باکو 10
یادداشتهای سفر باکو
بخش دوم
مصطفی قلیزاده علیار
دومین روز همایش
دومین روز چهارمین همایش بشردوستانه باکو امروز جمعه 11 مهر ماه 93 برابر با 3 اکتبر 2014 با حضور مهمانان خارجی و میزبانان به صورت میزگردهای تخصصی در هتل هیلتون و هتل فِـیِـرمونت (Fairmont) و هتل فورسیزینس (four seasons) و آکادمی ملی علوم آذربایجان برگزار گردید. من در میزگرد تخصصی رسانه (مدیا) بودم که در سالن «سِئوگی» هتل هیلتون برگزار شد. برنامه سخنرانیهای امروز نیز مثل دیروز نوشته شده بود و به صورت مکتوب در کتابچهای به سه زبان آذربایجانی، انگلیسی و روسی روی میزها و جلو اسم هر کس قرار داشت. برای هر سخنران 7 الی 10 دقیقه وقت در نظر گرفته بودند و صندلی هر مهمان هم با اسم و رسمش تعیین شده بود. اجلاس طبق برنامه رأس ساعت 10 شروع شد. متصدی اداره این میزگرد تخصصی، خبرگزاری رسمی «آذرتاج» و مجری پانل اول (بخش نخست) برنامه جناب میکاییل عثمان دبیر خبرگزاریهای آسیا و اقیانوس آرام بود.
این نشست تخصصی اختصاص به بیان نقش رسانهها در جوامع معاصر و بازتاب رویدادهای ناگوار در رسانهها و مباحثی در این رابطه داشت. سخنران افتتاحیه جناب «اصلان اصلاناف» (Aslan Aslanov) مدیر عامل خبرگزاری «آذرتاج» بود که ضمن عرض خیر مقدم به مهمانان، در موضوعاتی مثل اهمیت همایش بشردوستانه باکو، نقش رسانهها در پیشرفت و توسعه ملتها، سیر تحول رسانهها از سنتی به مدرن ، ضرورت همگامی رسانهها با تحولات علمی و تکنولوژیک عصر حاضر و ... سخن گفت.
«پیتر کروپس» مدیر عامل سابق خبرگزاری اروپا و مدیر عامل فعلی خبرگزاری «APA» شعبه استرالیا، بعد از او مدیر عامل خبرگزاری مالزی، بعدش کسی از ایتالیا، حرفهایی زدند که چندان چنگی به دل نمیزد، بیشتر به سفارش و موعظه شبیه بود. بعدش جناب «آتیلا سِرتِل» رییس اتحادیه رسانههای ترکیه حرف زد در باب بیعدالتیها و نابرابریهای جوامع، و اینکه رسانه و مطبوعات از اصول اصلی دموکراسی است، روزنامهنگاران و خبرنگاران قربانی بیعدالتیها شده و چند نفرشان در چند سال اخیر در مصر و عراق و سوریه و پاکستان و ... کشته شدهاند و ...
نفر هفتم از لیست سخنرانها، جناب «تری مکارتی» از آمریکا و مسئول برپایی مناسبتهای بینالمللی در لُسآنجلس بود؛ او اعتراف کرد که ما در عراق اشتباه کردیم و هزاران نفر عراقی و آمریکایی را بیجهت به مسلخ کشاندیم و دو نفر خبرنگار آمریکایی اعدام شدند و فجایعی زشت رخ داد...
خانم «لامعه وزیراُوا» از آذربایجان در باب مناقشه روس و اوکراین مطالبی گفت و هر دو طرف را جنایتکار نامید که در رسانهها ملتهای همدیگر را تحقیر میکنند و استفاده ابزاری از رسانه...
من یکی خوب حالی نشدم و نتوانستم ته قضیه را دربیاورم که این خانم بالاخره به که تره خرد میکند! ...
ساعت 30/11 فاصلهای (Kofe fasil?si) میدهند برای استراحت و پذیرایی و تناول میوه و آب میوه و چایی و قهوه و ... و ساعت 12 پانل 2 و قسمت دوم برنامه شروع میشود. مجریاش «یونگ سو هونگ» مدیر عامل خبرگزاری مالزیایی «بِرناما» (تو بخوان: برنامه!) بود.
