تاریخی - فرهنگی |
از جُنگ های مختلف
اثر ذوقی شادروان حاج محمد نخجوانی
یازان: رضا همراز
"از جنگ های مختلف " عنوان دو ورق بزرگی است که به خط و ذوق مرحوم حاج محمد نخجوانی به صورت خطی و نشر نشده و ناشناخته اکنون در دسترسمان می باشد . زنده یاد نخجوانی بنا به سلیقه و ذوق خود ای بسا قرار بود که آنرا به سیاق کتابی در آورد که اجل مهلت آن نداده یا اصلا منصرف شده است . در این ورق اشعاری از شعرایی چون خواجه امیر بیگ تبریزی ( هفت بیت )؛ حاجی اردبیلی ( یک بیت ) ؛ راغب اردبیلی ( یک بیت ) ؛ معروف تبریزی ( یک بیت ) ؛ نشاء تبریزی ( یک بیت ) ؛ زلالی هروی ( یک بیت ) ؛ صبوری تبریزی ( یک بیت ) ؛ بنائی هروی ( یک بیت ) ؛ ملا عبدالباقی تبریزی ( یک بیت ) ؛ شوقی تبریزی ( یک بیت ) ؛ ابو اسماعیل تبریزی (دو بیت ) ؛ طعمه هروی ( دو بیت ) ؛ صبوحی هروی ( یک بیت ) ؛ جوهری تبریزی ( پنج بیت ) ؛ حقیری تبریزی ( یک بیت ) ؛ عذری تبریزی ( یک بیت ) ؛ آصفی هروی ( یک بیت ) ؛ شاهدی هروی ( یک بیت ) ؛ غزالی هروی ( یک بیت ) ؛ طاهری هروی ( یک بیت ) ؛ جعفر تبریزی ( یک بیت ) ؛ خواری تبریزی ( یک بیت ) ؛ ملا مومن حسین نعمرزی ( دو بیت ) ؛ فسونی تبریزی ( دو بیت ) ؛ رجائی هروی ( هفت بیت ) ؛ میرزا محمد ایروانی متخلص به حجت ( یک بیت ) ؛ میرزا حریف ایروانی ( یک بیت ) ؛ آشوب ایروانی ( یک بیت ) ؛ دلیل ایروانی ( دو بیت ) ؛ پناهی هروی ( یک بیت ) ؛ نوای افشار ( یک بیت ) ؛ رضا قلی میرزا متخلص به مجنون مراغه ای ( شانزده بیت ) ؛ نظامی تبریزی ( یک بیت ) ثنای هروی ( یک بیت ) ؛ جامی اردبیلی ( یک بیت ) ؛ میرزا مینای افشار ( یک بیت ) ؛ محمد صالح بادکوبه ای ( یک بیت )
با این حساب در این به اصطلاح جنگ ادبی که مولف گرانقدر به نام " از جنگ های مختلف " عنوان داده است در مجموع 72 بیت شعر که گاهی حتی به بیتی از اشعار آنها در تذکره ها نیز برخورد نمی کنیم دیده می شوند که توسط 37 شاعر سروده شده اند . تک بیت های ارائه شده در این جنگ بیشتر به مکتب هندی ( سبک هندی ) می باشند که نشان از ذوق فاخر زنده نام نخجوانی حکایت می کند . در اینجا مشتاقم ابیاتی از این جنگ ناشناخته را تقدیم شما بزرگواران نمایم.
نشاء تبریزی :
تو را شیرین مرا فرهاد کردند
مرا رسوا ترا بدنام کردند .
نظامی تبریزی :
دی که به خون من شدت ساعد نازنین تو
دست فشان که ریزدت خونم از آستین فرو .
نوای افشار :
در قفس مرغ دلم را چه خوش افتاد اینجا
که نکرد از من و از حسرت من یاد اینجا .
معروف تبریزی :
وقت اجلم ناله به از رفتن جان است
از یار جدا میشوم این ناله از آن است .
میرزا مینای افشار :
مقام و مسکن مینا خرابات است و میخانه
فتاده مست لایعقل گهی اینجا و گاه آنجا .
راغب اردبیلی :
صد نامه نوشتیم و جوابی ننوشتی
آن هم که جوابی ننویسند جواب است .
زلالی هروی :
چشمی که بود لایق دیدار ندارم
دارم گله از چشم خود از یار ندارم .
میرزا حریف ایروانی :
قصیده در مدح نائب السلطنه عباس میرزا گفته که مطلعش این است :
نوروز عجم آمد بگذشت سپتدار
بگذشت سه آذر و آمد سه آزار .
