"رضا قلیزاده علیار" نویسنده با سابقه ادبیات پایداری است که از سال 1375 بطور جدی وارد عرصه نویسندگی(داستان، خاطرهنویسی، تاریخ شفاهی، گزارشنویسی و...) شده و آثار فاخری در حوزه "انقلاب اسلامی و دفاع مقدس" خلق کرده است؛ این نویسنده در جشن هنر انقلاب از میام 9 کاندیدا، به عنوان «چهره هنر انقلاب سال 97 استان» انتخاب شد.
وی تاکنون حدود 17 عنوان کتاب در حوزه دفاع مقدس به تحریر درآورده است که "سبلان زنده است"، "من از موصل آمدهام"، "پاییز 63"، "با تو میمانم"، "چشمان عاشورایی" و "فشنگهای مشقی" از جمله آثار فاخر این نویسنده است.
قلیزاده علیار در گفتوگو با ایسنا، منطقه آذربایجانشرقی، اصلیترین دغدغهی خود را انعکاس رشادتها و ایثار رزمندگان اسلام طی دوران دفاع مقدس عنوان کرده و هنر را ابزاری بسیار مهم در راستای انتقال "ارزشهای انقلابی و دینی" میداند.
هنرمند تراز انقلاب دغدغه اسلام و انقلاب را داشته و مشکلات مردم را میفهمد
وی با اشاره به ویژگیهای هنرمندِ تراز انقلاب، گفت: هنرمندِ تراز انقلاب، درد مردم و مشکلات جامعه را درک کرده و دغدغهی آرمانهای انقلاب و اسلام را دارد.
وی در این خصوص افزود: هنرمند انقلابی و متعهد دغدغههای دینی و ارزشی خود را با زبان هنر و به شکلی زیبا بیان کرده و هنر خود را در راستای حفظ آرمانها و ارزشها به کار میگیرد.
وی با اشاره به اینکه آثار هنری به منظور تاثیرگذاری بر روح و حتی هوش انسانها، خلق میشوند، بیان کرد: آثاری در زمره "هنرِ تراز انقلاب" قرار میگیرد که بر روح و احساسات مخاطبان تاثیر گذارده و بتواند معنا و مفهوم ارزشهای دینی و انقلابی را به جامعه، نسل کنونی و بعدی منتقل کند.
دغدغهام، ثبت و ضبط تاریخ گرانبهای هشت سال دفاع مقدس است
قلیزاده علیار با بیان اینکه طی 40 سال پیروزی انقلاب و به ویژه در هشت سال دفاع مقدس شاهد حماسهها، جانفشانیها و رشادتهای مردم ایران بودهایم و موظف هستیم این حماسهها و تاریخ گرانبها را به نسلهای بعدی منتقل کنیم، افزود: چنانچه حماسههای گذشتگان به ما منتقل شده و ما با خواندنشان به تاریخ خود فخر و مباهات میکنیم، از این رو حماسههای هشت سال دفاع مقدس باید مدون شده و به آیندگان منتقل شود.
وی در این خصوص توضیح داد: در هشت سال دفاع مقدس، حمایتهایی بسیاری از دشمن میشد و به تعبیر کارشناسان، ایران در یک جنگ جهانی قرار داشت، اما حتی یک وجب از خاک کشورمان را به دشمنان ندادیم و مردم غیور ایران، با جانفشانی از وطن خود دفاع کردند.
وی گفت: دغدغه اصلی بنده ثبت و ضبط حماسههای ملت ایران است تا رشادتهای گروههای مختلف مردمی را منعکس کرده و در تاریخ ایران اسلامی به یادگار بگذارم.
"هنر متعهد و انقلابی" صداقت دارد
این نویسنده برجسته با تاکید بر اینکه در هنر متعهد و انقلابی نوعی صداقت وجود دارد که باعث جذب جوانان به این سمت میشود، گفت: امروز جوانانی که هشت سال دفاع مقدس و انقلاب را بطور مستقیم ندیدهاند، عاشقانه و دغدغهمند در حوزه حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس فعالیت میکنند.
وی با بیان اینکه در جشنواره شعر دفاع مقدس سال گذشته بیش از 80 درصد برگزیدگان جوانانی بودند که جنگ و انقلاب را بطور مستقیم ندیده اما آثار ارزشمندی خلق کرده بودند، افزود: صداقت هنرِ تراز انقلاب و هنرمندِ متعهد، این فرهنگ ارزشمند را به جوانان انتقال میدهد.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: آنگونه که شایسته است نتوانستهایم آثاری خلق کرده و جانفشانیها و رشادتهای هشت سال دفاع مقدس را منعکس و به نسل جدید منتقل کنیم، اما سعی و تلاشمان بر انتقال این فرهنگ غنی و ارزشمند بوده است.