«نگویِن دوک لوئی» از ویتنام در باب فایل یوتوب و فیسبوک داد سخن میدهد... بعدش «اصلان اصلاناف» مدیر عامل خبرگزاری «آذرتاج» میگوید که رسانه و اهل رسانه مسئولیت اجتماعی دارند، چه نیاز و ضرورتی به ایجاد شبکههای فردی و وبلاگهای شخصی در فیسبوک هست!؟
حرف اصلان معلم قابل تحسین و شایسته تأمل بود. بعدش جناب «تاکه هارو تسوت سومی» مدیر مسئول روزنامه پرسابقه ژاپنی «the japan times» از سابقه 117 ساله مطبوعات در کشورش (از سال 1898) حرف میزند و اینکه امروز در ژاپن هر کس به طور میانگین 20 دقیقه روزنامه میخواند و در امارات متحده عربی 50 درصد کاربرد تلفن موبایل به خبرها اختصاص دارد...
خانم «آینور بشیرلی» مسئول بخش رسانههای نوین دانشگاه اسلاویون آذربایجان از شیوه مناقشه برانگیز مطبوعات و رسانهها انتقاد میکند که: « برخی رسانهها شتابزده عمل میکنند، به عمق اخبار و رویدادها نمیپردازند، به این دلیل هم نتایجی سطحی میگیرند و با ایجاد جنگ رسانهای مردم را به جان هم میاندازند و افکار عمومی را گمراه میکنند ...»
و این تعبیر رسا و زیبا را به کار میبرد: «Medya c?ng?llik deyil: مدیا جنگللیک دئییل» (رسانه قانون جنگل نیست!)
بعد نوبت ناهار میرسد در همان طبقه دوم هتل، بیرون از «تالار سِئوگی». سپس سری به اتاقها زدیم و بعد از مختصر استراحت و رتق و فتق امور، برگشتیم و سر ساعت 3 بعد از ظهر به وقت باکو (30/13 به وقت تهران) بخش سوم و پانل 3 شروع شد. در لیست برنامه بعد از ظهر، نام هشت نفر را نوشته بودند، نام چند نفر از جمله بنده هم اضافه شد و حدود 10- 11 نفر حرف زدیم. مجری برنامه جناب «وقار سیداف» نماینده خبرگزاری آذرتاج در آلمان بود.
چند نفر حرف زدند از جمله «آلکس واتانکا» مسئول علمی رسانههای خاور نزدیک در آمریکا. این شخص یا کارگزار به اصطلاح علمی، حدود چهل و چند سالگی را نشان میداد و حرفهایش بر محور سیاستهای خصمانه «سیا» در ممالک اسلامی و ضدیت با اسلام میچرخید و تأکید میکرد که: «تروریسم در ممالک اسلامی شگل میگیرد و از دین استفاده ابزاری میکند، اسلام کشتن انسانها را روا میدارد و حقوق زنان را ضایع میکند! هر چند اسلام جنبههای صلح هم دارد! .... امروز مناقشه شیعه و سنی دنیا را فراگرفته است در سوریه و عراق! و ... همه جا دعوای شیعه و سنی هست!»
آلکس این جمله اخیرش را چند بار به صورت هدفدار و تابلووار به عباراتهای گوناگون در فواصل حرفهایش تکرار کرد که: امروز در دنیا دعوای شیعه و سنی هست!
من تا آن لحظه برای سخنرانی اسمنویسی نکرده بودم، اما بعد از این آمریکایی که مأموریتش را با گفتن حرفهای بیربط در ضدیت با اسلام و مسلمانی انجام داد و با آن پرت و پلاها حسابی به جاده خاکی زد و جماعت را نمیدانم چه حساب کرد! تصمیم گرفتم حرفی بزنم. در فاصله پذیرایی از مجری برنامه «وقار سیداف» وقت گرفتم که حرف بزنم، او هم با گشادهرویی تمام اسمم را به لیست اضافه کرد و گفت: «حتماً، اما زود برگردید و در جلسه باشید که به موقع و به نوبت صداتان میکنم.»
