آخرین مکتوب عاشقانه در حوزه هنری بازخوانی شد
مجموعه شعر آزاد «آخرین مکتوب عاشقانه ی من» از رویا شاه حسین زاده شاعر ارومیه ای، در حوزه هنری آذربایجان غربی طی یک نشست ادبی مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار دنیز در این برنامه که از سوی واحد آفرینش های ادبی حوزه هنری روز چهارشنبه 29 شهریور با حضور خود رویا شاه حسین زاده و جمعی از اهالی شعر و ادب ارومیه تشکیل شده بود، ابتدا مسؤول واحد آفرینش های ادبی حوزه هنری استان طی سخنان کوتاهی هدف از تشکیل چنین جلساتی را معرفی چهره های موفق و فعال ادبی استان و ارتقای سطح هنر و فرهنگ و اندیشه دانست و خاطرنشان ساخت: جای چنین نشست هایی با حضور کارشناسان امر در سطح استان خیلی کم است و باید با افزایش آنها راه سلوک هنر و ادب را به جوانان نشان دهیم.
مصطفی قلیزاده علیار افزود: کتاب «آخرین مکتوب عاشقانه ی من» از خانم شاه حسین زاده در مجموع از آثار موفق و تأثیرگذار شعر نو و دارای نکات اندیشه ای ناب و کشف و شهودهای شاعرانه و دل انگیز با زبانی ساده و بی پیرایه است که باید برای اهل ادب معرفی گردد و این جلسه برای این منظور تشکیل گردیده است.
بر پایه همین گزارش، در ادامه جلسه که سه ساعت به طول انجامید، تعدادی از شاعران و صاحب نظران عرصه شعر و نقد ادبی نقطه نظرات نقادانه خود را پیرامون کتاب «آخرین مکتوب عاشقانه ی من» اظهار داشتند و نقاط قوت و ضعف اشعار کتاب مزبور را از دیدگاه خود بیان کردند. سیاوش رحیمی، حمید واحدی، سعید سلیمانپور، ارشد محمدی، علی رزم آرای، مرضیه انساندوست، علی همای پناه، زهرا کریم زادگان و خلیل شیخلو برداشت ها و دیدگاه های خود را در نقد و تحلیل اشعار مجموعه مذکور از لحاظ فرم و محتوا و ساختار زبان شاعرانه کتاب، برای حاضران عرضه داشتند. در جمع بندی آرای ارائه شده، کتاب «آخرین مکتوب عاشقانه ی من» از آثار خوب ادبی و ذوقی با خلاقیت های شاعرانه بکر معرفی گرید که با الهام از حقایق محیط زندگی شاعر و تجربیات شخصی وی در ارتباطی تنگاتنگ با جامعه سروده شده است.
در پایان رویا شاه حسین زاده ضمن اظهار خوشحالی از برگزاری چنین جلسه ای برای نقد و بررسی اشعار وی، ابراز داشت: برخی نظرات انتقادی ارائه شده را قبول دارم و برخی را نمی پذیرم و برخی اظهار نظرها را هم قابل تأمل می دانم.
منبع: دو هفته نامه «دنیز» شماره 22- تاریخ نشر 30/6/91
«دَنیـز» یک ساله شد
دنیز22
دوستان فرهیخته و عزیزی که نظر لطفی به وبلاگ بنده و یا نشریه دنیز دارند، آگاهند که دو هفته نامه دنیز به صاحب امتیازی و مدیر مسؤولی این جانب و همکاری بزرگوارانه و بی توقع جمعی ازصاحب قلمان و اندیشمندان و شعرا و ادبا و فرهنگ بانان متعهد ازروز پنجشنبه 31 شهریور 1390 در ارومیه چاپ و منتشر می شود و به یاری حق تعالی با همه فراز و نشیب ها و بی هیچ حمایتی از سوی متصدیان فرهنگی و ارشادی استان در این یک سال، تاکنون توانسته ایم 22 شماره از این نشریه را به زبان فارسی و ترکی منتشر نماییم و امروز پنجشنبه 30 شهریور 91 دنیز با انتشار شماره 22 یک ساله شد و قدم به دو سالگی اش گذاشت تا خدا چه خواهد.
