به گزارش خبرنگار ایکنا؛ مصطفی قلیزاده علیار، شهریارپژوه و مدیر آفرینشهای ادبی حوزه هنری آذربایجان غربی است، وی چندی پیش نشان فرهنگی و جایزه بینالمللی استاد شهریار را به پاس انتشار 10 جلد کتاب در حوزههای شهریار پژوهی، دین، ادبیات و تاریخ ایران، جمهوری آذربایجان، قفقاز، ترکیه، عراق، لبنان و مسلمانان هند از سوی مؤسسه تحقیقاتی پژوهشی قفقاز، آناتولی و آسیای میانه دریافت کرده است. بهمناسبت بزرگداشت استاد شهریار و روز شعر و ادب فارسی با این شهریارپژوه گفتوگویی انجام دادهایم که مشروح آن را در زیر میخوانید.
-سابقه دوستی و آشنایی شما با استاد شهریار به چه زمانی برمیگردد، آیا شما از شاگردان استاد بودهاید؟
برخی خود را شاگرد شهریار مینامند که درست نیست، استاد شهریار، نه کلاسی داشت و نه انجمنی. برخی چند بار نزد استاد رفته و حال، خود را شاگرد او میدانند، صحیح نیست. اما آشنایی با شهریار به ویژه جامعه ادبی معاصر با وی به 70 – 80 سال قبل برمیگردد. کما اینکه مردم ایران و بلکه مردمان فارسیزبان و ترک زبان ایران، افغانستان، آذربایجان، ترکیه، تاجیکستان و قفقاز و ... با وی آشنا هستند. من نیز که علاقهمند به ادبیات و شخصیت استاد شهریار بودم، از سالهای جوانی در تبریز با وی آشنا بودم و زیارت وی در محافل و مجالس به ویژه در دوران جنگ تحمیلی برای ما خاطرهانگیز و خوشایند بود، به ویژه اینکه در مجالس و محافل شهدا حضور مییافتند و در سال 65 نیز در جمع بسیجیان شعر معروف «یا علی باز از خدا دستی به همراه بسیج/ جاودان کن در جهان این جلوه و جاه بسیج» را خواندند.
استاد شهریار، ظاهراً حوصله حضور در انجمنهای ادبی را نداشت و سن و سالش نیز گذشته بود، اما در مجالس شهدا حاضر میشد و یا مراکز تربیت معلم تبریز حضور مییافت. از این رو آشنایی من با وی نیز به صورت عمومی بود و چندین بار با دوستان به منزل وی رفتیم. که این جلسات به صورت منظم هفتگی و ماهانه نبود، بلکه در خانهشان همواره باز بود و هر کسی علاقهمند بود به دیدار وی میرفت.
-استاد شهریار از چه زمانی شهرت یافت، یعنی شهرت وی قبل وفاتشان نیز بود یا بعد در درگذشتش مشهور شد؟
وی مشهورترین و پرمخاطبترین شاعر از دهه 20 تا 30 بود و پس از آن نیز شاعر پرمخاطب و مشهور بوده است. البته متقدمین مانند حافظ و سعدی حسابش جداست، اما از دهه 20 و 30 به این سو، مشهورترین شاعر معاصر شیعی بوده است.
-میتوان این ادعا را مطرح کرد که شهرت شهریار به دلیل اشعار ترکی وی بوده و نه اشعار فارسی؟
عمده شهرت شهریار به دلیل شعرهای ترکی بود، به ویژه منظومه بدیع «حیدر بابا» که مقام معظم رهبری نیز در دیداری که با استاد شهریار داشتند، به این نکته اشاره کردند. البته شهریار هم در شعر آئینی و مذهبی مانند «علی ای همای رحمت» و هم شعرهای عاطفی، عاشقانه، تغزلی، هم اجتماعی و نوعدوستانه و هم میهنی سرآمد بود و به نوعی شاعر چند وجهی بود. برخی عنوان میکنند با وجود بزرگانی مانند فردوسی، حافظ و مولانا و سعدی چرا روز شعر و ادب فارسی به نام شهریار نامگذاری شده است، این حرف منطقی است، اما باید گفت که شهریار شاعری چند وجهی بوده است، اگر بخواهیم ایرانی بودن را مطرح کنیم با شاعران دیگر مشترک است، از سوی دیگر نبوغ فروسی و تغزل حافظ در شهر شهریار وجود دارد و اخلاق و نوعدوستی سعدی نیز در اشعار وی وجود دارد؛ از این رو عناصر مهم شاعرانه را دارد و از همه مهمتر معاصر است و با وجود اینکه کهنسرایان دیگر چندان استقبالی از شعر نیمایی نداشتهاند اما شهریار در این قالب نیز شعر سروده است و یا در میان شاعران ترکزبان مانند ملامحمد فضولی، حاج سیدعظیم شیروانی و شاعران و نوحهسرایان ترکزبان ... نیز سرآمد است. همچنین پیام به انیشتین و یا شعرهای نیمایی، نشان از روح معاصر شهریار دارد و فاجعه بشری در شعر پیام به انیشتین انعکاس یافته و پژواک آن به گوش این دانشمند نیز میرسد. درست است که عمده شهرت شهریار به دلیل شعرهای ترکی بود، اما این همه قضیه نیست، چرا که شعرهایی مانند «دو مرغ بهشتی» که برای نیما سروده و یا «هذیان دل» واقعاً بینظیر است و «مشرب شهریار»، «افسانه شب» که یک منظومه بلند بیش از هزار بیت است و شعر «شب و علی» همه شاهکارند و شهرت شهریار مرهون همه این شعرهاست. شهرت وی در افغانستان و هندوستان به دلیل شعرهای فارسی وی بوده است.