قلیزاده علیار تاکید کرد: اگر بتوانیم هنرمندانه فرهنگ ارزشمند دفاع مقدس و انقلاب را بیان کنیم، همه اقشار جامعه بدین سمت جذب خواهند شد، اما اگر آثارمان، غیرهنرمندانه و به قولی "آبگوشتی" باشد نباید انتظار چندانی داشته باشیم.
وی متذکر شد: هم هنرمندان باید تلاش کنند و هم مسئولان فرهنگی هنرمندان را به خلق آثار هنری در تراز انقلاب و دفاع مقدس و حتی در سطح جهانی تشویق و ترغیب کنند تا بتوانیم اندکی از رسالتهای خود در قبال "هنر انقلاب" را انجام دهیم.
حفظ و تبیین ارزشها از رسالتهای اصلی هنرمندان متعهد و انقلابی است
وی با تاکید بر اینکه همه و به ویژه هنرمندانِ متعهد باید هنر خود را در راستای حفظ ارزشهای دینی و انقلابی و بیان این ارزشها به کار گیرند، افزود: حفظ و تبیین این ارزشها به زبان هنر از جمله رسالتهای اصلی هنرمندان متعهد و انقلابی است.
قلیزاده علیار در این رابطه گفت: البته برخی سیاستهای کجدار و مریز باعث دلسردی و به حاشیه رفتن هنرمندان میشود، اما هنرمندان نباید دلسرد شده و باید با اخلاص و مجاهدت در این رابطه تلاش کنند، چنانچه امام راحل میفرمایند: کاری که برای خداست، دلسردی ندارد.
"همگامی هنرمندان با آرمانخواهی مردم" مهمترین دستاورد فرهنگی انقلاب بود
وی با بیان اینکه مهمترین هنر انقلاب این بود که جوانان را از منجلاب بیخبری به صفهای شهادت و ایثار کشاند و دغدغهمند کرد، افزود: انقلاب، هنرمندان متعهد خود را نیز تربیت کرد و مهمترین دستاورد فرهنگی انقلاب، همگامی هنرمندان با آرمانخواهی مردم بود.
وی گفت: انقلاب اسلامی توانست هنرمندان بسیاری تربیت کند و امروز با خیل عظیمی از هنرمندان ارزشی در عرصههای مختف روبهروبه هستیم که حتی در قد و قواره هنرمندان جهانی هستند. این هنرمندان را فرهنگ انقلاب اسلامی پرورش داده است.
"شهید آوینی" جامع الاطراف و همه فن حریف بود
این نویسنده برجسته با بیان اینکه شهید آوینی پیش از آن که یک هنرمند متعهد باشد، یک انسان متعهد بود، تاکید کرد: شهید آوینی، انسانی رشد یافته در دین و مکتب و ارزشهای دینی بود؛ او وقتی وارد عرصه هنر شد، هنرش را هم متعهد کرد و در خدمت ارزشها و مشکلات مردم به کار گرفت.
وی تشریح کرد: شهید آوینی موقعیت شناس بود در کنار تعهد، انقلابیگری، بسیار مخلص و صادق بود و به حق که "سید شهیدان اهل قلم" نام گرفته است؛ اگر بتوانیم فکر و اندیشههای شهید آوینی و مکتب فکری او را در جامعه تبیین کنیم نتایج بسیار خوبی خواهد داشت.
وی در خاتمه تاکید کرد: از جمله ویژگیهایی که باعث شد شهید آوینی اینگونه ماندگار شده و هنرمندان انقلابی در تراز وی قیاس شوند، "همه فن حریفی" او بود. شهید آوینی جامع الاطراف بود و در حوزههای هنری متعددی فعالیت میکرد.
گفتنی است، رضا قلی زاده علیار، متولد 1346 از نویسندگان مطرح عرصه ادبیات دفاع مقدس است.
