وار
عاشیق حسین جوان (1295 - 1365)
آیدینلیقدان قاچان، کؤلگهده ایتن
قارانلیق کوللاردا یاتانلار دا وار.
مقصدسیز یاشایان، ایری یول توتان
عمانا داش – تورپاق آتانلار دا وار.
دوز گئتمهین حقیقتین یولی ایله،
ایشلمهین اؤز یوردوندا ائلیایله،
وجدانینی، ناموسونو الی ایله،
اؤزوتک نادانا ساتانلار دا وار.
بیلمیر عصمتینی، بیلمیر عارینی،
سالیر آیاق آلتدا اؤز وقارینی،
وئریب اؤزگهلره اختیارینی،
اؤزگه اتگیندن توتانلار دا وار.
عطیرلی گوللری اوزمک ایستهین،
اوزوب یاخاسینا دوزمک ایستهین،
غواصلیق بیلمهین اوزمک ایستهین،
«حسین»! عمانلاردا باتانلار دا وار.
دفاع مقدس حماسه سی
حسین دوستی - اهر
گلدی بعث ارتشی نخوتله که ایران آپارا
قویمادی ملتیمیز ایرانی شیطان آپارا
شیطانین نقشهسی اسلامه قلم چکمک ایدی
حقی پامال ائلیهییب ایسته دی قرآن آپارا
دیو گلمیشدی عدالت قالاسین سیندیرسین
اهرمن نقشه چکیب نقش سلیمان آپارا
ملک اسلامه منافق قشونی ائتدی هجوم
ایسته دی بیرگئجه ده تبریز و تهران آپارا
وطنه خائن اولانلار هامیسی ال بیر اولوب
ایستدی شیطانا بیر تحفه ی شایان آپارا
قان تؤکنلر بیر اولوب قانلی بساط آچمیشدی
گوللری پرپر ائدیب رونق بستان آپارا
قصر شیرینی ائدیب خسرووا تقدیم شاپور
سؤیله فرهاده گلیب سئوگیلی جانان آپارا
شهر اسلام آبادی دشمن ائدیب بمباران
توپ تفنگیله هجوم ائیله دی گیلان آپارا
لاله لر ملکونه طوفانلی سازاخ اسمیش کن
باغبان قویمادی گولشنلری طوفان آپارا
او شجاعتلی علی نین خلف اولادی امام
گلدی بو اؤلکه ده فرمایش یزدان آپارا
مرهم اولدو بو سینیق قلبیمیزین یاره سینه
قویمادی زار و نحیفانه بیزی قان آپارا
ابدیت چیراغین ساچدی قرانلیق گئجه یه
تیره ظلماتی گره ک مهر درخشان آپارا
امامین ایندی خلف اوغلو بیزه رهبردیر
حکم قرآندی فقیه دن هامی فرمان آپارا
رهبرین حکمی نماز تک هامیا واجیبدی
پیرو رهبر اولان اجرت رضوان آپارا
93/06/20
در کانون شعر و ادب حوزه هنری آذربایجان غربی بررسی شد:
یا رب این شاخ گل از شش جهتش دار نگاه
این دعا کردم و از شش جهت آمین آمد!
این بیت را شادروان استاد شهریار ضمن غزلی در اظهار ارادت به رهبر معظم انقلاب در سال 1364 که رئیس جمهور بودند، سروده بود که در تبریز در محضر ایشان قرائت کرد.
امروز رهبر انقلاب اسلامی آیت الله خامنه ای تحت عمل جراحی قرار گرفتند و ساعتی بعد دکتر حسن روحانی رئیس جمهور بر بالین ایشان حاضر شده، عیادت کرد
شعر آزادی
به یاد همه مبارزان گمنام جهان
پل الوار- شاعر فرانسوی
بر روی دفتر های مشق ام
بر روی درخت ها و میز تحریرم
بر برف و بر شن
می نویسم نامت را.
روی تمام اوراق خوانده
بر اوراق سپید مانده
سنگ ، خون ، کاغذ یا خاکستر
می نویسم نامت را.
بر تصاویر فاخر/ روی سلاح جنگیان/
بر تاج شاهان
می نویسم نامت را.
بر جنگل و بیابان
روی آشیانه ها و گل ها
بر بازآوای کودکیم
می نویسم نامت را.
بر شگفتی شبها
روی نان سپید روزها
بر فصول عشق باختن
می نویسم نامت را.
بر ژنده های آسمان آبی ام
بر آفتاب مانده ی مرداب
بر ماه زنده ی دریاچه
می نویسم نامت را.
روی مزارع ، افق
بر بال پرنده ها
روی آسیاب سایه ها
می نویسم نامت را.
روی هر وزش صبحگاهان
بر دریا و بر قایقها
بر کوه از خرد رها
می نویسم نامت را.
روی کف ابرها
بر رگبار خوی کرده
بر باران انبوه و بی معنا
می نویسم نامت را.
روی اشکال نورانی
بر زنگ رنگها
بر حقیقت مسلم
می نویسم نامت را.
بر کوره راه های بی خواب
بر جاده های بی پایاب
بر میدان های از آدمی پُر
می نویسم نامت را.
روی چراغی که بر می افروزد
بر چراغی که فرو می رد
بر منزل سراهایم
می نویسم نامت را.
بر میوه ی دوپاره
از آینه و از اتاقم
بر صدف تهی بسترم
می نویسم نامت را.
روی سگ لطیف و شکم پرستم
بر گوشهای تیز کرده اش
بر قدم های نو پایش
می نویسم نامت را.
بر آستان درگاه خانه ام
بر اشیای مأنوس
بر سیل آتش مبارک
می نویسم نامت را.
بر هر تن تسلیم/ بر پیشانی یارانم/
بر هر دستی که فراز آید
می نویسم نامت را.
بر معرض شگفتی ها
بر لبهای هشیار
بس فراتر از سکوت
می نویسم نامت را.
بر پناهگاه های ویرانم/
بر فانوس های به گِل تپیده ام
بر دیوار های ملال ام
می نویسم نامت را.
بر ناحضور بی تمنا
بر تنهایی برهنه
روی گامهای مرگ
می نویسم نامت را.
بر سلامت بازیافته
بر خطر ناپدیدار
روی امید بی یادآورد
می نویسم نامت را.
به قدرت واژه ای
از سر می گیرم زندگی
از برای شناخت تو
من زاده ام
تا بخوانمت به نام:
آزادی