میرزا محمد ایروانی متخلص به حجت :
قصیده مفصلی در جواب قصیده فتحعلی خان صبا از زبان سردار ایروان نوشته مطلعش این است :
ای صبا آمد صبا از کوی تو بر این دیار
از شمیمش خاک ما شد غیرت مشک تتار .
منبع: وبلاگ سیزین همراز (sizin hamraz)
عاشورای رضوی
به مناسبت صدمین سال حمله قشون روس به حرم امام رضا (ع)
پِژوهش و نگارش: احمد رنجبری حیدر باغی
اشاره: جریان به توپ بستن گنبد مطهر حرم امام رضا (ع) توسط نظامیان جنایتکار دولت روسیه تزاری در سال 1291 شمسی از وقابع فاجعه آمیز تاریخ ایران و عالم اسلام است. این واقعه تأسف بار و جنایت روسها در شعر شاعران نیز انعکاس یافته و شعر ترکی سید موسی صاحب الزمانی یکی از اشعار مهم آن زمان است که فقط یک بار به سبک چاپ سنگی در زمان شاعر منتشر شده است. اخیراً از سوی محقق ارجمند جناب "احمد رنجبری حیدر باغی" با توضیحاتی تازه در اختیار نشریه دنیز قرار گرفت و بعد از صد سال برای اولین بار چاپ می شود:
قال الرضا (ع):
»و قبرٍ بطوس یا لها من مصیبةٍ /اَلَحَّتْ علی الاْحشاء بالزفراتِ
الی الحشرِ حتّی یبعثُ الله قائماً /یُفَرَّجُ عنّا الهَمَّ و الکرباتِ« (1)
ای فاطمه! و قبر یکی از فرزندانت در طوس است وای از این مصیبت! غصهها و غمها فشار آورده است به احشاء و اعضای صاحب آن قبر، تا آن زمان که خداوند قائم آل محمد (ع) را برانگیزد و او غصههای ما را از میان ببرد.حرم مطهر امام رضا (ع) در طول زمان، رخدادهاى تلخ و شیرین فراوانى را شاهد بوده است. این بناى بزرگ مذهبى، رنجها و گوارایىهاى بسیارى را چشیده تا به وضعیت کنونى خود رسیده است. یکى از زشت ترین حوادثى که حرم مطهر رضوی، شاهد آن بوده، واقعه معروف به «توپبندى گنبد مطهر» توسط روسها بوده است. این جریان در روز نهم فروردین 1291ش (نهم ربیعالثانی 1330ق برابر با 29 مارس 1912م) اتفاق افتاد. از آن روز تا روز نهم فروردین امسال، صد سال شمسی از این واقعه دهشتناک میگذرد. شایسته بود در این باره مقالات و کتب مختلف و گوناگونی به چاپ برسد و اطلاعرسانی شایسته و به هنگام صورت بگیرد.
گزارش مختصری این جریان اسفناک
پس از تشکیل ژاندارمری مخصوص خزانهداری کل ایران توسط مورگان شوستر آمریکایی، دولت روسیه که این اقدام را مخالفت مطامع خود در ایران میدانست، طی اولتیماتومی به دولت ایران، خواستار اخراج شوستر از ایران و نیز استخدام اتباع خارجی با اجازه دُوَل روس و انگلیس شد. در پی ردّ این اولتیماتوم دخالتآمیز توسط مجلس شورای ملی، قوای روسی مستقر در تبریز وارد قزوین شدند. همچنین یکی از دستنشاندگان دولت روس در مشهد به نام یوسف هراتی به تحریک روسها، شورشی مصنوعی در مشهد به پا کرد. قوای روس نیز به بهانه این که جانِ اتباع آنها در خطر است به شهر مقدس مشهد وارد شدند و سپس برای تهدید دولت ایران و نیز بیاحترامی به عقاید و احساسات مذهبی مردم، حرم مطهر امام رضا (ع) را در روز نهم فروردین 1291ش به توپ بستند. در اثر شلیک توپخانه، به سَردَرها، گلدستهها و گنبد حرم رضوی، خسارات فراوانی وارد آمد. هم چنین روسها خزانه حضرتی را به بانک روس منتقل کرده و اشیای قیمتی حرم را به غارت بُردند. پس از آن، مقداری از اموال را برگرداندند و متولّی حرم را با تهدید به مرگ وادار کردند که تصدیق کند تمام خزانه را تحویل گرفته است. علاوه بر این، عده بسیاری از زائران ، مجاوران و مردم مشهد در این تهاجم وحشیانه کشته و مجروح شدند.