کتاب "با تو میمانم" رتبه اول دهمین دوره کتاب سال سپاه در سال 93، "فشنگهای مشقی" جزو 10 اثر برگزیده جشنواره حوزه هنری استان در حوزه دفاع مقدس، "پاییز 63" رتبه اول کنگره جهانی اقتدار در بخش کتاب، "من از موصل آمدهام" تقدیر شده در اولین دوره کتاب سال تبریز و "سبلان زنده است" رتبه سوم سیزدهمین دوره کتاب سال سپاه از جمله آثار فاخر این نویسنده برجسته است.
انتهای پیام
برگی از خاطرات و تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی؛
ملاطفت امام خمینی (ره) با شاعر عاشورائی مرحوم خوشدل تهرانی
به دستور امام خمینی(ره)، خانه خوشدل به او بازگردانده شد و حاج احمد آفا از طرف امام به عیادت خوشدل در بیمارستان رفت و هزینه بیمارستان خوشدل را که آن زمان 60 هزار تومان تومان می شد از طرف امام پرداخت گردید و از خودش هم دلجویی شد.
در خرداد سال 1369 همزمان با نخستین سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی، از تبریز عازم مشهد مقدس برای شرکت در اولین کنگره شعر طلاب بودم که در تهران پیاده شدم و به حوزه هنری رفتم ... قرار بود عصر با قطار راهی مشهد شویم. در حوزه موفق شدم مرحوم محمدعلی مردانی شاعر اهل ببت (ع) را ببینم که ساعتی در خدمتش نشستم.
ایشان عنایت خاص امام خمینی(ره) آن بزرگ مرد ایمان و علم و جهاد و عرفان و ذوق و هنر و ادب را نسبت به شاعران متعهد یادآور شد و ماجرای جالب مرحوم علی اکبر خوشدل تهرانی را نقل کرد که خلاصه اش این است:
خوشدل تهرانی سراینده آن غزل عاشورائی معروفی است که مطلعش این است:
بزرگ فلسفه نهضت حسین این است
که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
نه ظلم کن به کسی نی به زیر ظلم برو
که این پیام حسین است و منطق دین است
که در اوایل دهه چهل سروده و مشهور شده بود درست زمانی که قیام 15 خرداد به رهبری امام خمینی اتفاق افتاد ... و خوشدل با این شعر نزد انقلابیون و علماء و در محافل دینی و هیئتهای مذهبی مشهور گردید... تا اینکه سالها گذشت ... کار آیینه کاری حرم امام رضا (ع) پایان یافت و از سوی آستانه قدس رضوی با همکاری دربار پهلوی مسابقه ای اعلام شد که شاعران شعر بسرایند ... مرحوم خوشدل در این مسابقه شرکت کرد و شعری سرود و مقام اول شد و از سوی دربار یک قطعه زمین در شمران به عنوان جایزه به او تعلق گرفت! بعدها خانه ای ساخت و ازدواج کرد البته زمان ازدواج سن و سالی از او گذشته بود و با ما دوست هیئتی در تهران بود.
تا اینکه انقلاب اسلامی پیروز شد و خانه خوشدل در لیست زمینهای طاغوتی بود و توسط هیئت 7 نفره مصادره گردید!
خوشدل که چند بچه قد و نیم قد و کوچک هم داشت، مجبور شد مستاجر شود و چون زمینش از سوی رژیم طاغوت اعطاء شده بود، در آن ایام بحبوحه انقلاب و آشفتگی اوضاع، صدایش به جایی نرسید و هیچ کس هم نتوانست از او دفاع کند... ما در هیئتهای عزاداری تهران پولی جمع کردیم و در اختیارش گذاشتیم تا کمی سرو و سامان بگیرد. چند ماهی گذشت و مرحوم خوشدل به شدت بیمار شد و مدت طولانی به گوشه بیمارستان افتاد! تا اینکه ایام محرم سال 58 رسید. ما تعدادی از سردسته های هیئتهای عزاداری تهران، به دیدار امام خمینی رفتیم. امام در ابتدای سخنان خود همان دو بیت از غزل معروف خوشدل را خواند! حال همه ما به دو جهت متحول شد هم به نام امام حسین (ع) و هم به خاطر سرگذشت غم انگیز مرحوم خوشدل....
امام سوال کرد آیا آقای خوشدل هم در بین شماهاست؟!... هیچ کس چیزی نگفت! امام فرمود: خدا خیرش دهد آقای خوشدل را به خاطر این شعرش.
