مناجات
حاج علمدار ماهر- باکو
ای بو عالم لرین بؤیوک شاهی
کایناتین یگانه آللاهی
ای بوتون وارلیغی قوران معمار
واری یوخ سنسن ائیله ین، یوخو وار
ای وئرن زینت عرش اعلایه
گؤز وئرن خلقت تماشایه
او میثیلسیز جمالین حؤرمتینه
عقله سیغماز کمالین حؤرمتینه
لطفونو بیزلره عنایت ائله
بیزی دوزگون یولا هدایت ائله
باتمیشیق چوخ گناهه هر بیریمیز
رحمتیندیر فقط اومید یئریمیز
اولما راضی کی ای خدای احد
تا اولام بعضیلر تک اهل حسد
قُوورولوب رشک ایله بو دونیاده
وئرمه یییم عؤمرو جهل ایلن باده
بدگمانلیق، حسد پیس عادتدیر
بو ایشین آخری ندامتدیر
اؤزگه یه هر کیمین نه آرزوسو وار
یاخشیلیق، پیسلیک اؤز اؤنونه چیخار
هر کیم هر نه اکیب اونو بیچه جک
هر کس اؤز بیلدیگی قدر چکجک
بیر مثل ائل ایچینده چوخ دئییلر
«هر کس اؤز قازدیغی قویویا دوشر»
منبع: سایت دنیزنیوز www.Daniznews.ir
از میدان تحریر تا میدان تقسیم
سرگذشت دیکتاتورها یکی است!
مصطفی قلیزاده علیار
ناآرامیهای شهرهای ترکیه، نهمین روز خود را پشت سر گذاشت و امروز چهارشنبه 15 خرداد 92 / 5 ژوئن 2013 سندیکاهای کارگری ترکیه هم به امواج معترضان بر ضد دولت رجب طیب اردوغان پیوستند. اردوغان در 7، 8 سال گذشته به هر شیوهای که شده بود و البته با اغوای دول غربی توانست ابتدا خود را به شکل یکی از رهبران جهان اسلام جا بیندازد، حتی فلسطینیها را فریفت و رودست زد به کشورهای اسلامی و حتی ایران و ... تا اینکه دستش رو شد که او را آمریکا و اسرائیل با سناریویی از پیش نوشته شده جلو انداختهاند تا به جای حسنی مبارک بدبخت و قذافی بخت برگشته و ... در کنار دولتهای قطر و سعودی مأموریتهای محوله را به انجام برساند و ژاندارم منطقه شود... اما او در دو سال گذشته با جسارت تمام و کمی ناشیانه خود را افشا و رسوا کرد مخصوصاً در اوج جریان بیداری اسلامی، که امت محمدی (ص) در میدان تحریر قاهره و در یمن و مراکش و لیبی با شعار الله اکبر پرچم رژیم جعلی صهیونیستی را آتش میزدند، جناب اردوغان به این ملل مسلمان پیشنهاد کرد که به جای حکومت اسلامی، خواستار حکومت لاییک باشند! ... و این اولین رسوایی او در جهان اسلام بود، ولی او از رو نرفت و رهبری گروههای تروریستی بر ضد ملت و نظام و دولت سوریه از سوی آمریکا و اسرائیل و انگلیس بر عهده او گذاشته شد و او هم با گستاخی این مأموریت را پیگیری کرد و دستش را به خون دهها هزار سوری بی گناه آلود... و امروز به برکت بیداری ملت غیرتمند ترکیه، میدان تقسیم استانبول به میدان تحریر دیگری در جهان اسلام تبدیل میشود و این دفعه نوبت این باباست... راستی سرنوشت خدمتگزاران آمریکا یکی است. اما تعجب اینجاست که این هیچ یک از خادمان آمریکا در نیم قرن اخیر از سرگذشت یکدیگر عبرت نگرفتند و نمی گیرند از شاه ایران ما بگیر تا حسنی مبارک و زین العابدین بن علی و عبدالله صالح و قذافی و اینک نوبت رجب طیب اردوغان است و بعدش جناب محمد مُرسی و ... فقط باید کمی صبر کرد. البته معترضان را صد در صد نمی توان نمی توان گفت که اهدافی مقدس و یا ملی دارند. این هم مسأله ای مهم است که نمی توان از نظر دور داشت. اما هر جه باشد، موضوعی است که دولت اردوغان زمینه ساز آن شده است.