در مورد احصاء دقیق گلولهها و خسارات وارده به آستان مقدس حریم رضوی در کتاب انقلاب طوس (واکاوی جسارت ارتش تزار به حرم مطهر رضوی)، ص 132 اطلاعات درخور توجهی آمده است.در اینجا فقط به گوشهای از این جنایت بر اساس نوشته ادیب هروی اشاره میشود: «تعداد گلولههاى توپ بولمطر و گرناد که به گنبد مطهر و دیگر مواضع مقدسه زده شد: گنبد مطهر آنچه تشخیص داده شد غیر از گلولههاى بولمطر گلوله و گرناد هفده عدد؛ ایوان طلاى مسجد جامع گلوله گرناد نه عدد؛ ایوان مقصوره مسجد جامع گلوله گرناد یازده عدد؛ سردر ایوان صحن جدید گلوله گرناد سه عدد؛ سردر کارخانه خدام یازده عدد؛ گنبد مسجد جامع گلوله گرناد یازده عدد؛ به صحن جدید و عتیق و همچنین ایوان عباسى و صحن کهنه نیز چند تیر خالى شده بود که خرابى فاحشى وارد آورد. عدد گلولههاى توپ بولمطر که به اطراف مسجد و صحنین خالى شده بود از تحت احصاء خارج بوده است.» (2)نکته جالب اینجاست که روسها پس از به توپ بستن حرم تلاش میکردند این موضوع را به شدت سانسور کنند و از رسیدن اخبار به گوش جهانیان جلوگیری کنند. (3) علی رغم تمام تلاشهای آنان، این جریان آن قدر مشهور گشت که افزون بر نوشتههای ایرانیان و مسلمانان، دیگران نیز در کتب و نوشتههای خود به این جریان اشاره کردهاند. یکی از آنها ژنرال سایکس (مأمور رسمی انگلیس در مشهد) مینویسد: «نحوست و مشئومیتی که نصیب دولت روسیه شد در هیچ مورد زیادتر از موقع بمباران حرم مطهر حضرت رضا (ع) در مشهد مقدس نبود.» (4) علاوه بر این، گزارشهایی نیز در برخی از مطبوعات (5) به چاپ رسید. بازتاب این خبر تا بدان پایه بود که حتی به نقل برخی از روزنامهها، مانند حبل المتین (چاپ کلکته) مسلمانان در شهرهای مختلف از جمله لکهنو، بنارس، پانیپت و کلکته با تجمع و صدور بیانیههایی اقدامات وقیحانه روس را محکوم کردند. (6)
تألیفات مرتبط با این قضیه
نویسندگان بسیاری درباره این موضوع، از آن روز تا کنون به خلق آثاری به نثر و نظم در شکلهای مختلف کتاب (مشتمل و مستقل)، رساله و مقاله پرداختهاند. در ذیل به برخی کتب و نوشتههای مستقل در این زمینه اشاره میشود:
1.عاشورای رضوی، فضل الله آل داود ملقب به بدایع نگار (متوفای 1304 ش) . (7)
2. آشوب آخر الزمان، شیخ حسین اولیا بافقی؛ این اثر به صورت نسخه خطی در قالب یک نامه در 13 برگ در بخش مخطوطات کتابخانه آستان قدس رضوی نگهداری می شود. (8)
3. انقلاب طوس ، (9) محمد حسن ادیب هروی خراسانی (10)(متوفای 1347 ش)؛
4. حدیقة الرضویة، محمد حسن ادیب هروی خراسانی (متوفای 1347 ش)؛
5. الفوادح الجلیة فی هتک حرم الرضویة، شیخ ابوالحسن مرندی (م 1349ق). (11)
6. تاریخ انقلاب خراسان، میرزا رجبعلی تجلی (12) (ایشان از نزدیک شاهد ماجرای حمله بوده است).