خانم «ژانا گُلوبیتسکایا» سردبیر روزنامه روسی زبان «موسکوسکی کُمسومُولِتس» از روسیه، سخنران دیگری بود که به جای 10 دقیقه، نزدیک به نیم ساعت وراجی کرد و وقت اجلاس را با حرفهای بیاهمیت گرفت، کمی از خودش گفت: «من از پدری مسلمان و ترکمن و مادری روس زاده شدهام، فلان تعداد کتاب نوشتهام، هنرپیشه تئاترم، پدرم سختگیر بود! من هرگز در خانه برخی حرفهای بیرونی را نمیگفتم که مثلا در کوچه مرا چه کسی بوسید! ...». و از این قماش حرفها... خلاصه رودهدرازی این خاتون تقریباً حوصله همه را سر برد، اما جز تحمل چارهای نبود ...
البته این خانم «ژانا» دو سه جمله هم از سبک زندگی خوب و پایبندی آذربایجانیها به دین و معنویت و اصالت خانواده و اجتناب از مسایل سکسی گفت که بد نبود البته؛ خدا پدرش را بیامرزد.
نفرششم در لیست سخنرانها، خانم «جورجینا برناد» (Georgina Bernath) از مجارستان و مسئول واحد مطبوعات حزب «یوبیک» در آن کشور سخنران بعدی بود که بر عکس خانم «ژانا»، حوصله تنگ شده جماعت را با سخنانی منطقی و جدی به حق سر حال آورد. او از وجود قبور دستهجمعی در برخی کشورهای شرقی حرف زد که مطبوعات و رسانههای غربی از افشای آنها و بیان جنایتهای قدرتهای بزرگ اجنتاب و سکوت میکنند و در جنایت همان جانیان شریکند... این خانم صریحاً گفت که کار حزب یوبیک ما در مجارستان حمایت از مردم مظلوم فلسطین و غزه و جمعآوری کمکهای بشردوستانه به این ملت ستمدیده است؛ اما مورد اتهامات جدی قرار میگیریم و ما را به ضد یهود بودن متهم میکنند در حالی ما ضد یهود نیستیم، بلکه میگوییم چرا اسرائیل زنان و کودکان بیگناه فلسطینی را قتل عام میکند، چرا رسانهها و فعالان حقوق بشر و جمعیتهای اومانیستی و بشردوستانه غربی در مقابل فاجعه غزه و فلسطین سکوت میکنند؟! ما در بحث مناقشه قرهباغ هم همان موضع را گرفتهایم و معتقدیم که قرهباغ متعلق به آذربایجان است و تحت تجاوز ارامنه قرار دارد و باید آزاد شود...
بعد «راسم محموداف» از مسئولان انستیتوی رسانه آکادمی آذربایجان مقالهای پژوهشی و مفید در موضوع مشکلات پیش روی مطبوعات و رسانهها خواند که قابل توجه بود.
دکتر «آریل کوئین» آمریکایی از بودجه کلان یک میلیارد دلاری رسانهها در آمریکا و دو برابر آن در روسیه حرف زد و یادآور شد که امروز رسانهها در مقابل مناقشه روسیه و اوکراین و سوریه و عراق و داعش باید به وظیفه خود عمل کنند.
چند نفر دیگر هم حرفها زدند تا اینکه نوبت به من رسید و «وقار سیداف» دعوتم کرد: «از مصطفی قلیزاده علیار مدیر مسئول نشریه «دنیز» از جمهوری اسلامی ایران برای ایراد سخن دعوت میکنیم». من ابتدا از مسئولان آذربایجانی به خاطر برپایی چنین اجلاس بشردوستانه و آزاد و دموکراتیک تشکر کردم و موضع خود را نسبت به حرفهای بعضی از مهمانان سخنران اعلام کردم که حرفهایی مثبت و انتقاداتی سازنده داشتند و به تعهدات رسانهای خود عمل کردند.