منبع: دنیزنیوز www.daniznews.ir
انتخابات و رویکرد دولت بعدی
دکتر ابراهیم فتح الهی عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور تاریخچه سال ها بین مکاتب مختلف فکری بر سر تقدم و تاخر مادیت و معنویت بحث بود و این که اصالت از آن کدام است؟ کدام یک زیربناست و کدام یک روبنا؟ مارکسیسم و تفکرات ماتریالیستی اصالت را از آن اقتصاد می دانستند و برای اخلاق نقش روبنایی قائل بودند. برعکس طرفداران تفکر مذهبی اخلاق و دین را اصل می دانستند و اقتصاد را در مرتبه نازله قرار می دادند. طرفداران دیدگاه اول عدالت اجتماعی را در پرتو اقتصاد سالم می جستند و مذهبیون عدالت را به نظام اعتقادی وابسته می دانستند و معتقد بودند باید جهان بینی الهی را پذیرفت و به تبع آن عدالت را پذیرفت و برای ثواب آخرت آن را به کار بست. ضمانت اجرایی دیدگاه اول مبارزه علیه بی عدالتی اجتماعی از طریق تشکیل احزاب و گروه های سیاسی و راه انداختن سندیکاهای صنفی و کارگری و مبارزات انقلابی و قهر آمیز علیه حاکمان ستمگر بود. اما ضمانت اجرایی مذهبیون در رسیدن به عدالت اجتماعی عمدتا نصیحت اخلاقی و بیم دادن افراد از عذاب آخرت و دعوت به تبعیت از توصیه های بزرگان دین بود. دیدگاه مادی همواره طرفداران مذهب را متهم می کرد که صرف نصیحت و توصیه نمی تواند فقر و اختلاف طبقاتی را از بین ببرد و شاید در اکثر مواقع به توجیه ظلم ظالمان بیانجامد و فرهنگ صبر و سکوت را جایگزین مبارزه و قهر انقلابی کند. برخی نیز بر سر اصالت یا تقدم و تاخر مذهب و اقتصاد سال ها مباحث تئوریکی بی حاصل را ادامه می دادند. از طرفی نیز خاصیت فزون خواهی و فرصت طلبی و افراط نظام سرمایه داری روز به روز بیشتر می شد و سرنوشت ملت ها را تحت تاثیر قرار می داد. تفکرات مارکسیستی نیز با تبلیغ روی نقاط ضعف نظام سرمایه داری در پی سرنگون کردن حکومت های وابسته به نظام سرمایه داری جهانی و تشکیل بلوک شرق و اتحادیه کشورهای ضد سرمایه داری بود و با شعار حاکمیت طبقه کارگر نظام های سوسیالیستی وابسته به خود را تشکیل می داد. پیشرفت های تکنولوژیکی و رفاه اقتصادی به دست آمده در نظام های سرمایه داری جاذبه های خاص خودش را داشت و نظام های سوسیالیستی در میدان عمل توان رقابت با آن را نداشتند به ناچار به مسابقه تسلیحاتی روی آوردند و قطب بندی های فکری و سیاسی جای خود را به قطب بندی نظامی داد و پیمان های نظامی ناتو از یک سو و ورشو از سوی دیگر شکل گرفت. بیم از وقوع جنگ جهانی سوم، قدرت های بزرگ جهانی را وادار کرد که به نوعی به تعادل قوا و تقسیم منافع و هم سویی با یکدیگر در چپاول ملت های ضعیف تن دهند. استعمار نو شکل گرفت و حکومت های دست نشانده در کشورهای مختلف هر یک با وابستگی به یکی از بلوک شرق یا غرب به وجود آمد. حال و روز جهان چنین بود تا این که انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوست و با نفی شرق و غرب و با شعار استقلال، راه جدیدی را پیش پای ملت ها گشود. سران قدرت های جهانی کج دار و مریز با حکومت نوپای اسلامی مدارا می کردند و در پی شناسایی مواضع حکومت انقلابی ایران و آرمان های بنیانگذار آن بودند. آرام آرام توطئه ها شکل می گرفت و ایجاد تنش های قومیتی و تحریک نارضایتی اقوام توسط آمریکا سازمان دهی می شد تا این