7. بازتاب این واقعه در اشعار شاعران
شاعران نیز در اشعار خود به این جریان تاریخی اسف بار اشاره داشتهاند. از جمله آنها میرزا رجبعلی تجلی، ملک الشعرای بهار و ادیب الممالک فراهانی است. (13) در الکشکول آقا بزرگ تهرانی نیز از چند شاعر مرد و زن شعرهایی در این باره نقل شده است. (14) این واقعه در شعر شاعران آذریزبان نیز بازتاب داشته است. به عنوان نمونه میتوان از نادم نخجوانی (15) و سید موسی موسوی صاحب الزمانی نام برد. در این قسمت مقاله به درج شعر ترکی سید موسی موسوی صاحب الزمانی متخلص به «سید» میپردازیم. سید موسی موسوی صاحب الزمانی متخلص به »سید« در سده چهارده هجری میزیسته و به دو زبان ترکی و فارسی شعر میسروده است. (16) سید در شعر ترکی خود پس از اشاره به فضائل امام رضا (ع) و حرم مطهر به واقعه توپبندی و کشتار مردم به دست روسهاست و در مصرع « شاها! نه وقت اولور امام زمان گلور» تمنای ظهور حضرت صاحب الامر (عج) دارد. وی در ادامه به مصائب امام حسین (ع) و غارت خیام و آتشافروزی به خیام آل الله گریز میزند.
ای قبر طوس، عالمه سندن امان گلور / سنده نه وار که عطر بهشت هر زمان گلور
شخص عزیزه ائیلهدی مدفن خدا سنی/ اولدون سعید ائتدی نشیمن رضا سنی
چوخ رتبهیه یئتوردی او نور هدا سنی/ باعث اودور زیارتیوه شیعیان گلور
هر کیمسه ناخوش اولسا اگر، سنده وار شفا/ سنده اولان وجود، ائدر عالمه عطا
فیّاض فیضینه نئجه مانع اولار خطا؟! / یا رب سبب ندور او حرمدن فغان گلور؟
عورت اوشاق تمامیسی پیر و جوانلارون / قطع اولدی چارهسی، حرمه جمع اولانلارون
تؤکدیله قانلارین نئجه بیوهزنانلارین؟!! / روس دولتی گئدوب ائلهدی امتحان گلور
انصافدور که دارالامانه قوناق گله / دشمن سالا امان ائوینه شور و ولوله
بئش یوز قوناقی اؤلدوره مین نسل حرمله / شاها! نه وقت اولور امام زمان گلور
بیر سیّدی، بالاسی یانیندا نماز قیلا / بالای سرده اؤلدورهلر بیکفن قالا
بیر کس تاپولمیا بو زمان انتقام آلا / صحن امامه باغلانا آتلار، کمان گلور
دوشدی خیالیمه گئنه بیر غملی ماجرا / ذبح ائیلدی حسینی سوسوز شمر بیحیا
توپراقلار اوسته قالدی شهیدان کربلا / لشکر تؤکولدی خیمهیه غارتکنان گلور
زینب خانم دئیردی او بیماره چاره وار / سعد اوغلی قصد ائدوب که وورا خیمهگاهه نار
فرمایش ائتدی عمه! »علیکنّ بالفرار«/ تاراج و غارته ال آچوب شامیان گلور
یوز قویدی چؤللره او زمان آل مصطفی / وئردیله سس سسه دئدیلر وا محمدا
قالدی یانان چادردا او بیمار کربلا / ضعف ائیلدی، آییلدی گؤروب کوفیان گلور
نیمخیز اولوب ییخلدی ایاقه دورانمادی / یاندی تالاندی خیمه او ناخوش قاچانمادی / سجّاده نار برد سلام اولدی یانمادی
گؤز آچدی گؤردی زینب بیخانمان گلور / «سید» بس ائت بو نوحهنی، پیغمبر آغلادی
بیلمم نه گؤردی غارت ائدن لشکر آغلادی / زینب اود ایچره ووردی اؤزون مضطر آغلادی
اوددان چیخاندا گؤردیله بیر ناتوان گلور (17)
منابع و پاورقی ها در نشریه دنیز چاپ شده است و در قسمت دوم این مقاله تحقیقی(منابع و پاورقی ها) در این وبلاگ آمده که بخاطر حجم مقاله در اینجا نگنجید. لطفاً در قسمت دوم مشاهده فرمایید
منبع: دو هفته نامه "دنیز" شماره 12 – مورخ 16/ 1/ 91 – چاپ ارومیه
تصویر حاج رضا صراف تبریزی (1271- 1325 هـ. ق) شاعر برجسته آذربایجان و نوحه سرای مشهور اهل بیت (ع)
بعدآ در باره شعر و زندگی این شاعر بزرگ توضیح خواهم داد. دیوان او را در سال 1383 در تبریز چاپ و منتشر کردم و مجموعه مقالات کنگره بزرگداشت او در تبریز و باکو را در کتابی تحت عنوان « صراف سخن» به چاپ رسانده ام در همان سال در تبریز و باکو.
