اولاجاق
علی شجاع – اورمیه
پیس کئچیر گونلریمیز، هر بیری بیر ایل اولاجاق
اوبادا، ائلده یاشاییش بولاغی لیل اولاجاق
داشلانیر غم لکه سی گونده دیلک تابلوموزا
بئله گئتسه مدنیت اوزوموز چیل اولاجاق
بو اوجاقدا اودو هر کس اؤزونه ساری دئشیر
گؤرورم وار- یوخوموز دا کوله تبدیل اولاجاق
اؤلکه ده قانونو قایدانی سایان یوخدو، حئییف
دفتر و دیوانیمیز حتمی دی باطیل اولاجاق
لوغاز ایلا وئریلنده جوابی سورغولارین
داها هر یئرده لوغاز، رونق محفیل اولاجاق
قاضی نین کی، کسری اولمادی بیر محکمه ده
اوردا هر تولکو صفت شیر شماییل اولاجاق
بوزوبگلر بئله کی معده گوجو ایله دانیشیر
ایت گونونده یاشاماق ملته تحمیل اولاجاق
تویوغون بیر کیلوون بئش مینه آنجاق آلیریق
بو حسابلا گؤره سن پس نئچه یه زیل اولاجاق!
الی ال اوسته قویوب هئی دئمه آللاه کریم
کریمین ده قویوسو چوخدا درین، بیل اولاجاق
بور- بویاقسیز نئجه دللک خانانی ایشله دیسیز
گلینی وعده وئریرسیز به یه خوشگیل اولاجاق؟!
ائششه گیم اؤلمه هواسی اوخویورسوز اوشاغا
کیف لرینده دئییسیز چوبی و پاستیل اولاجاق
او ارادت کی، دئییر قورد واریمدیر قویونا
کاملاً دوزدو، دؤزون کی هله تکمیل اولاجاق
وئریلن وعده یه کی یاز گله جک یونجا بیتر
کیمسه شک ائتسه گؤزو کور، الی ده شیل اولاجاق
فیل و فینجان سؤزونو شوخلوغا سالدیق، سؤزه باخ
چوخلو فینجانلاری ایندی گؤرروک فیل اولاجاق
فیل لری لاکین او گون کی، مینه لر ابرهه لر
آیری بیر فورمولونان مسئله تحلیل اولاجاق
گؤزله یین ییخمایاسیز کعبه آمالیمیزی
یوخسا غیرت قوشوموز طیر ابابیل اولاجاق!
منبع: دو هفته نامه "دنیز" شماره 15
سکوت ابدی
"اهل بیت نبوتی" آقا
"مهبط الوحی" و "معدن الرحمه"
تو تمام کرامتی آقا
عادت و خلق و خویتان احسان
"أمرُکُم رشد" و حرفتان نور است
من چه گویم که" شأنکم حقٌ "
ذهن من از مقامتان دور است
خط به خط جامعه کبیره تویی
چه نیازی به وصف من داری؟
سلب تو نور و نسل تو نور است
فوق نوری فراتری، آری
تو ز قوم و قبیله ی آبی
و مبرّا زِ عیب و ایرادی
نامت آیینه را زِ رو برده
یا علی النقی و یا هادی
آمدی تیرگی فراری شد
قمرانه به شهر می تابی
و سیاهی تو را نمی فهمد
خارج از فهم کرم شب تابی
دشمنت هرچه گفت باکی نیست
تو نقی، پاک، مثل بارانی
چشم "شاهین" و جغد و کرکس کور
تا همیشه همای یزدانی
"متوکل" امام این قوم است
همشان مثل "معتز" و "واثِق"
با دهان قصد نورتان دارند!
نورکم حق و کلُّهم زاهق
منبع: وبلاگ "ستاره" < type="text/java">
در میکده فرهاد
از : اکبر حمیدی علیار
یاران چه صمیمانه رفتند به میخانه
در میکده ی فرهاد گشتند چه مستانه
مقصود سفر گویا گلگشت بهاری بود
این حوزه و شعر و غیر باشد همه افسانه!
این دو بیت را آقای حمیدی علیار از تهران در همراهی با ما در سفر کرمانشاه سروده و ارسال فرموده اند. راستی این سفر کرمانشاه ما هم دارد کم کم سفر قندهار می شود! بهتر است همین جا نقطه پایان بگدارم. جای شما خالی دیروز بعد از ظهر به دیدن بیستون عظیم رفتیم به یاد فرهاد ناکام! و از این افسانه ها... و امروز (چهارشنبه 27 اردیبهشت 91)قبل از ظهر به اتفاق دوستانم دکتر ضیایی و جواد کریم نزاد به تماشای مجموعه دیدنی و هنرمندانه و جالب "تکیه معاون الملک" کرمانشاه رفتم. کریم نژاد کلی عکس یادگاری گرفت. عظمت هنر و فرهنگ ایرانی به دست هزاران هنرمند نام آور و گمنام این کشور در طاق بستان و بیستون و تکیه معاون الملک این شهر تجسم یافته و جاودانه گشته است. واقعاً دیدنی است شما هم بیایید حتماً... امروز نمایش "قتل امیر کبیر" از حوزه هنری استان مرکزی در همین تکیه معاون الملک به اجرا در می آید.
دیگر اینکه کتاب "سیر داغ" (مجموعه داستانهای کوتاه از نویسندگان حوزه هنری آذربایجان غربی) به همت آقای دکتر ضیایی جمع آوری شده بود و در جشنواره تولیدات حوزه هنری حائز مقام دوم شد که دیروز جائزه اش را هم دادند. "سیر داغ" نام داستانی از نویسنده جوان مهران محمودی در این کتاب است.
سفر کرمانشاه برای ما جالب بود الحمد لله. البته بچه های هنرمند گله ها داشتند از تبعیض و فرقی که بین هتل آزادگان (محل اقامت اغلب هنرمندان این جشنواه) و هتل پارسیان (محل اقامت رؤسا و مسئولان) بود...باری به هر جهت!
گرد و خاک خوری در کرمانشاه و ارومیه
قبل از ظهر امروز از ارومیه خبر رسید که گرد و خاک به آنجا هم رسیده است. آقای سعید سلیمان پور (بو الفضول الشعراء) این دو بیت را از حوزه هنری ارومیه به من پیامک زد:
یاران نه غریبانه رفتند از این خانه
ماندیم من و "بهروز"، در حوزه غریبانه
من خاک خورم اینجا، تو "کاک" خوری آنجا
یا توی هتل هر شب کوبیده جانانه!
همه همکاران حوزه هنری تقریباً در کرمانشاه هستند جز آقای بهروز پویانفرد.
من هم در جوابش نوشتم:
هر چند عزیزانه رفتیم از آن خانه
در گرد و غبار اینجا خفتیم غریبانه!
گرد است که می بارد، پشت است که می خارد
خاک است که می ریزد از روی و سر و چانه!...
روز دوم است امروز (سه شنبه 26 اردیبهشت 91) که مهمان مردم خونگرم و مهمان نواز کرمانشاه هستیم. اما مدام غبار است که از سوی عراق بر سر این شهر نازنین می ریزد و فضای شهر تماماً گرد و غبار است و مجال نفس کشیدن نیست!... خدا خیرشان دهد این مسئولان زحمت کش حوزه هنری، آقای سروری و همکارانش که زحمت مهمانان را می کشند و البته همه حوزه های هنری در این جشنواره تولیدات حوزه های هنری کشور در این شهر متصدی آن هستند. روزهای خوبی برای اهل هنر است در کرمانشاه، جز این گرد و غبار نفس گیر مزاحم که همه چی را به هم می زند.