که لانه جاسوسی آمریکا تسخیر شد و رابطین داخلی آمریکا شناسایی شده و شبکه وسیع جاسوسی آمریکائی ها در ایران متلاشی گشت. حمله هلیکوپترهای آمریکایی نیز در صحرای طبس گرفتار طوفان شن شد و نقشه های کودتاهای مختلف ناکام ماند. شهریور سال 1359 رسید و عراق به نمایندگی از آمریکا و متحدین غربی اش جنگی 8 ساله را علیه ایران شروع کرد. شوروی هم از تقویت تسلیحاتی عراق دریغ نکرد. میگ های روسی و میراژهای فرانسوی به بمباران شهرهای ایران پرداختند. مردم ایران متحد و یک پارچه از مرزهای ایران و ایمان دفاع کردند و دشمن متجاوز را وادار به عقب نشینی کردند و جمهوری اسلامی به عنوان شکل جدیدی از حکومت مبتنی بر تفکر دینی، توانمندتر در عرصه سیاسی جهان ماندگار شد. هدف قدرت های بزرگ از انواع توطئه ها و تحمیل جنگ علیه ایران جلوگیری از نفوذ تفکر سیاسی اسلام در بین سایر ملت های اسلامی بود.پیام انقلاب اسلامی روشن بود. گسترش عدالت اجتماعی، آگاهی بخشی به ملت ها، حاکمیت ارزش های دینی، صلح جهانی و آزادی ملت های تحت ستم جزء آرمان های اصلی انقلاب اسلامی بود. لازمه ی گرایش سایر ملت ها به سوی این شعارها ساختن جامعه ای نمونه مبتنی بر تفکر دینی بود. لذا ملت ایران تمام همت و توان خود را باید صرف ساختن کشور می کرد و با گسترش عدالت اجتماعی و ایجاد رفاه اقتصادی، اختلاف طبقاتی را که ناشی از روابط غلط دوران ستمشاهی بود از بین می برد. جهاد سازندگی تجربه موفقی بود که در نخستین سال های انقلاب شکل گرفت و جمعیت شهری برای سازندگی روستاها به میان طبقات محروم جامعه رفتند. آن مجاهدت ها و تلاش ها برای سازندگی کشور بعدها گرفتار بوروکراسی اداری شد و به وزارتخانه جهاد سازندگی تبدیل شد و در نهایت با ادغام در وزارت کشاورزی پرونده اش مختومه شد. خسارت های ناشی از جنگ و بازسازی مناطق جنگی بودجه فراوانی از کشور را به خود اختصاص داد. سرعت و شتاب زدگی در سازندگی و عدم برنامه ریزی کلان برای توسعه پایدار کشور سبب ظهور طبقه جدیدی از تکنوکرات ها و صاحبان سرمایه شد و بر زرق و برق شهرها افزوده شد. برج سازی ها شروع شد و روستاها از نیروی کار و تولید خالی گشت. نقد حال هر یک از دولت های بعد از انقلاب یک وجه از کار را وجهه همت خود قرار دادند. دولت زمان جنگ، اداره کرد کشور در شرایط بحرانی و جنگی را سرلوحه امور خود قرار داد. دولت بعد از زمان جنگ با شعار سازندگی و رونق بخشی به اقتصاد و دولت بعدی نیز با شعار توسعه سیاسی به میدان آمدند و در نهایت شعار عدالت اجتماعی و رسیدگی به اقشار محروم در دولت نهم و دهم مطرح شد. غافل از این که همه این ها لازم و ملزوم یکدیگرند و پرداختن به یکی و غفلت از دیگری موجب توسعه ی نامتوازن می شود. چنانچه پرداختن بیش از حد به بحث سازندگی و توسعه اقتصادی منجر به اختلاف طبقاتی شد و افراط در مقوله توسعه سیاسی موجب بحران های اجتماعی و تنش های سیاسی شد و شعار توجه به طبقات محروم بدون توجه به زیرساخت ها موجب گسترش افکار پوپولیستی و ظاهرگرایی شده و توزیع مستقیم پول، تورم را تشدید کرد و عدم تدبیر اقتصادی بحران ارزی را به دنبال آورد. در شرایط کنونی چه باید کرد؟ راه برون رفت از معضلات موجود چیست؟ به نظر نگارنده مفهوم توسعه، امری همه جانبه است و فقط با نگرشی فراگیر می توان به آن دست یافت. بنابراین حفظ روحیه انقلابی، سازندگی و پیشرفت اقتصادی، توسعه سیاسی و آگاهی طبقاتی،عدالت اجتماعی و رفاه اقتصادی چهار عنصری است که باید به موازات هم پیش بروند. دولت های بعدی اگر می خواهند موفق شوند بایدتدبیری بیاندیشند که توسعه و سازندگی و پیشرفت منجر به اختلاف طبقاتی نشود و طبقه جدیدی از مرفهین بی درد به وجود نیاید و در مقابل شعار عدالت گستری موجب ظاهرگرایی و از دست رفتن سرمایه های ملی نشود و سرمایه گذاری کلان و زیرساخت های کشور مورد غفلت قرار نگیرد. علاوه بر آن جدایی از نظام بین الملل و بی توجهی به اقتصاد جهانی و به صورت ایزوله زندگی کردن و ایزوله نگه داشتن کشور از مسائل بین المللی راه حل موفقی نخواهد بود. همه ی این ها به یک پلان اساسی نیاز دارد که مبتنی بر یک چشم انداز واقعی باشد تا برنامه های زمان بندی شده از آن ناشی شوند. انقلاب اسلامی باید تمدن نمونه و جامعه فاضله ای باشد که مشتاقان سایر ملت ها برای آشنایی با آن به جای مطالعات تئوریک درباره ی آن در خیابان های ایران اسلامی قدم بزنند و هر آن چه را می بینند تبلور تمدن اسلامی بدانند. امام علی (سلام الله علیه) در باب شرایط زمامداران موفق می فرماید: «إنّ احقّ النّاس بهذا الأمر أقواهم علیه و أعلمهم بأمر الله فیه»؛ "شایسته ترین فرد برای زمامداری و مدیریت جامعه کسی است که علاوه بر توانمندی و کارآمدی لازم، علم و آگاهی کافی نسبت به فرمان خدا در امور داشته باشد ." منبع: دنیزنیوز www.daniznews.ir |
همایش بررسی اندیشه های عرفانی در شعر امام خمینی (ره) در ارومیه برگزار شد
دنیزنیوز: در آستانه سالگرد ارتحال بیست و چهارمین سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، همایش بررسی اندیشه های عرفانی امام خمینی (ره) از سوی حوزه هنری در ارومیه برگزار شد.
رئیس حوزه هنری آذربایجان غربی با بیان اینکه هدف از برگزاری این همایش تبیین جوانب شخصیت جامع امام خمینی بود، افزود: شخصیت جامع الاطراف امام خمینی (ره) جنبه های گوناگون علمی، فقهی، سیاسی، عرفانی، اجتماعی و ادبی دارد و تمام این جوانب شخصیت ایشان در همه عرصه ها به ویژه در ادبیات عرفانی ما تأثیرگذار بوده است.
علیرضا نوروزی با اشاره به استقبال شعرا، نویسندگان، طلاب و اندیشمندان استان از این همایش، اظهار داشت: شعرا، اندیشمندان و نویسندگان استان و مهمانانی از تهران و شهرهای استان در آن شرکت داشتند و به خواندن شعر و ایراد بیاناتی در پیرامون شخصیت امام خمینی پرداختند.
وی تصریح کرد: این همایش نخستین همایش در معرفی اندیشه های عرفانی امام خمینی در ارومیه بود که با استقبال خوب اهالی شعر و قلم و اندیشه مواجه شد و ما سعی داریم بر حجم چنین برنامه های علمی و ادبی و هنری از نظر کمی و کیفی بیفزاییم، چرا که این اقدامات در معرفت افزایی جامعه به ویژه اهل تفکر و هنر بیشتر تأثیر می گذارد.
بر اساس این گزارش، در همایش علمی بررسی اندیشه های عرفانی امام خمینی (ره) در ارومیه، دکتر غلامحسین عمرانی استاد دانشگاه، شاعر و عرفان پژوه معاصر به ایراد سخن در تبیین عرفان نظری و عملی بنیانگذار جمهوری اسلامی پرداخت. این پژوهشگر با اشاره به عرفان عملی امام خمینی، گفت: عرفان عملی امام خمینی، پرتوی از سیره عملی اهل بیت (ع) بود.