بعد بیآنکه از آن آمریکایی (آلکس) نام ببرم، در مقام پاسخ به یاوههای وی گفتم: بعضی از شرکتکنندگان در این همایش و در همین سالن ادعا کردند که امروز در دنیا دعوای شیعه و سنی هست، اما همه ما میدانیم که هیچ وقت در تاریخ مناقشه شیعه و سنی نبوده و الان هم نیست و مردم دنیا امروز میبینند و خوب میدانند که اختلافافکنی و بروز اتفاقات تلخ در عالم اسلام کار قدرتهای بزرگ است که با نثار دلار و پول و سلاح، گروههای تروریستی را به جان شیعه و سنی انداختهاند... مگر نمیبینیم که داعش در عراق هم شیعه را میکشد هم سنی را، هم عرب و هم کُرد و هم ترک را و ... پس شیعه و سنی دعوایی باهم ندارند، این نیرهای ثالث هستند که تفرقه میاندازد و جریان ترور را در کشورهای اسلامی تقویت میکنند و ...
جماعت حاضر انگار که منتظر حرفهای من بودند، کفی محکم زدند و در واقع آنان هم با کف زدن موضع خود را نسبت به حرفهای من اعلام کردند.
بعد جناب اصلان اصلاناف مدیر عامل خبرگزاری آذرتاج به عنوان میزبان این نشست در باب نقش مطبوعات در جلوگیری از بروز مناقشات، یافتن راه حلهای جدید در عرصه رسانه و گسترش دوستیها و توسعه علمی و اقتصادی ملتها سخنانی گفت و از حضور مهمانان در این همایش تشکر کرد.
پایانبخش نشست رسانه همایش بینالمللی بشردوستانه باکو، اعلام موافقت با قطعنامه همایش از سوی حاضران بود که البته متنش را قبلاً چاپ کرده و روی میز قرار داده بودند تا حاضران ببینند، بنابر این نیازی به قرائت نبود؛ فقط اعلام کردند و در اینترنت هم گذاشتند. خلاصه قطعنامه این بود: اعلام عدالتخواهی جهانی و ارائه راه حل مبارزه با اجحاف و ستم، توسعه تکنولوژی و علم، طرفداری از تبادل نطر و دانشافزایی در بین کشورها و ملتها، گسترش صلح جهانی، مبارزه با فقر اقتصادی در دنیا، ایجاد صلح و دوستی در بین دولتها، توسعه ابزار نوین رسانهای، تلاش برای پایان دادن به مناقشات قومی و مذهبی، آزادی اراضی اشغالی ممالک، نشر آگاهیهای اجتماعی و... و تشکر از دولت آذربایجان به خاطر برگزاری سالانه همایش بینالمللی بشردوستانه در باکو.
شام همه مهمانان خارجی همایش را از هتلها به تالار معروف «گلستان» بردند، صرف شام همراه بود با شنیدن موسیقی زنده؛ دیشب هم همینطور بود البته موسیقی خارجی هم – با لحاظ مهمانان خارجی روسی زبان و انگلیسی زبان- اجرا میکردند که لااقل برای ما دلنشین نبود و چند هم گفتیم که بیشتر آذربایجانی را بیشتر بخوانید که دنیا شیفته موسیقی آذری است...
باری، امروز هم روز خوب و پرباری بود. فردا قرار است به تور دو روزه ببرندمان.
منبع: دو هفتهنامه «دنیز» شماره 58 – مورخ 7 آبان 93
اسامی شهدای کربلا (2)
قسمت دوم
پژوهش و نگارش: علامه سید محسن امین عاملی (مؤلف کتاب «اعیان الشیعه»)
اسامی شهدای کربلا از یاران امام حسین علیه السلام طبق روایاتی که نگارنده از لابلای کتب تاریخ به دست آوردهام از بنی هاشم و غیر بنی هاشم بدین شرح ذکر شده است:
یاران امام از غیر بنیهاشم که در واقعه کربلا به شهادت رسیدهاند به ترتیب حروف الفبا
1ـ ابراهیم بن الحصین الاسدی
2ـ ابو الحتوف بن الحارث الانصاری
3ـ ابو عامر النهشلی
4ـ ادهم بن امیه العبدی
5ـ اسلم الترکی )آزاد شده حسین ع (
6ـ امیة بن سعد الطایی
7ـ أنس بن الحارث الکاهلی
8ـ أنیس بن معقل الاصبحی
9ـ بریر بن خضیر الهمدانی
10ـ بشر بن عبد الله الحضرمی
11ـ بکر بن حی التیمی
12ـ جابر بن الحجاج التیمی
13ـ جبلة بن علی الشیبانی
14ـ جنادة بن الحارث السلمانی
15ـ جنادة بن کعب الانصاری
