپرِشین انگلیسی (Repression) به مفهوم سرکوب مخالفان و ترور و درهم شکستن و خرد کردن آنها.
کتاب از سوی همین انتشارات منتشر شده است. اما ظاهر قضیه این است که خانم گولر قاسماُوا آنگونه که بایسته و شایسته موضوع است در کتابش از عهده آن برنیامده و حتی نقض غرض کرده و در مواردی توپ را به دروازه خودی زده و بر مظلومیت آن قربانیان فلکزده کمی هم افزوده است!
جناب اکبر حمیدی علیار در باب این کتاب یادداشتی انتقادآمیز و کوتاه البته به ترکی نوشته که تتمه این یادداشت سفر میکنم فعلاً بدون ترجمه:
آچیق ادبیات کتابینا اؤرتولو بیر باخیش!
اکبر حمیدی علیار
نئچه آی اؤنجه مصطفی قلیزاده علیار جنابلاریایلا باکیدا سفرده اولدوغوموز گونلر، بیزه سونولان کتابلاردان بیری ده «قانون» نشریاتیندا چالیشان گنج یازیچی «گولر قاسماوا»نین ترتیب ائتدیگی «آچیق ادبیات» آدلی کتاب ایدی. 2013-جو ایل قانون نشریاتی طرفیندن نشر ائدیلمیش بو 88 صحیفهعبارت کیچیک حجملی کتاب، موضوع اعتباریایلا چوخ اؤنملیدیر، چونکی کتابین گیریشینده اوخویوروق: «کتابدا 1980-1929-جی ایللر آراسی «کمونیست» و «گنج ایشچی» قزئتلریندن توپلانمیش، همین دؤورده رئپرئسیایا اوغرامیش یازیچیلار بارهده مقالهلردن عبارتدیر. بورادا حسین جاوید، جعفر جبارلی، میکائیل مشفق و دیگرلری حاقیندا یازیلمیش مقالهلر وار کی، بیزه او واختین یازارلاری آراسینداکی مناسبتلردن، اونلارین طالعیندن چوخ شئی دانیشیر».
گؤروندویو کیمی کتابین موضوعسو اوخوجونون دقتینی چکیر و اوخوجو کتابدا رئپرئسیا (قیرمیزی ترور: ترور خونین) ایللری ایتکین دوشموش، آجیناجاقلی طالعلره دوچار اولموش محتشم یازیچیلار، شاعرلر، ادبیاتچیلار و مبارزلر بارهده شبههلی و قارانلیق مقاملارین آیدینلاشماغینی اومور، آنجاق تعجبلندیریجی اوراسیدیر کی، کتابدا ایرهلی گئتدیکجه یالنیز او شخصیتلرین علیهینه یازیلان مقالهلرین – هئچ بیر آراشدیرمادان- شاهدی اولوروق. البته بو دا اؤزلویونده دیهرلیدیر و بیز گؤروروک کی سؤزو گئدن، خصوص ایله 1940-1930- جی ایللرده آذربایجان ادبیاتیندا یارانمیش سیاسی اورتام او واختین مطبوعاتیندا نئجه و هانسی فکرلرله عکس ائتدیریلیر. طبیعی اولاراق روس سیاستچیلرینین یئرلی جانشینلری او دؤورده باشقا ساحهلر کیمی مطبوعاتا دا مطلق حاکم اولموشلار و اؤز چیرکین نیتلری و عمللرینی اساسلاندیرماقدان یانا بیر سیرا ساتقین و چؤرهیی دیزی اوستونده اولان یازارلارین ریاکار قلمیندن استفاده ائتمیشلر.
«آچیق ادبیات» کتابینا اساساً او دؤورون مطبوعاتیندا یازیلان مقالهلرین باشلیقلاریندان بیر نئچهسینه دقت ائدک: «ساتقین احمد جواد»، «مساواتچیلارین ال تولاسی اولان مشفق»، «پانتورکیست، صنفی دوشمن، ایکی اوزلو ادبیات یازیچیسی علی ناظم»، «حسین جاویدی جعفر جبارلی دا ووروردو»، «بیجلیگی اولدو عیان اؤلکهده احمد جوادین»، «احمد جوادین قویروقلارینا مبارزه آچیلمالیدیر»، «ایکی اوزلو تقی شاهبازی پارتیا سیرالاریندان قووولدو» و ... بو و دیگر مقالهلرین هامیسیندا تأسفله رئپرئسیا قوربانی اولان ضیالیلاری خلق دوشمنلری آدلاندیراراق آذربایجانین غدار و اصیل دوشمنلرینه حق قازاندیریلمیشدیر.
یوخاریدا قید ائدتیگیمیز کیمی بو معلوماتین دیهری بوندادیر کی بوگونون اوخوجوسو او دؤورون زهرلنمیش اورتامیندا ضیالیلار حاقدا خلقین فکرینی جایدیرماغا چالیشانلارین نه شکلیده و هانسی بیر ادبیاتدان استفاده ائدهرک چاپا گؤسترمهلرینی آیدینجاسینا گؤرور.