عمرانی در بیان اهمیت عرفان نظری امام خمینی، گفت: اشعار امام خمینی سرشار از اندیشه های عرفانی ایشان و بسیار پرشور و مؤثر است و در شعر معاصر ما حال و هوای معنوی مضاعفی گذاشته است و همچنان پویاست.
منبع: سایت دنیزنیوز www.daniznews.ir
دیدگاه
ترافیک انتخاباتی و جای خالی احزاب سیاسی
دکتر ابراهیم فتح الهی
عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور
fathollahi_ebrahim@yahoo.com
شاید در هیچ یک از کشورهایی که نظام پارلمانی و شیوه دموکراسی در مدیریت کشورشان پذیرفته شده است، انتخاباتی مشابه آن چه که در کشور ما اتفاق می افتد وجود نداشته باشد.
بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی حاکمیّت مخصوص خداست و حاکمیّت الهی از طریق حکومت صالحان در بین مردم جاری می شود. امّا حکومت صالحان بر اساس اراده ی ملّی شکل می گیرد.
بر اساس اصول مصرحه قانون اساسی چون اکثریت ملت ایران مسلمان بوده و در رفراندوم 12 فروردین 1358 نظام جمهوری اسلامی را به عنوان نظام سیاسی خود پذیرفته اند، لذا همه قوا تحت حاکمیت اسلام و برای ایفاء حقوق ملت به وجود می آیند. در این میان رهبر کشور با انتخاب غیرمستقیم مردم و از طریق مجلس خبرگان رهبری انتخاب می شود. اما مدیریت های اجرایی و نظام قانون گذاری و برنامه ریزی کشور از طریق رای مستقیم مردم تعیین می شوند. بدین ترتیب که مردم از طریق مشارکت در انتخابات شورای اسلامی شهر، نظام برنامه ریزی شهری را به وجود می آورند و به تبع آن شهردار انتخاب می شود. هم چنین آحاد جامعه از طریق حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی نمایندگان خود را به مجلس قانون گذاری و برنامه ریزی کشور می فرستند. و در نهایت با رای مستقیم مردم رئیس جمهور به عنوان شخص دوم کشور و مسؤول قوه ی مجریه انتخاب می شود. رئیس جمهور نیز برای تشکیل کابینه، هیات دولت را به مجلس منتخب مردم معرفی می کند و بعد از اخذ رای اعتماد از نمایندگان مردم، وزرا در مصدر امور قرار می گیرند. بدین ترتیب ملاحظه می شود که قانون اساسی به بهترین وجه حضور مردم و حاکمیت ملی را تضمین کرده است. اما شیوه های اجرا و روند شکل گیری نظام پارلمانی و انتخابات بر اساس قانون عادی و رویه ای است که در 34 سال گذشته در کشور شکل گرفته است.
نگارنده در نوشته حاضر نقدهایی را در مورد رویه حاکم بر انتخابات و عدم حضور جدی احزاب و نقش آفرینی آن ها در انتخابات آورده است:
نگاهی اجمالی به سایر کشورهایی که نظام پارلمانی و احزاب را پذیرفته اند، نشان می دهد که معمولا در این کشورها برای جلب مشارکت بیش تر مردم و فراهم آوردن شرایط لازم برای آگاهی عمومی و بصیرت یافتن آن ها در انتخابات از دو ابزار مهم استفاده می شود که اولی مطبوعات و دیگری احزاب سیاسی هستند.هم مطبوعات و هم احزاب سیاسی دو نقش عمده را ایفا می کنند. نقش اول اهرم کنترل اجتماعی و نقش دوم آگاهی بخشی اجتماعی است.
مطبوعات بر اساس رسالت خود نبض فعال جامعه بوده و می توانند به عنوان اهرم کنترل اجتماعی عمل نمایند که در تعابیر دینی از آن به عنوان امر به معروف و نهی از منکر نام برده می شود. علاوه بر آن مطبوعات در بالا بردن سطح آگاهی های اجتماعی نقش عمده ای را ایفا می کنند. و از این طریق جامعه به بینش سیاسی و قدرت تحلیل دست می یابد و در نهایت مردم می توانند در انتخاب کاندیدای اصلح بر اساس بصیرت و آگاهی کافی عمل نمایند.