16ـ جندب بن حجیر الخولانی
17ـ جون (آزاد شده ابیذر(
18ـ جوین بن مالک التمیمی
19ـ الحارث بن امرئ القیس الکندی
20ـ الحارث بن نبهان (آزاد شده حمزه(
21ـ الحباب بن الحارث
22ـ الحباب بن عامر الشعبی
23ـ حبشی بن قاسم النهمی
24ـ حبیب بن مظهر الاسدی
25ـ الحجاج بن بدر السعدی
26ـ الحجاج بن مسروق الجعفی
27ـ الحر بن یزید الریاحی
28ـ الحلاس بن عمرو الراسبی
29ـ حنظلة بن اسعد اشبامی
30ـ حنظلة بن عمرو الشیبانی
31ـ رافع (آزاد شده مسلم الازدی(
32ـ زاهر بن عمرو الکندی (آزاد شده عمرو بن حمق(
33ـ زهیر بن لبشر الخثعمی
34ـ زهیر بن سلیم الازدی
35ـ زهیر بن القین البجلی
36ـ زیاد بن عریب الصائدی
37ـ سالم (آزاد شده بنی المدینه الکلبی(
38ـ سالم (آزاد شده عامر عبدی(
39ـ سعد بن الحارث الانصاری
40ـ سعد (آزاد شده علی بن ابی طالب ع(
41ـ سعد (آزاد شده عمرو بن خالد صیداوی(
42ـ سعید بن عبد الله الحنفی
43ـ سلمان بن مضارب البجلی
44ـ سلیمان (آزاد شده حسین ع)
45ـ سوار بن منعم النهمی
46ـ سوید بن عمرو بن ابی المطاع
47ـ سیف بن الحارث بن سریع الجابری
48ـ سیف بن مالک العبدی
49ـ شبیب (آزاد شده حارث جابری(
50ـ شوذب )آزاد شده بنی شاکر(
51ـ الضرغامة بن مالک
52ـ عائذ بن مجمع العائذی
53ـ عالبس بن ابی شبیب الشاکری
54ـ عامر بن حسان بن شریح بن سعد بن حارثه بن لام بن عمرو بن طریف بن عمرو بن بشامة بن ذهل بن جدعان بن سعد بن قطرة بن طی
55ـ عامر بن مسلم العبدی
56ـ عباد بن المهاجر الجهنی
57ـ عبد الأعلی بن یزید الکلبی
58ـ عبد الرحمن الارحبی
59ـ عبد الرحمن بن عبد ربه الانصاری
60ـ عبد الرحمن بن عروة الغفاری
61ـ عبد الرحمن بن مسعود التیمی
62ـ عبد الله بن ابی بکر (چنان که جاحظ در کتاب الحیوان آورده وی از کسانی است که در واقعه کربلا به شهادت رسیده است)
63ـ عهد الله بن بشر الخثعمی
64ـ عبد الله بن عروة الغفاری
65ـ عبد الله بن عمیر بن جناب الکلبی
66ـ عبد الله بن یزید العبدی
67ـ عبید الله بن یزید العبدی
68ـ عقبة بن سمعان
69ـ عقبة بن الصلت الجهنی
70ـ عمارة بن صلخب الازدی
71ـ عمران بن کعب بن حارثة الاشجعی
72ـ عمار بن حسان الطائی
73ـ عمار بن سلامة الدالانی
74ـ عمرو بن عبد الله الجندعی
75ـ عمرو بن خالد الازدی
76ـ عمرو بن خالد الصیداوی
77ـ عمرو بن قرظة الانصاری
78ـ عمرو بن مطاع الجعفی
79ـ عمرو بن جنادة الانصاری
80ـ عمرو بن ضبیعة الضبعی
81ـ عمرو بن کعب ابو ثمامة الصائدی
82ـ قارب (آزاد شده حسین ع)
83ـ قاسط بن زهیر التغلبی
84ـ القاسم بن حبیب الازدی
85ـ کردوس التغلبی
86ـ کنانة بن عتیق التغلبی
87ـ مالک بن ذودان
88ـ مالک بن عبد الله بن سریع الجابری
89ـ مجمع الجهنی
90ـ مجمع بن عبید الله العائذی
91ـ محمد بن بشیر الحضرمی
92ـ مسعود بن الحجاج التیمی
93ـ مسلم بن عوسجه الاسدی
94ـ مسلم بن کثیر الازدی
95ـ مقسط بن زهیر التغلبی
96ـ منجح (آزاد شده امام حسن ع)
97ـ الموقع بن ثمامة الاسدی
98ـ نافع بن هلال الجملی
99ـ نصر (آزاد شده علی ع)
100ـ النعمان بن عمرو الراسبی
101ـ نعیم بن عجلان الانصاری
102ـ واضح الرومی (آزاد شده حارث سلمانی)
103ـ وهب بن حباب الکلبی
104ـ یزید بن ثبیط العبدی
105ـ یزید بن زیاد بن مهاصر الکندی
106ـ یزید بن مغفل الجعفی
چنانچه سی تن از بنی هاشم را به این تعداد که ذکر شد اضافه کنیم.تعداد شهدای کربلا به 136 نفر میرسد و چون قیس بن مسهر صیداوی و عبد الله بن بقطر و هانی بن عروة را نیز جزء آنها قرار دهیم تعداد آنها به 139 نفر خواهد رسید.