بنده ضمن تشکر از همه همکاران عزیز، هم خودم در سرمقاله و هم تعدادی از صاحب نظران گرامی در یادداشت های کوتاه و ارزشمند خویش مطالبی را در این رابطه آروده ایم که عزیزان در این وبلاگ و از اوایل مهر در سایت دنیز مشاهده خواهند کرد . ارادتمند: مصطفی قلیزاده علیار - تلفن: 1475 115 0914
آسیب شناسی روایتگری در دفاع مقدس
گزارشی از اولین کارگاه آموزشی شورای نویسندگان دفاع مقدس آذربایجان غربی در ارومیه
به گزارش خبرنگار دنیز از ارومیه، اولین کارگاه آموزشی شورای نویسندگان مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سپاه شهداء آذربایجان غربی به صورت یک روزه در تاریخ 29 تیر ماه در ارومیه برگزار گردید. در این کارگاه که جمعی از نویسندگان عرصه دفاع مقدس آذربایجان غربی از شهرهای مناطق شمالی، جنوبی و مرکزی استان شرکت داشتند، با حضور نویسندگان پیشگام و مشهوری از تهران، مسائل مهم و کلیدی موضوعات دفاع مقدس استان مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
بر پایه همین گزارش سرهنگ جبرئیل هوشمند لک رئیس مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سپاه شهداء و مسئول ستاد کنگره سرداران و 12 هزار شهید آذربایجان غربی در ابتدای این کارگاه آموزشی، با اشاره به کلام مقام معظم رهبری در باب اهمیت حفظ آثار شهدا و خاطرات رزمندگان و جانبازان دفاع مقدس در دوره هشت ساله جنگ تحمیلی استکبار جهانی بر ایران اسلامی و ایستادگی مردم مقاوم ایران در مقابل هجوم بی امان ارتش بعثی عراق، از تشکیل شورای نویسندگان مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سپاه شهداء در ارومیه خبر داد و گزارش مختصری از جلسات این شورا و تدوین و تألیف زندگی و آثار شهداء و خاطرات رزمندگان و جانبازان استان آذربایجان غربی ارائه نمود.
هوشمند لک تأکید کرد: منطقه آذربایجان غربی از اول انقلاب اسلامی تا به امروز همواره جبهه بوده و در مقابل دشمنان نظام مقاومت کرده و دارای گنجینه هایی ارزشمند ودست نخورده در موضوع ادبیات دفاع مقدس، مستند سازی و مستند نویسی این عرصه است که باید این مهم به همت نویسندگان بومی منطقه انجام پذیرد و البته بهره مندی از تجربه نویسندگان پیشگام کشورمان، نویسندگان دفاع مقدس استانی را بیشتر یاری خواهد کرد و کارگاه آموزشی امروز با این هدف تشکیل گردیده است.
نصرت الله محمودزاده نویسنده کتابهایی همچون «در مسیر کردستان»، «عقیق سرخ» و ... نخستین مهمان کارگاه آموزشی از تهران بود که در موضوع خاطره نویسی دفاع مقدس به بررسی رمز و رازهای این مقوله و ذکر نمونه هایی از تجربیات شخصی خود در این وادی پرداخت و تأکید کرد: فراهم کردن زمینه خاطره نویسی از خود خاطره نویسی مهم تر است که این مسئولیت هم بر عهده مسئولان مربوطه است.
وی افزود: هر چه از دوران جنگ دور می شویم، اتفاقاتی خاص و گاه تلخی رخ می دهد که بر خاطره نویسی صدمه می زند، مثل فراموشی خاطرات، مرگ رزمندگان و محو ابدی خاطراتی که ایشان در حافظه خود دارند و ... هر چند این فاصله برای مورخان و محققان تاریخ جنگ تحمیلی شاید لازم باشد.
محمود زاده خاطر نشان ساخت: ما در دهه شصت که دوران جنگ تحمیلی بود، کتاب کم داشتیم، در دهه هفتاد اوج خاطره نویسی و مستند نویسی در موضوع دفاع مقدس بود، در دهه هشتاد آن حرکت فرهنگی از اوج افتاد؛ با این حال دهه شصت خیلی جالب بود، چون به زمان جنگ نزدیک تر بودیم.