جشنواره بینالمللی شعر ترکی رضوی در ارومیه و یک پیشنهاد دوستانه
جشنواره بین المللی شعر ترکی رضوی هر سال در آستانه میلاد امام رضا (ع) در ارومیه برگزار می شود. امسال ششمین جشنواره بینالمللی شعر رضوی به زبان ترکی آذربایجانی روزهای چهارشنبه و پنجشنبه 13 و 14 مهر ماه در تالار"شمس"مجتمع فرهنگی ـ هنری ارومیه با حضور شاعران داخلی و خارجی برگزار شد و گزارش آن را در سایتها و مطبوعات خواندیم. البته من از نزدیک دیدم. شاعرانی از ایران وترکیه و جمهوری آذربایجان و عراق طی دو روز اشعار خود را برای حاضران قرائت کردند. جشنواره بسیار خوبی بود و دست اندرکاران زحمت کشیده بودند. خدای امام رضا (ع) پاداشی شایسته دهاد ان شاءالله تعالی.
باید به همه برگزار کنندگان آن دست مریزاد گفت. چرا که این جشنواره حرکتی معنوی به نام امام هشتم (ع) است و قطعاً در پیشگاه خدا بی اجر نمی ماند و هم فرصت مغتنمی در راستای شناسایی توانمندیهای هنر شعری و معرفی مفاخر ادبی شهر ارومیه به مهمانان جشنواره است. انتظار می رود متصدیان محترم و فرهنگ دوست جشنواره در سالهای آتی بیش از پیش این مهم را لحاظ نموده، شعرای توانا و پیشکسوت این شهر میزبان را – هر چند نه در سطح داوری و تصمیم گیری - لااقل در حد شعر خوانی جنبی و آشنایی با شاعران مهمان دعوت نمایند و شرکت دهند تا با حضور فعال و شاعرانه آنان، مهمانانی که از دور و نزدیک – و بعضی ها هم هر سال تکراراً !- به جشنواره دعوت می شوند، تصور نکنند که ارومیه فقط محلی و کمپی برای برگزاری این جشنواره است اما شاعر و ادیبی در حد آنان در این شهر پیدا نمی شود! هر سال معمولاً جای شاعران صاحبخانه در جشنواره شعر ترکی رضوی در ارومیه خالی است. ظاهرا تاکنون یک بررسی سطحی و آسیب شناسی از باب قاضی کردن کلاه هم صورت نگرفته و از هیچ شاعر و ادیب و صاحب نظری در این شهر کسی نرفته بپرسد که مثلاً : جانم دلم این جشنواره که به نام نامی حضرت امام رضا (ع) است و ثواب هم دارد و موجب سربلندی شهر ما می شود و از طرفی برنامه ای ادبی و مطابق طبع لطیف شماست؛ و ما هم به شما اطلاع می دهیم و حتی با احترام تمام دعوتنامه می فرستیم، پس چرا شرکت نمی کنید؟ دردتان چیست؟ آخر ما چه هیزم تر به شما فروخته ایم که دعوتمان را پشت گوش می اندازید و نمی آیید و ...
طبیعی است شاعرانی که از ممالک دیگر می آیند، منتظرند قبل از هر چیز با شاعران این شهر آشنا شوند و محیط ادبی محل اقامتشان را هم بشناسند. اصلاً یکی از اهداف نظام ما این است که فرهنگ و اهل فرهنگمان را به اهل دنیا بشناسانیم. جالب است که شاعران آذربایجانی و عراقی و ترکیه ای در جشنواره شعر رضوی ارومیه همدیگر را می شناسند و رابطه دوستی و ادبی با همدیگر ایجاد می کنند، اما شاعران خود این شهر را نمی شناسند! چه ایرادی دارد که در این مدت دو - سه روز جشنواره تنی چند از شاعران ارومیه با شاعران مدعو همکلام و همنفس باشند و با هم دوست شوند؟ ... امید است مسئولان خدوم و پرتلاش جشنواره در کنار انجام امور این حرکت مثبت و تأثیر گذار بین المللی، معرفی ادبا و شعرا و اهل فکر و قلم این شهر را هم در این فرصت به دست آمده از یاد نبرند و از این قبیل پیشنهادهای دوستانه و مثبت استقبال و نقاط ضعف و قوت برنامه را شناسایی کنند. پارسال هم چنین پیشنهادی از این قلم در مطبوعات ارومیه درج گردیده بود ولی ... بگذریم.