دو حرف...
در آغاز دومین سال انتشار دنیز
( یادداشت مدیر مسئول دنیز)
دنیز سال دوم انتشار خود را به یاری حق تعالی با این شماره (23) آغاز می کند. همچنان لطف خدا و همت دوستان اهل قلم و صاحب ایده و اندیشه، بدرقه راه دنیز است. در این یادداشت کوتاه مسائل و مطالب چندی را یادآوری می کنم:
اول اینکه همچنان که پارسال در نخستین شماره دنیز گفتم، نشریات در استان آذربایجان غربی بنا به عللی زنده و تأثیرگذار نیست، چون برخی از نشریات در خط تجارت فعالند، آن هم چه تجارتی! ... که موضوعاً از حیطه رسالت روزنامه نگاری خارجند و شاغلان مناصب فرهنگی و مطبوعاتی هم همین شیوه را در این ولایت می پسند چرا که خوش ندارند مطبوعاتی جریان ساز حیاط خلوت آنان را برهم بزنند و مدام ضعفها و نارسایی ها را در بوق و کرنا بگذارند و نق بزنند و خفته ها را بیدار و مسئولان بالادست را متوجه این حوالی کنند موی دماغ شوند. لذا مطبوعات دردمند و متعهد وغیرتاجر، بی هیچ حمایتی ویلان و سرگردان فقط به فکر تأمین هزینه های چاپ و نشر خود هستند و آن رسالت و تعهد اصلی روزنامه نگاری هنوز هم در این استان بر زمین مانده است. واقعاً مطبوعات متعهد در این استان غریبند و مورد بی مهری متعمدانه مسئولان مربوطه؛ مخصوصاً زمانی که می بینی برخی نشریات غیر فعال یا معاند و دگر اندیش و تفرقه افکن با اعطای یارانه ها و بسته های حمایتی ویژه شاغلان مناصب فرهنگی مورد حمایت و تشویق قرار می گیرند!
دو دیگر آنکه علی رغم شعارهای دهن پرکن شاغلان مناصب کلیدی و مسئولان بی مسئولیت این شهر و این استان، اوضاع فرهنگی و محیط ادبی و هنری این استان و شهر ارومیه، همچنان مورد بی توجهی است و بال و پر اهل فرهنگ و ادب و هنر و اندیشه به ویژه از اصحاب تعهد و ایمان، در تنگنای اجحاف و بی اعتنایی و عدم حمایت بسته تر مانده و شکسته تر شده است، هیچ تحرک و شکوفایی دیده نمی شود. به نظر می_رسد مسئولان محترم فقط برای رفع تکلیف و نه برای انجام تکلیف و به قصد ارائه دفتر قطور عملکرد و پر کردن سایت اداری به صورت بروز، هزینه و تبلیغات می کنند، هیچ نظری به نتیجه کارشان ندارند؛ برای خام کردن مسئولان بالادست، فقط گزارش کار می دهند نه ارائه کار. گاه هم در عرصه فرهنگ و هنر شاهد مسائلی می_شویم که واقعاً تأسف بار است... فعلا به همین دو حرف بسنده می کنم.