این نویسنده پرکار و پیش کسوت با اشاره به اهمیت خاطرات خودنوشت رزمندگان گفت: در عرصه خاطره نویسی، خاطرات خودنوشت حرف اول را می زند چون از دل راویان بر می آید که نمونه آن کتاب « نور الدین پسر ایران» است.
نصرت الله محمودزاده داشتن سبکی مستقل و برخاسته از ارزشهای ادبی و اجتماعی و ویژگی های ساختار زبانی هر استانی برای نویسندگان استانی را ضروری دانست و اظهار داشت: نویسندگان استانهای مختلف ایران بزرگ باید آثار قلمی خود از ارزشهای فرهنگی، زبانی و اجتماعی محلی خود پربار نمایند و در حوزه مستند نویسی نباید منتظر رد و قبول دیگران به ویژه مرکز نشینان باشند.
این نویسنده پر تجربه حوزه دفاع مقدس به صراحت تأکید کرد: ما نباید هر قرصی که نویسندگان یا مسئولان فرهنگی تهران نشین تجویز کردند، به بدنه آثار مکتوب و مستند نویسندگان استانی در حوزه دفاع مقدس تزریق کنیم، این یک آسیب جدی است که باید مراقب آن باشیم، در عین حال باید از شیوه های مثبت نویسندگان مرکز در غنی سازی آثارمان بهره مند شویم.
محمودزاده ضمن پرداختن به بیان شیوه های مصاحبه با رزمندگان دوران جنگ تحمیلی؛ بهره مندی از شگردهای غیر مستقیم در مصاحبه با رزمندگان، بر سر شوق آوردن راوی خاطرات، ارتباط فیزیکی با محیط حوادث قبل از انجام مصاحبه، جهت دهی به راوی، داشتن اطلاعات کافی در موضوع مصاحبه، سرشار از حس بودن، آزاد بودن از قیود فرمایشی اداری، روان شناسی شخصیت راوی، پرهیز از داشتن نگاه سیاسی، پرهیز از پرداختن به حدیث نفس، پرهیز از صدور بیانیه، اجتناب از خیال پردازی در بیان واقعیت ها و آماده نقد دیگران بودن را برای مصاحبه کننده و نویسنده خاطرات رزمندگان ضروری دانست.
گفتنی است نصرت الله محمودزاده که خود از رزمندگان دوران دفاع مقدس است، در لابه لای بیانات خود به ذکر خاطراتی شیرین از شهدا به ویژه شهید محمد بروجردی، شهید حسین خرازی و شهید حسین علم الهدی پرداخت.
مهمان ویژه دیگر این کارگاه آموزشی، نویسنده سرشناس معاصر ایران «قاسمعلی فراست» بود که بیشتر و پیشتر با کتاب « نخلهای بی سر» در موضوع ادبیات دفاع مقدس شناخته می شود. استاد قاسمعلی فراست در بررسی آسیبهای فرهنگی کشورمان یادآور شد که یکی از اساسی ترین مشکلات فرهنگی ما این است که مدیران فرهنگی و تصمیم گیران امور فرهنگی ما اغلب اهل فرهنگ و هنر و اندیشه نیستند، دیدگاه کلان فرهنگی جامع ندارند، فقط مدیرند!
این نویسنده برجسته کشور با انتقاد از تهران محوری در ادبیات معاصر، گفت: هرکس باید خودش را بنویسد نه اینکه دیگران را تقلید کند و در راه بومی نویسی موفق و مستقل می تواند جهانی شدن آثار بومی را هموار کند.
فراست تأکید کرد: نویسندگان بومی مطمئن باشند که هر نویسنده و شاعر موفق و مبتکر بومی، حتماً روزی به جایگاه اصلی و شایسته خود می رسد، بنا براین نباید از بی توجهی مرکز نشینان و مدیران فرهنگی غیر فرهنگی بترسند و یا منتظر ردّ و قبول این و آن باشند.
این داستان نویس توانای معاصر ایران با تصریح و تأکید بر اینکه یک داستان با هر موضوعی، قبل از هر چیز باید یک داستان با مؤلفه های هنری و تکنیکی آن باشد، بعد به موضوع بپردازد، گفت: یک داستان چه کوتاه، چه بلند، چه رمان اول از هر چیزی باید در چارچوب هنری و شیوه داستان نویسی کامل و پخته گردد، بعد داستان دفاع مقدس، داستان سیاسی، داستان دینی، داستان اجتماعی و ... باشد تا ارزش هنری و ادبی داشته باشد.