تأسفلندیریجی مقام بوردادیر کی کتابین حؤرمتلی مؤلفی، اؤزو دئمیشکن زامان ماشینیایلا دالا قاییدیب، بو قزئتلرده آختاریب تاپدیغی فاکتلاری اونلاری یازانلارین و یازدیرانلارین ایستهیی کیمی آلقیلاییر، یعنی هله ده بو سؤزلره اینانیر و آلدانیر! گنج یازیچی گولر خانیم هئچ بیر دقت ائتمهدن، آراشدیرمادان، تحلیل ائتمهدن بو تاپینتیلاردان آلدیغی ائتگینی بئله گؤستریر: «بوگون او دؤورون شاعرلری حاقدا چوخ دانیشیلیر. جعفر جبارلی، میکائیل مشفق، حسین جاوید و داها کیملر... اونلارین بیر چوخلاری حتی بوتلهشیبدیر، اونلاری تنقید تابولاشیب آرتیق. بوگون جاوید دئیهرکن گؤزوموزون قاباغیندا یئیهن، ایچن نورمال شاعر گلمیر. بیز فاجعهلی حیات تصور ائدیریک، جاویدین کدرلی اوزونو گؤروروک. جعفر جبارلی دئیهنده هئچ کیم معاصرلریایله اینتریقالار (فتنهلر) یاشایان بیر یازیچی، دراماتورق تصور ائتمیر. هر کس «داهی صنعتکار» تصور ائدیر. حالبوکی من او «زامان ماشینیمدا» نهلری گؤرمهدیم. او سارالمیش و اونودولموش قزئت صحیفهلرینده نه مقالهلر، نه یازیلار واردی. بعضاً گؤزلریم دولوردو، بعضاً دهشته گلیردیم. چوخ واخت اورهییم چیرپینیردی تاپدیغیم هانسیسا بیر مقالهنی اوخویاندا. اومید ائدیرم ایلبهایل، آیباآی، گونبهگون صحیفهلری گزهرک توپلادیغیم بو قیمتسیز آرخیولر، مقالهلر سیزه ده او دؤورده یاشامیش شاعر و یازارلارین حیاتینا بیر منظره آچاجاق».
هر حالدا ماراقلانانلار اوچون بو کتابین اوخوماغینی نیسگیل ائدیرم.
منبع: نشریه «دنیز» شماره 39 – مورخ دوشنبه 22 مهر 1392؛ چاپ ارومیه
قاراباغدا قاراداغ ایزلری (گرمان)
اکبر حمیدی علیار
اشاره: بوندان اول وبلاگیمیزدا آغداملی - قاراباغلی شاعر «گرمان» ایله مختصر آشنا اولدوق ( گرمان دان ایکی شعر). ایندی ایسه حؤرمتلی شاعر دوستوموز اکبر حمیدی علیارین سون گونلرده گرمان حاقدا یازیسینی اؤز وبلاگیندا بورادا درج ائدیریک:
نئجه کی بیلیرسینیز واختی ایلا قاراداغدان، خصوص ایله دیزمار ماحالیندان قاراباغا، خصوص ایله آغدام شهرینه چؤرک قازانماغا گئدیب گلنلر چوخ اولوب، بیزیم کندیمیز علیاردان دا اورایا گئدیب سرحدلرین باغلاماسی ایلا اورادا ساکنلهشنلرین سایی آز اولماییب، اؤنجه بیزیم قوهوملاردان اولان شاعیر "عاقیل زینالاوف"لا اوخوجولاری تانیش ائتمیشدیم، ایندیایسه باشقا بیر علیارلی شاعیری تقدیم ائتمک ایستهییرم، تقدیم ائدهجهییم بو شاعیرین ننه-باباسی "آلماسخان" و "سئیران" علیاردان آغدام شهرینه گئتمیش و اوردا قالماغا مجبور اولموشلار، شاعیر ایندیلیکده، ائرمنیلرین تجاوزونه معروض قالیب باکی شهرینده یاشایان مجبوری کؤچگونلردن بیری ساییلیر، او گؤزل باکیدا یاشاسادا کؤنلو-گؤزو جنت قاراباغدا قالیبدیر و گئجه-گوندوزونو اورانین عشقی و حسرتی ایله باشا وورور. یاخین گونلرده عزیز دوستلاریم مصطفی قلیزاده علیار و مجتبی قربانی علیارلا بیرگه باکی سفریمیزده، ایلک اولاراق بو علیارلی شاعیرله گؤروشوموز اولدو، اونون ایندییه قدهر 9 کتابی ایشیق اوزو گؤروب، شاعیر "غیب اولموش شهرین اویاق یادداشی" آدلی اوچ جیلدلیک کتابینین بیرینجی جیلدینده اؤزونو ماراقلی شکیلده تقدیم ائتمیشدیر، من ایسه همن تقدیماتی اولدوغو کیمی آشاغیدا گتیریرم، سوندا دا بیر شعر همن کتابدان قوللوغونوزا چاتدیراجام:
(آدی گئدن کتابین 7-نجی صحیفهسی)
"مؤلف حاققیندا معلومات" :
« آدی : گئرمان؛
سوی آدی : حسیناوف
آتاسینین آدی : علی؛
تولدو : 13/11/1962 ؛
دوغولدوغو یئر : آللاهین آغدام رایونو ؛
عنوانی : غیب اولموش شهرین عزیزبیاوف کوچهسیندهکی 57 نومرهلی ائو ؛
تحصیلی : عالی
اختصاصی : حیات صحنهسینین رئجیسورو ؛
پئشهسی : انسانلارا سئوگی پایلاماق؛
خوببیسی (باشقاتماسی) : یاخشی انسانلاری بیر-بیری ایله دوستلاشدیرماق؛
بو ایشده قازانجی : قلب راحاتلیغی؛
حیاتدان قازانجی : اوچ اولاد، اوچ نوه ؛
مشغولیتی : شعر یازماق ؛
اهیلهنجهسی : استولاوستو اویونلار، سئوگی ماجرالاری؛
انسانلاردان اوماجاغی : عدالت، دوزلوک، اعتبار، قارشیلیقلی دقت؛
حیاتدان اوماجاغی : ساکتلیک، امن-آمانلیق، ساغلاملیق؛
آللاهدان اوماجاغی : اذیتسیز اؤلوم، بیرده امکان اولسا، جنتده بیر روحلوق یئر؛
اؤزوندن اوماجاغی : ... داها گئجدیر!..
چاتیشمایان جهتی : سؤزو اوزه دئمک؛
اوستون جهتی : سؤزو اوزه دئمک؛
سئومهدیگی شئی : یالان، خیانت، غیبت؛
اییرهندیگی شئی : قان؛
نفرت ائتدیگی شئی : پول؛
هئچ کیمه باغیشلامادیغی شئی : تحقیر، سؤیوش؛
الهام منبعی : طبیعت، گؤزللر، اینتئللئکتوآل(فکری) و رئال صحبتلر؛
سئودیگی موسیقی : موغاملار و خالق ماهنیلاری؛
سئودیگی رنگ : آغ و قارا؛
سئودیگی طبیعت حادثهسی : نارین-نارین یاغان یاغیش؛
ایدهآلی : آللاهی و اؤزونو تانییان هر بیر کس؛
استناد ائده بیلهجهیی ان کامل انسان : حضرت علی علیهالسلام؛
ان چوخ سئودیگی کلام : فضلاله نعیمی : -نفسینی عقلینه تابع ائتدیرمهیی باجاران انسان کامل انساندیر؛
ان بؤیوک ایستهیی : آغداما قاییتماق!
آللاهدان دیلهیی : آغداما قاییتماق!
دوستلارا ان بؤیوک آرزوسو : آغداما قاییتماق!
اؤزونو آغداملی حساب ائدن و سندینه آغداملی یازیلان هر بیرکسه مصلحتی : آغداما قاییتماق!
نیگرانلیغی : بشریتین گلهجهیی؛
انسانلارا آرزوسو : ساغلام حیات، خوشبخت گلهجک، محاربهسیز دونیا!»
هارای، آی هارای
هارای آ چارمیخا چکیلن ائللر،
گؤزلری یوللارا دیکیلن ائللر،
قیوریلیب یای کیمی بوکولن ائللر،
یوردوندان توت کیمی تؤکولن ائللر،
قلبینه غم-کدر اکیلن ائللر،
تاریخی شوملانیب، سؤکولن ائللر،
کؤرپهسی چادیردا یئکهلن ائللر،
انتقام دمیدیر هارای، آی هارای.
نییه نصیبیمیز آه-و زار اولدو،
یوردیئری اینلهین کامان، تار اولدو،
گولوستان چمنی بوران، قار اولدو،
بولبول اسیر دوشدو، حاکم خار اولدو،
آزادلیغین یولو یامان دار اولدو،
وطنی قورویان بختیار اولدو،
شهیدلر ملته افتخار اولدو،
انتقام دمیدیر هارای، آی هارای.
باشلانیر درهدن، دوزدن بو وطن،
بویلانیر لپیردن، ایزدن بو وطن،
آیاوزلو ملکدیر اوزدن بو وطن،
محروم ائدیلیبدیر گؤزدن بو وطن،
اوسانیب "تمکین"دن، "دؤز"دن بو وطن،
مرحمت گؤزلهییر بیزدن بو وطن،
بسدیر، جانا دویوب سؤزدن بو وطن،
انتقام دمیدیر هارای، آی هارای.
منبع: وبلاگ اکبر حمیدی علیار