من این دو حرف نوشتم چنانکه غیر ندانست
توهم ز روی عنایت چنان بخوان که تو دانی!
مصطفی قلیزاده علیار
پیام کتبی حجت الاسلام حسنی در آستانه سالروز حماسه دوم بهمن 57 در ارومیه :
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز با گذشت بیش از سه دهه از تاریخ پر شکوه انقلاب اسلامی ایران به رهبری بزرگ مرد علم و ایمان و جهاد حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (ره) هنوز هم بحمدالله عنایات خداوند متعال و توجهات حضرت ولی عصر (عج) شامل حال ملت بزرگ ایران است و لحظه به لحظه مسیر این تاریخ با عنایات غیبی همراه بوده است، بخصوص سالهای 1356 – 1357 که ایران اسلامی و امت محمدی (ص) یکپارچه و یکصدا فریاد کوبنده علیه رژیم ستمشاهی پهلوی، استبداد داخلی و استعمار خارجی بود و سرنوشت کشور و ملت ایران در بهمن 57 از نو رقم خورد و مسیری دیگر و شکوهمند تری را پیمود که امروزه نتایج درخشان و ره آورد طی این مسیر الهی به رهبری ولایت فقیه، خود را در ایران و جهان به ویژه بیداری اسلامی نمایان ساخته است خدا را بر این نعمت بزرگ شکر گزاریم.
به یقین نقش تاریخی مردم شریف آذربایجان و اهالی غیرتمند ارومیه در این مسیر افتخار آمیز هرگز فراموش نخواهد شد. اهالی متدین و بیدار این خطه، هم در دوره قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، هم در دوره دفاع مقدس هشت ساله و هم بعد از آن تابع ولی فقیه بوده، در صراط مستقیم اسلام و طریق اهل بیت (ع) حرکت کرده، به تکلیف الهی و دینی و ملی خود عمل کرده اند و با تقدیم شهیدانی والامقام و جانبازانی فداکار، از امتحانات سرنوشت ساز تاریخی سربلند بیرون آمده اند و هنوز هم به اهداف انقلاب اسلامی و آرمانهای امام راحل (ره) و ولایت ولیّ امر مسلمین جهان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای – دامت برکاته – وفادارند و در عرصه هایی علمی و عمرانی و فرهنگی و نظامی و سازندگی کشور مشارکت جدی دارند و خواهند داشت.
البته حماسه شکوهمند مردم غیور ارومیه در روز دوم بهمن 1357 که مصداق روشنی از »ایام الله« بود، برای همیشه در تاریخ انقلاب اسلامی و تاریخ ستم ستیزی این کشور خواهد ماند. عوامل جنایتکار رژیم شاه در آن روز برای سرکوبی حماسه حضور و راهپیمایی مردم ارومیه، دست به کشتار زده، مسجد اعظم را که پایگاه انقلابیون و مجاهدان مسلمان و پناهگاه مردم بود، به توپ بستند و مردم بی دفاع را زیر گلوله گرفتند. اما این مردم غیرتمند و دیندار هرگز از راه خویش برنگشتند و برای تحقق اهداف انقلاب روز به روز بیشتر در صحنه حاضر شدند.
اینجانب به نمایندگی از طرف همه اهالی استان، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره حماسه دوم بهمن 57 و شهیدان و جانبازان و علمای مبارز و پیشگام ارومیه و آذربایجان، بار دیگر با خط امام خمینی و ولایت ولی امر زمان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای تجدید بیعت می کنم. بی شک اهالی و علمای این استان و همچنین خانواده های معظم شهدا و جانبازان عزیز این دیار، همچنان در خط ولایت فقیه و اسلام ناب محمدی (ص) پایدار خواهند ماند.
به امید پیروزی اسلام و مسلمین بر استکبار جهانی و شکوفایی هر چه بیشتر موج بیداری اسلامی در جهان.
غلامرضا حسنی
نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان غربی و امام جمعه ارومیه
منبع: دو هفته نامه «دنیز» شماره 8 - مورخ 28/10/90 - چاپ ارومیه.