وی با برشمردن برخی کتابهای خوب و نمونه در زمینه داستان، کتاب « مدار صفر درجه» احمد محمود را در شخصیت پردازی داستانی بسیار عالی توصیف کرد و کتاب «کوچه نقاشان» را در موضوع خاطره نویسی نمونه و خوب دانست و افزود: کتاب کوچه نقاشان به قدری خوب و جذاب است که من آن را دو بار به دقت خوانده ام.
فراست، باور پذیری در داستان را یک اصل عنوان کرد و اظهار داشت: باورپذیری هم در داستان مستند و هم در داستانهای خیالی یک اصل است، اگر داستان باور پذیر نباشد، ضعیف است.
شایان ذکر است در طول این کارگاه آموزشی نویسندگان شرکت کننده استانی با طرح سؤالات خود در موضوعات مورد بحث، کارگاه را از حالت یکنواختی و متکلم وحده بودن خارج می ساخت و موجب پرباری آن می شد. نصرت الله محمود زاده، قاسمعلی فراست و مصطفی محمدی ضمن پاسخ به پرسش های حاضران، مسائل مهم و ریزی را مطرح می کردند. می توان گفت این کارگاه از کارگاه های فرهنگی بسیار مفید، کاربردی و در عین حال تخصصی در موضوع دفاع مقدس با شاخصه های بومی سازی بود که تاکنون در ارومیه برگزار شده است.
منبع: دو هفته نامه « دنیز» شماره 19 مورخ 3/5/91
عزیز شهر اورمیه، عاشیق عزیز مراد خان
نگاهی به زندگی و هنرعاشیق عزیز مرادخان
نویسنده: احمد اسدی
اشاره: از سالهای دور نام استاد فقید عاشیق عزیز مرادخان را شنیده بودم. از هرکسی در باره او سؤال میکردم، همواره این جواب را میشنیدم: عاشیق واقعی فقط عزیز بود، پنجههای آن مرحوم خیلی قوی بود، نوازندهای همانند او ظهور نکرده است. سبک اصلی از آن عزیز بود.
این حرفها و روایت های به ظاهر اغراق آمیز، دقت مرا بیشتر به سوی عاشیق عزیز جلب می کرد و تصمیم به شناخت بیشتر این استاد بزرگ موسیقی اورمیه گرفتم. شنیده بودم صدای زیبایی داشته بر همین اساس ابتدا شروع به جستجوی صدای او کردم. بعد از گوش دادن به صدای عاشیق،حق را به مردم و تعریف کنندگان صدایش دادم و در برابر هنر و مهارت این هنرمند ماهر، سر تعظیم فرود آوردم و علاقهمند به مطالعه بیوگرافی و سرگذشت وی شدم. اما با نهایت تأسف حتی یک خط نوشته نیز راجع به او پیدا نشد و این مایه سرافکندگی یک شهر است که نتوانسته است مشاهیر خود را بشناساند.(با توجه به اینکه میتوان او را به جرأت ماهرترین عاشیق مکتب اورمیه دانست). از همین روی، تصمیم به نوشتن بیوگرافی و شرح حال او گرفتم و با توجه به اینکه هر کسی خاطرات و داستانهای متفاوتی از وی میگفت، دیدار با خانوادهاش را مناسب ترین راه برای نوشتن شرح حال عاشیق عزیز دانستم و بعد از 40 سال از در گذشت وی، با پرس و جو از این و آن و دانستن اینکه پسرش چندین سال پیش قاضی بوده است، موفق به پیدا کردن شماره تلفنی از وی شده و با تماس با وی ملاقات با پسر ایشان را طرح ریزی کردم. متعاقباً رفته و در دفتر وکالت آقای مصطفی مرادخان با وی دیدار کرده و موفق به نگارش نوشته زیر شدم. باتوجه به اینکه ماجراهای عاشیق عزیز در بین مردم اورمیه هنوز هم در حال گردش است، از آوردن آن احوالات خودداری کرده و به نوشتهی دیگری محول مینمایم که خود مقولهای دراز است و شما مخاطبان عزیز را به خواندن نوشته زیر دعوت مینمایم:
عاشیق عزیز مرادخان در سال 1301 هجری شمسی در روستای سامیرتی(ثمرتو) از توابع دهستان "دول" ( بر وزن گُل) اورمیه متولد شد. نام پدرش حسن و نام مادرش دلبر بوده است. منطقه دول از زمانهای طولانی مهد پرورش و تربیت عاشیقهای مشهور و بنام بوده است. از همین روی خصوصیت دول در عزیز نیز تأثیر گذاشته و وی را شخصی شیفته مکتب عاشیقی کرده بود. عاشیق عزیز از عنفوان نوجوانی به دلیل صدای دلنشین خود در مجالس عروسی به عنوان خواننده شرکت کرده و حاضران را به خاطر صدای جذاب خویش وادار به تشویق میکرد.