در این حال یکی از پیر غلامان حسینی تهران اجازه خواست و ماجرای تاسف برانگیز خوشدل را به عرض امام رساند. امام با شنیدن ماجرا، بسیار ناراحت شد و ابروهایش را درهم کشید و متاثر شد و بلافاصله فرزندش حاج احمد آقا را صدا کرد و دستور داد کار خوشدل را زود پیگیری و حل کند! ... رنگ ما همه باز شد و همه در خدمت امام به گریه افتادیم.
خلاصه همان روز به دستور امام خمینی(ره)، خانه خوشدل به او بازگردانده شد و حاج احمد آفا از طرف امام به عیادت خوشدل در بیمارستان رفت و هزینه بیمارستان خوشدل را که آن زمان 60 هزار تومان تومان می شد از طرف امام پرداخت گردید و از خودش هم دلجویی شد و سرو و سامان یافت و با خانواده اش به همان خانه برگشت!
امام در همان دیدار فرمود: آقای خوشدل با این شعرش خدمتی بزرگ به مکتب عاشورایی سیدالشهداء (ع) و انقلاب اسلامی ما کرده است.
مرحوم مردانی گفت: در این دیدار دیگر موضوع دیگری مطرح نشد و حتی عزاداری دیگری هم نشد. همه ما از این اتفاق خوب خدایی خوشحال شدیم و اشک می ریختیم. بعدها مرحوم خوشدل خیلی هم انقلابی تر شد و اشعاری در موضوع انقلاب و امام و شهداء سرود و حتی در جبهه ها هم حضور یافت.
رحمت خدا به روان ملکوتی امام خمینی، خوشدل و محمدعلی مردانی باد.
من که آن زمان 28 سال داشتم اکنون بعد از گذشت 26 سال از آن دیدارم با مرحوم استاد محمدعلی مردانی، آن ماجرای سراسر حکمت و حماسه را نقل می کنم. شکر خدا.
مصطفی قلیزاده علیار
ارومیه/ 15 مهر1395
نون برخی توی دفاع مقدسه!
نویسنده: حسین غفاری (وبلاگ بید مشک - پنجشنبه 13 شهریور 93)
آقای فرج زاده [فرجی زاده] از بنیاد حفظ آثار [آذربایجان غربی] زنگ زد که در تبریز برنامه ای در خصوص خاطره نگاری گذاشته اند و قرار شد با چند نویسنده عازم آنجا شویم.
تبریزلی لر
شعری منتشر نشده از مرحوم عبدالحسین شیرپنجه «تنها»
منبع: منیم دونیام (وبلاگ شخصی آقای رضا افشارپور از دوستان مرحوم شیرپنجه)
از چپ «رضا افشارپور(افشار)، مرحوم تنها و مرحوم حاج قادر افشارپور؛ پدر رضا افشار».
تصویر در مغازه حاج قادر افشارپور در ششگلان تبریز برداشته شده است.
پیــر سیـز «منطـق»ده «عـرفان»دا «جـوان تبــریز»لی لر
پیــرو «قــرآن» و «دیــن»ســیز ، «قهــرمان»تبـــریزلی لـر
«آتـــــروپات»یــن غیــرت و فهــم و ثبــوتی سیـزده دیر
مغـز باشـدا ، قـان دامـاردا ، تـاکـی قــدرت دیـزده دیر
علم و ایمـان ، عشق و عرفان ، حرز جان تبریزده دیر
عالمـین بـوش جسمـینه بـاخ اولـدو جـان تبــریزلی لر
عالــم امـکان اگــر جسـم اولسـا ؛ تبــریز جانــی دیـر
اینـــدی دونیـاده علـم ؛ غیـرت ده «سـتاّرخـان»ی دیـر
«باقــر» و «شیــخ محمّـــد» دیـللــرین دســتانی دیـر
تیــر اولـوب ؛ دوشمن لری ائتـدی کمـان تبــریزلی لر
«طاهـر»اولـدو اؤلـکه میــزده عــالمه« قــرآن یـازان»
اؤلـمه ییب ؛ اؤلمـز ، یاشـار عالمــده «المیــزان یازان»
« شهــــریـار » شعــر تک بو عالمـه دســتان یــازان...