هم چنین احزاب سیاسی علاوه بر تربیت کادرهای ورزیده ی مدیریتی به ارائه برنامه های مدیریتی می پردازند و بر اساس یک پیمان ملی در صورت پیروزی در انتخابات، خود را متعهد و پایبند به وعده های داده شده و عمل به برنامه های ارائه شده می دانند. حزب یا احزاب پیروز، مدیریت کشور را بر عهده می گیرند و احزابی که موفق به جلب آراء مردم نشده اند شروع به بازسازی کادرهای حزبی و تجدید نظر در تحلیل ها و برنامه های ارائه شده خود می کنند. علاوه بر آن به عنوان چشم بیدار جامعه به نقد عملکرد هیات حاکمه می پردازند تا بتوانند ضمن نقد عملکرد حزب پیروز روشنگری اجتماعی کنند و بدین ترتیب به عنوان یکی دیگر از اهرم های کنترل اجتماعی ایفاء نقش کنند.
در حال حاضر در کشور ما به دلیل عدم حضور احزاب فراگیر معمولا گروه ها و دسته جات مختلف با گرایش های متنوع در آستانه انتخابات ائتلاف هایی انجام می دهند تا اکثریت آراء را به نفع خود جلب نمایند. لذا فرد یا حزب پیروز قبل از انتخابات نمی تواند برنامه و تیم مدیریتی مشخصی را معرفی کند و باید تابع شرایط بعد از پیروزی باشد. لذا گاهی مدیریت های ناهمگن و ناهماهنگ در دولت ها به وجود می آید و موجب اتلاف انرژی ها و دوباره کاری ها می شود و در نتیجه بعد از هر انتخاباتی مدیریت اجرایی کشور از اول تا آخر دست خوش تغییر می شود و تا دولت جدید مستقر شود، یک سال از عمر کاری اش سپری شده است. نداشتن تیم اقتصادی و برنامه اقتصادی معین، عدم انسجام در بخش های فرهنگی، بی برنامگی در نظام آموزشی و ده ها معضل دیگر نیز با تغییر دولت ها تکرار می شود.
به این دلیل که چه در انتخابات مجلس و چه در انتخابات ریاست جمهوری این شخص است که رای می آورد و مردم به برنامه یا اهداف حزب خاصی رای نمی دهند، لذا بعد از اعلام نتایج انتخابات مجلس، جناح بندی ها برای گرایش های موجود در مجلس آغاز می شود و بر حسب تعلق خاطر افراد، اصول گرایی، اصلاح طلبی و ... و یا حالت اکثریت - اقلیت شکل می گیرد و چون این جناح بندی ها بر اساس پیوند حزبی نیست، از استحکام لازم برخوردار نمی شود و بر حسب سلایق افراد شکننده و متغیر می شود. ولی اگر نماینده مجلس یا رئیس جمهور کاندیدای یک حزب معین با اساس نامه و مرام نامه از پیش اعلام شده باشد و برنامه های مدیریتی خود را برای نظام قانون گذاری و نظام اجرایی کشور از قبل اعلام کند مردم نه به شخص بلکه به برنامه های اعلام شده رای خواهند داد و می توانند بعد از پیروزی خواسته های خود را بر حسب برنامه های اعلام شده از حزب یا احزاب پیروز مطالبه نمایند.
به نظر می رسد بعد از 34 سال از پیروزی انقلاب اسلامی باید شکل گیری نهاد های قدرت و تضمین حضور مردم و مشارکت سیاسی آحاد ملت از قاعده مندی خاصی پیروی کند و برگزاری هر انتخابات به استحکام و تقویت روند دموکراسی منجر شود و موجب تلاطم مدیریتی و تنش های اجتماعی نباشد. لازمه رسیدن به این هدف تقویت مطبوعات مستقل و خردگرا و وفادار به منافع ملی و حاکمیت اراده ی مردم از طرفی و حمایت از شکل گیری احزاب سیاسی فراگیر از طرف دیگر است.
رشد آگاهی اجتماعی و بصیرت عمومی و یافتن قدرت تحلیل سیاسی از طریق مطبوعات، دانشگاه ها، نهادهای فرهنگی و موضع گیری های شفاف سیاسی گروه ها و دسته جات و احزاب امکان پذیر است.