وی در سالهای جوانی نیز همراه با کشاورزی در زادگاه خود به خوانندگی در مراسم عروسی و جشنهای دیار خود میپرداخت و آن مجالس را با صدای زیبای خویش میآراست. این کار(خوانندگی) تا روز آشنایی وی با عاشیق فرهاد، استاد معروف و ماهر سبک اورمیه ادامه داشت تا اینکه با عاشیق فرهاد آشنا گردیده و به خاطر استعداد زیاد و حافظه قوی و صدای دلکش، فرهاد او را به شاگردی قبول میکند. از آن تاریخ عزیز در کنار عاشیق فرهاد به آموزش ساز و آواز و همچنین حفظ اشعار و نقل داستانهای فولکلوریک آذربایجان میپردازد. در نواختن و خواندن شیوه و پنجهی عاشیق فرهاد را یاد میگیرد، به طوری که بنا به گفته بعضی از علاقهمندان مکتب عاشیقی صدای عاشیق عزیز و عاشیق فرهاد را بیشتر مواقع نمیشد از هم تشخیص داد. بعد از آموزش ساز و داستانهای عاشقانه و عارفانه این خطه، عزیز به حرفهی عاشیقی میپردازد و در مدت کمی به عنوان یک استاد کامل در سبک اورمیه مشهور گردیده و در مراسم جشن و عروسی به عنوان استاد عاشیق دعوت میشود.
عاشیق عزیز علاوه بر حضور در مراسم شادی و جشنهای مختلف از طریق رادیو اورمیه نیز مهمان خانههای مردم آذربایجان شده و مردم این منطقه را نیز با ساز خویش فیضیاب میکند.
عاشیق عزیز این تداعیکننده استاد خویش، بنا به گفتهی برخی، تنها شاگرد و یا تنها شاگرد ادامه دهنده مکتب و سبک استاد بزرگ عاشیق فرهاد بوده است. صدای زیبا و باملاحت همراه با تحریرهای زیر و زیبا در اجرای آهنگهای عاشیقی، او را به فردی ماندگار در اذهان دوستداران مکتب عاشیقی مبدل کرده است و هنوز هم شرح ماجراهایش شامل بر شخصیت والا و فروتنی منحصر به فرد او در بین مردمان این دیار به مثال افسانهای در حال گردش است و امید است اینچنین افسانههایی هیچگاه از اذهان مردم این دیار پاک نشود. هر وقت که از عاشیق عزیز بحثی به میان میآید، ماجرای تازهای از او شنیده میشود که قریب به اتفاق این ماجراها بلا استثنا بر شخصیت والا و روح بزرگوار این عزیز شهر اورمیه دلالت میکند. هنوز هم مردمان این دیار او را با افسوسها و خاطرههای خوش یاد میکنند.
عاشیق عزیز در طول عمر خویش، تنها یک شاگرد به نام عاشیق عباسعلی تربیت نمود که او هم به مانند استاد خویش زود تسلیم اجل گردیده و رخت از این دنیا بر میبندد و با مرگ وی سبک عاشیقی اصیل، زیبا و با احساس اورمیه که همان سبک دول میباشد، به فراموشی سپرده شده و با خروارها خاک همآغوش میگردد.