چیــخـــدی تبــریزدن اولـوب«فخــر» زمـان تبریـــزلی لر
اولمـاسـایدی «شمـس » اگر یازمازدی دیـوان «مولـوی»
باخ «حسـام» اولـدو سـبب تـا نظمـه گلـدی «مثنـوی»
همز? تأسیسه گؤردوم هئـی دئییر بیر «کس ؛روی»
عـالــم علمـیــن بـاغــی اولــدو تـالان تبـــریزلی لر
گئتــدی حرّیــّت یـولـونــدا چـون «خیــابـانـی» دارا
مـاتـمیـنــده گئیـــدی یـکـســـر عـالـم امکان قارا
«قاضی»و «سیّد اسد» اولمـوش دین اوغـرونـدا پـارا
ائتــدی لــر ماتـمـلرینــده چوخ فغــان تبــریزلی لر
ائیــله ییــر «عـابــد» عـبادت داغــدا داشــدا آلـلاهـا
«شـیدا» بـولـبـول گـؤسـته ریـر راه محبّت گمــراهـا
«نـظمـی»نی بو عالمین آللاه قـویـوبـدور بـاخ داهـا
اولـدو انسان بیر «پـدیـده»،تـاپـدی جـان تبریزلی لر
«سلـطان آبـادی» مغوللار بیر «بؤیوک» شهـر ائتـدیلر
صونرا ائل اولدو «حزین»، او اؤلـکه دن قـهـر ائتـدیلر
قالدی «خسرو»سوز او شیرین شکّری زهر ائتدیلر
قـالـمادی «فـردی» او یئـرده سـؤز قانان تبـریزلی لر
«افشـار»ی «تـخـت روان»* ازدیـکده «سلطان» ائیله دی
چرخ دیر «سلطانی»«درویش»، «درویش»ی « خان» ائیله دی
«شـامـی» «تنـها»صـرف ائـدیب ، هر دردی پنهان ائیه دی
ایـنــدی «آزرم» اولـدو « آذر » تـک «جـوان»، تبــریزلی لـر
«شهریار» اؤلموش دئییرلر ،اؤلمه میش دونیاده دیر
اینـدی سئیـر ائیـلیر ملـک ، تـک عـالـم معناده دیر
تـک گـلیب ، تک گئتدی ؛ ایندی محضر «تنــها»ده دیر
مــن اونـوتـمام اوستادی هئچ بیر زمان ، تبـریزلی لر
بـاخ گـیلان «اولـدوز»لارا؛ اول «واقـف» علـم «هـئـیت»ه
«هـئـیت»ین علمی سـالیب کـلّ جهـانـی «حیـرت»ه
«وارلیــق»یـن انـسان دانـانـماز باخـسا صنع خلقته
هـر نه وار «وارلیـق»دا وار ای «قهرمان» تبریزلی لر
..................
*تخت روان = سولطان و پادشاهلار قدیم زامان بیر یئره گئدنده ، میندیکلری وسیله
بورادا صندلی چرخدار دئمک دیر.
اورمیــه ــ عبدالحسین شیر پنج? رضائی ( تنهــ)ا 18/02/68 )
ای مشهد تو شهود مطلق
به خاک پای امام رضا(ع)
سعید سلیمانپور- ارومیه
ای ماه منیر ذوالجلالی
ای شمس سپهر لا یزالی
ای گوهر نام تو خجسته
بر سلسله الذهب نشسته
ای که به رضای حق رضایی
آیینه ی نور مر تضایی
ای جان جهان که جمله جانی
مولا و امام انس وجانی
بر گنبد زر نشانت ای جان!
شد زرگر چرخ گوهرافشان
ای مدفن تو دفینه ی حق
ای مشهد تو شهود مطلق
خورشید چو ذرّه در هوایت
بالیده به سایه ی سخایت
شب سلسله بند گیسوانت
شب سرمه ی چشم آهوانت
در بارگه منیرت ای ماه
شب گشته سیه غلام درگاه
شد عرش دخیل بارگاهت
تا بر شود از در نگاهت
دریای کرم نمی ز جودت
خورشید شعاعی از وجودت
مستیم به جرعه ای ز جامت
ساغر نکشیم جز به نامت
ما دُرد کشان اهل دَردیم
زین میکده هیچ برنگردیم
ای ساغر وصل حق به دستت
ای باده خمار چشم مستت
ای مامن و ملجاء غریبان
ای مرهم جان ناشکیبان
ای خاک در تو توتیایم
از نور تو نور دیده هایم
گر بر لب من ترانه ی توست
از غربت عاشقانه ی توست
دریاب مر ا که درد مندم
غم شعله کشد ز بند بندم
افتاده ز پا شکسته بالم
مپسند چنین شکسته حالم
ای مظهر رحم حیّ داور
بر این دل خسته رحمت آور...