اساسا نظام انتخاباتی بر دو محور عمده تکیه دارد: اول سیستم حزبی و دوم آگاهی عمومی. و این دو بدون یکدیگر کارآیی نخواهند داشت. احزاب می توانند برنامه های مدیریتی و حکومتی خود را ارائه نمایند تا مردم بر حسب آگاهی اجتماعی انتخاب اصلح کنند. در این میان نقش نخبگان جامعه این است که همواره آگاهی های عمومی را تقویت نمایند و نسبت به سوء استفاده های احتمالی احزاب از اعتماد عمومی هشدار دهند.
مطبوعات و رسانه ها نیز به عنوان چشم تیزبین جامعه می توانند زوایای انحراف احزاب را نشان داده و نقد نمایند. هر چند که معمولا احزاب نیز ارگان های رسمی دارند و از طریق روزنامه یا هفته نامه یا بولتن خبری با هواداران خود و طیف های گوناگون جامعه ارتباط برقرار می کنند. اما هرگز نباید قداست قلم را مخدوش کرده و به فریب افکار عمومی دست زده و به وارونه سازی مسائل دامن بزنند و مردم را در انتخابشان دچار خطا کنند. لذا به هر میزان که تعداد مطبوعات مستقل و غیر حزبی در یک جامعه بیش تر باشد، نشانه رشد دموکراسی و مردم گرایی حکومت است و سبب تضمین حاکمیت اراده ملی است. در عین حال نظام های حزبی نیز ممکن است دچار آسیب هایی شوند؛ از جمله: فقر آگاهی در طبقات مختلف اجتماعی که آسیب اصلی نظام های حزبی است و پذیرش سیستم حزبی بدون رشد آگاهی های اجتماعی که خطر استبداد گروهی و حاکمیت باندهای فاسد قدرت و ثروت را افزایش می دهد. بدین منظور و برای جلوگیری از حاکمیت طبقات خاص و ثروتمند که معمولا با پشتوانه ثروت و امکانات مادی از جریانات خاص سیاسی حمایت می کنند و در پیروزی احزاب نقش بازی می کنند و حزب پیروز را در خدمت منافع گروهی به کار می گیرند باید همواره میزان آگاهی سیاسی و قدرت تحلیل آحاد جامعه را تقویت کرد و این مهم فقط از طریق روشن گری دانشگاهیان و روشنفکران و رهبران دینی و تقویت مطبوعات مستقل و وفادار به آرمان های ملی امکان پذیر می باشد. آری دموکراسی فقط از طریق آگاهی عمومی می تواند به پیروزی اراده ی مردم منجر شود و بدیهی است که آگاهی های عمومی در یک ماه مانده به انتخابات و از طریق هیجانات کوتاه مدت به وجود نمی آید. رشد سیاسی در طول زمان شکل می گیرد، لذا ساز و کار مشارکت سیاسی و اجتماعی مردم نیاز به باز تعریف دارد. نمی توان از مردم انتظار حضور حداکثری داشت ولی در طول دوران های مختلف آن ها را وارد بازی سیاست نکرد. اساسا تربیت سیاست مداران و کسانی که صلاحیت نامزدی در انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری را دارند باید امری جدی تلقی شود.
دانشگاه ها بستر مناسبی برای تربیت سیاسی افراد است و احزاب نیز اعضای خود را از بین اقشار تحصیل کرده جذب می کنند و با تربیت آن ها کادر سیاسی آینده خود را تامین می کنند. احزاب یا ائتلاف هایی که فقط در فصل انتخابات به وجود می آیند امکان برقراری ارتباط با بدنه اجتماعی را ندارند. لذا سعی دارند با انتخاب شعارهای تند و ایجاد هیجانات کاذب سیاسی حداکثر رای ها را به سوی خود جلب کنند و چون بعد از پیروزی نیز برنامه مشخصی برای حفظ و تربیت نیروها و کادرهای آینده حزبی ندارند، موجب دل سردی قشر جوان جامعه شده و نگاه منفی آن ها را به مقوله سیاست موجب می شوند و بدین ترتیب سرمایه های اجتماعی زیادی از دست می روند؛ سرمایه هایی که سازندگان ایران فردا هستند.
منبع: دنیزنیوز www.daniznews.ir