به سبک و سیاق امروزی، در گذشته نیز هر عاشیق در قهوهخانه و یا چایخانهای رفته و در آنجا به هنرمندی میپرداخته، از همین روی عاشیق عزیز نیز در دوران هنرنمایی خویش به مسافرخانه و قهوهخانهی "سید حسن" واقع در خیابان منتظری فعلی رفته و با ساز خویش علاقهمندان به این موسیقی را سیراب میکرده است.
درخشش عاشیق عزیز در آسمان هنر و موسیقی این دیار به طور مستمر ادامه داشت، تا اینکه ابتلای وی به بیماری آسم، مشکلاتی در صدای استاد به وجود میآورد. بنا به گفته بعضی از دوستان عاشیق عزیز، وی مدتی به عنوان آسیابان مشغول کار بوده است و همین باعث ایجاد بیماری آسم در او شده بود. عزیز سالهای آخر عمر خویش را مصروف مبارزه با این بیماری کرده و نهایتاً به تاریخ 7/10/1351 چشم از دنیای فانی بسته و راهی سرای باقی میگردد. این عاشیق دوست داشتنی و شهیر شهر اورمیه را در قبرستان روستای سامیرتی(ثمرتو) در کنار مزار پدرش به خاک میسپارند.
با اینکه 40 سال از وفات نابهنگام ایشان میگذرد، اما اعتقادمان بر این است که هنوز هم روح عاشیق عزیز در فضای معنوی این شهر در حال سیر است و هنوز هم او نمرده است، زیرا که هنرمند اصیل هیچگاه نمیمیرد "مرده آن است که نامش به نکویی نبرند". هنوز هم روح وی منتظر اشخاصی است که در مکتب اصیل و معنوی عاشیقها پای در میدان گذاشته و راه این استاد گرامی و عزیز شهر اورمیه را ادامه داده و زنده نگه دارند. تا زمانی که شهر اورمیه پابرجاست، نام این عاشیق بزرگوار از جرگهی مشاهیر این شهر پاک نخواهد شد و به صورت ستارهی درخشانی در آسمان مفاخر آذربایجان خواهد درخشید.
عاشیق عزیز این عزیز شهر اورمیه، به واسطه نَقل پرشور داستانهای عاشقانه و اشعار عارفانه هنوز زبانزد عام و خاص میباشد. بنا به گفتهی دوستان و معاصرانش او شخصی متواضع و سر به زیر بوده و هیچگاه به دنبال شهرت نگشت و در دسته آنهایی قرار نداشته که خودشان را تبلیغ میکردند و به واسطه همین خصوصیت، متأسفانه آثار خیلی کمی از او به دوران ما رسیده است که آن هم چند کاست ضبط صوت میباشد. اما با غنیمت شمردن این چند کاست، توانستهایم نزدیک به 20 عدد از نواها و آهنگهای عاشیقی وی را به صورت مجموعهای درآورده و به شکل فایل mp3 در بیاوریم. از همین جا، از تمام علاقهمندان فرهنگ، ادب و فولکلور آذربایجان تقاضا داریم، در صورت داشتن هرگونه صدا و یا تصویر و عکس از این عاشیق بزرگوار، ما را یاریگر باشند، تا در راه معرفی و شناخت هنرمند گرانقدر و زوایای پنهان هنری وی بهتر قدم برداریم و بتوانیم در آینده این صداها و آهنگها را به صورت مجموعهای منتشر کنیم. امیدواریم، جوانان دارالنشاط اورمیه، راه این استاد مسلم مکتب عاشیقی اورمیه را ادامه داده و دنباله رو راه هنرمندانی همچون دول لو مصطفی، دول لو اباذر، میرزا جواد، فرهاد، عزیز و ... باشند. تا باشد که ایشان نیز عزیز شهر اورمیه گردند و با ساز و آواز خویش دوباره فضای این شهر را با نغمههای حماسی و عرفانی خویش سرشار از احتشام و عظمت کنند. به امید احیای سبک عاشیقی دول و موازی با آن سبک عاشیق فرهاد و عاشیق عزیز.
منبع: دو هفته نامه "دنیز" شماره 17 – مورخ 7 /4 /91
پژوهشگر، نویسنده، شاعر و روزنامه نگار (کمی حدیث نفس!) تاریخ تولد:1340 – محل تولد: روستای علیار (استان آذربایجان شرقی، شهرستان اهر، بخش ورزقان) - ساکن ارومیه. تحصیلات کلاسیک: تا دیپلم در تبریز - تحصیلات حوزوی: تا سطح اول در تبریز؛ تا درس خارج فقه و اصول در حوزه علمیه قم (تا سال1375 ) ... از خود گفتن و نوشتن بی گمان حدیث نفس است، اما به اقتضای آیه کریمه "واَمّا بِنعمةِ ربِّکِ فَحَـدِّث" شمردن نعمتهایی که خداوند به انسان داده، هیچ ایرادی ندارد، بلکه عبادت است. برای همین است که بزرگان امت مسلمان در طول تاریخ یعنی دانشوران و عالمان دینی و معلمان اخلاق و تواضع و معنویت گاه به قصد شناخت دیگران و درس آموزی آیندگان و جوانان و نوجوانان به معرفی خود و آثار و اقداماتشان نیز پرداخته اند. باری این حقیر فقیر فلک زده روزگار "مصطفی قلیزاده علیار" که نه از دانشوران و اهل علم و ادب و معناست و نه آثاری قابل ارائه برای دیگران دارد، اما به توفیق حق تعالی علاقه مفرطی از جوانی به تألیف و تدوین و تصنیف داشته و دارد و هنوزهم حلاوت نگارش و نوشتن مقاله و کتاب و شعر و تولید آثار قلمی در کام دل و روح اش زنده و نیرومند است. بنا براین مدام نوشته و می نویسد و از آن لذت می برده. آثار قلمی این بنده به دو زبان فارسی و آذربایجانی و در موضوعات ادبی، دینی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و گاه در عالم مطبوعات سیاسی بوده و هست و تاکنون نزدیک به بیست عنوان اثر قلمی ام به شکل کتاب چاپ و منتشر شده است هم در داخل کشور و هم در خارج. نام کتابها: 1- محبت اوجاغی (کانون محبت)، اولین جُنگ مادر ترکی مشتمل اشعار ترکی شاعران کلاسیک و معاصر آذربایجان در موضوع مادر – گرد آوری با مقدمه مرحوم استاد یحیی شیدا- نشر توسط انتشارات یاران، تبریز، 1369 2- شرف الدین عاملی چاووش وحدت، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، بهار 1372(208 صفحه رقعی). 3- شهید صدر بربلندای اندیشه و جهاد، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران1372، تابستان (160 صفحه رقعی) 4- شیخ محمد خیابانی خروش حماسه ها، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، زمستان1373(175 صفحه رقعی). 5- دعبل خُزاعی شاعر دار بر دوش، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران1374(چاپ اول)؛ بوستان کتاب قم 1380 (چاپ دوم) و چاپ سوم هم از سوی بوستان کتاب قم در سال1388 (110 صفح? رقعی) 6- مدینه شهر پیامبر (با مشارکت محقق اندیشمند حجت الاسلام محمد صحتی سردرودی)، بوستان کتاب و پژوهشکده باقر العلوم، قم 1377(210 صفحه رقعی) 7-ÇiÇ?KL?NiR BAHARIMIZ ( بهارمان شکوفا می شود)، مجموعه ای از اشعار ترکی خودم وشعرای انجمن ادبی اهل بیت (ع) در نخجوان، با الفبای لاتین ، چاپ باکو1999 (80 ص جیبی)- انتخاب اشعار و ویرایش آن. 8- دیوان صراف تبریزی ( تصحیح و ویرایش)، انتشارات آذر فخر با مشارکت حوزه هنری، تبریز1382(280 صفحه رقعی) 9- صراف سخن ( مقدمه، گزینش، ویرایش و تنظیم مجموعه مقالات همایش بزرگداشت صراف تبریزی شاعر اهل بیت(ع) در عصر مشروطیت) که در اسفند 1383 در تبریز و باکو برگزار شد (260 صفحه رقعی). 10- SÖZ S?RRAFI (همکاری در ترجمه صراف سخن به آذری با الفبای لاتین) چاپ انتشارات بین المللی الهُدی، باکو 1383 / 2005 م، (151 صفحه وزیری) با مقدمه ای مشترک از بنده و استاد ارجمند آقای رسول اسماعیل زاده دوزال 11- خاطرات حاج علی اکرام علی اف رهبر اسلامگرایان جمهوری آذربایجان (با اسم مستعارم : عبدالحسین شهیدی ارسباران) از انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران 1385 (275 ص رقعی). 12- میرزای شیرازی، انتشارات قلم نو، قم1387(95 ص خشتی) . چاپ دوم 1390 13- مردی شبیه خود ( زندگانی و مبارزات امام خمینی)، انتشارات عروج، تهران1387(209 صفح? رقعی). 14- خاطرات شیخ عبدالحمید بُنابی ( از روحانیون مبارز قبل از انقلاب)، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران 1388 (440 صفحه، قطع وزیری) 15- از نسل سرافرازان ( زندگی و اندیشه جهادگر شهید جواد امامعلی سبزی)، نشر یاز، با حمایت سازمان جهادکشاورزی آذربایجان غربی – ارومیه 1388(136 ص خشتی). در موضوع دفاع مقدس. 16- نامه هایی از زندان ( ترجمه نامه های مرحوم حاج علی اکرام علی یف رهبر فقید جنبش اسلامی جمهوری آذربایجان که در دوران مبارزه و حبس نوشته و تأثیر انقلاب اسلامی در خاج از ایران را انعکاس می دهد)، از انتشارات نشر یاز، ارومیه با حمایت سازمان تبلیغات اسلامی آذربایجان غربی،1389(128 صفحه رقعی).
18- شوق دیدار – ترجمه ( مهدی موعود در شعر معاصر جمهوری آذربایجان) به صورت دو زبانه ترکی و فارسی، انتشارات نور ولایت، تبریز، 1390
19 - مردی شبیه خود (زندگی و مبارزات امام خمینی)، انتشارات عروج - مؤسسه تنظیم و نشر امام خمینی - تهران 1387
20 - آشنایی با انبیاء از دیدگاه امام خمینی؛ انتشارات عروج، تهران 1392
21 - پیر پیشگام (خاطرات حاج حمید فاسونیه چی از پیشگامان انقلاب اسلامی در ارومیه)، انتشارات سوره مهر، تهران 1392
گفتنی است کتاب ‹‹ شرف الدین عاملی چاووش وحدت›› توسط آقای نثار احمد زینپوری به زبان اُردو تحت عنوان‹‹ شرف الدین عاملی نقیب اتحاد›› ترجمه و در سال1375 از سوی انتشارات انصاریان قم چاپ و منتشر شد و در کشور پاکستان به دست شیعیان علاقه مند رسید.
شایان ذکر است پنج جلد از آثار این نویسنده زیر چاپ است و سه عنوان نیز در دست تحقیق و تألیف دارد.
عکس مصطفی قلیزاده علیار - آذر ماه 89
روزنامه نگاری:
از اواسط دهه 1360 همکاری با مطبوعات کشور در تبریز و تهران و قم و ارومیه داشته، عضو شورای سردبیری بعضی از نشریات بوده ام و مدت کمتر از یک سال طی سال 85 و 86 سردبیری دو هفته نامه ‹‹ دعوت›› در ارومیه. در این مدت بیش از 20 سال نگارش بیش از 300 مقاله در زمینه های اجتماعی، ادبی، فرهنگی و سیاسی به دو زبان فارسی و ترکی.
مسئول تحریریه دو هفته نامه « سروش فرهنگ و هنر» نشریه داخلی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی (1387-1388) مدت یک سال و نیم در ارومیه.
از خرداد 1390 صاحب امتیاز و مدیر مسئول دو هفته نامه مستقل "دنیز" (دریا) هستم که از 31 شهریور 1390 به دو زبان فارسی و ترکی شروع به انتشار در ارومیه کرد و تاکنون 15 شماره آن (سوم خرداد 1391 ) به یاری خدا و لطف و همت دوستان صاحب قلم و اندیشمند منتشر شده است. بیشتر مطالب دنیز در زمینه های اجتماعی، فرهنگی و ادبی است.
شعـر
سرودن اشعار به فارسی و ترکی از سال1365 که اغلب در مطبوعات و برخی جُنگهای ادبی به چاپ رسیده است. این فعالیت هنوز هم ادامه دارد.
الحمد لله علی نعمائه
آخرین افزایش و ویرایش، مرداد 1393 / ارومیه