-برخی پس از شعر «علی ای همای رحمت» عنوان کردند که این شعر برگرفته از دیوان شاعران متقدمی مانند مفتون همدانی و ... است، نظر شما چیست؟
مشابهت یک شعر با شعر شاعران دیگر به معنی تقلید نیست؛ چرا که اولاً دیوان این شاعر پس از سرودن این شعر منتشر شده است و از سوی دیگر شاید از نظر ظاهری شبیه شعر شاعران دیگر باشد، اما قوت شعر شهریار بسیار بالاتر است و این شعر به نام شهریار و نه شاعران دیگر مشهور شده است و کسی از آنها مطلع نبود و یک محقق آن را انتشار داده است. این شعر امتیازاتی دارد که در آن شعرها نیست. در رابطه با این شعر، یک عامل معنوی هم مؤثر است، به عنوان مثال شعر «شب و علی» شهریار از نظر ادبی و فصاحت و بلاغت بالاتر از شعر «علی ای همای رحمت» است، اما چندان مشهور نشده است، با وجود اینکه بسیار شاعرانهتر است؛ از این رو این بستگی به همین عامل معنوی و غیبی دارد؛ هر چند قابل اثبات نیست، جز اهلش. همچنین گرچه مشهور شدن چندان ملاک نیست، اما این شعر به قول حافظ «آن»ی دارد که در دیگر شعرها نیست.
-به نظرتان اگر بخواهیم درباره سبک شعری استاد شهریار صحبت کنیم، وی مستقلاً صاحب سبک بود یا آمیختهای ازسبک هندی و عراقی میگفت؟
بیشتر غزلهای شهریار به سبک عراقی است، اما سبک هندی و نازک خیالی در وی کمتر است، اما این شاعر از همه سبکهای شعری مانند خراسانی، هندی، نیمایی و ... تأثیر پذیرفته است و نمیتوان گفت به یک سبک اشاره کرد. حتی میتوان عنوان کرد که با توجه به آشنایی وی با زبان فرانسه، سبب شده بود با اشعار شاعران اروپایی آشنا شود و آثار آنها را به زبان اصلی بخواند و پسرش هادی نیز بر این موضوع تأکید داشت که اشعار برخی از شاعران فرانسوی را به زبان اصلی میخواند و گاهی اوقات نیز گریه میکرد. از این رو با بهرهگیری و تأثیرپذیری از سبکهای مختلف خود نیز افاضات و نوآوریهایی داشت.
-نکتهای در رابطه با این شاعر و شخصیت وی دارید؟
شهریار، شاعر مسلمان متعهد بود که 10 سال آخر عمرش را وقف انقلاب و دفاع مقدس کرد و این بسیار مهم است، شعرهای حماسی که وی در هشتاد سالگی برای شهدا، امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب سروده بود و با صراحت و روشنی و بدون ادای روشنفکری، عقاید و مواضع خود را مطرح میکرد و شعر و هنر خود را در اختیار انقلاب قرار داد و همه در دهه 60، همدیگر را برادر خطاب میکردند، حتی برای رئیس جمهور نیز برادر عنوان میکردند، اما شهریار در شعری که برای رهبر معظم انقلاب سروده، عنوان کرده «تقدیم به آیت الله خامنهای» که این نشان از بصیرت وی است. از این رو شعرهای شهریار درباره دفاع مقدس و انقلاب، خود یک دیوان است.
-در پایان خاطراتی از دیدار با استاد شهریار دارید که برایمان تعریف کنید؟
به همراه جلال محمدی، شاعر تبریزی به منزل استاد شهریار رفتیم و اتفاقاً مرحوم بهلول خراسانی، عالم و روحانی مجاهد و مبارز نیز که اوایل دهه هفتاد رحلت کرده است، نیز در منزل وی حضور دارد و به حسب دعوتی که از وی برای سخنرانی در تبریز کرده بودند، به دیدار شهریار آمده بود و دکتر میرتاج الدینی که آن زمان طلبه کم سن و سالی بود، این روحانی را همراهی میکرد. وقتی آنها رفتند، شهریار درباره بزرگی این روحانی که شاعر هم بود، صحبت کرد و گفت که بیش از 2 هزار شعر دارد که همه آنها را از حفظ است و همچنین از مبارزات وی سخن گفت و عنوان کرد که علاوه بر دائم الوضو بود، دائم الصوم(روزهدار) بود و از این رو وقتی ما در منزل شهریار شیرینی خوردیم، وی از خوردن شیرینی امتناع کرد. در همان دیدار یک یادگاری برای من نوشت.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام
لینک خبرگزاری ایکنا، مورخ 97/6/27
عارف اولانین سئوگیلی جانانی وطندیر
اشاره: کؤرکملی شاعر و ادیب مرحوم حاج مایلین «دیوان»یندا اولان غزللر تبریزده نباتی نشریاتی طرفیندن نشر اولوب. شعرلری کؤچورن جناب «نورالله پورشریف» دیر. بو 550 صحیفه لیک کتابا مصطفی قلیزاده علیار گئنیش مقدمه یازیبدی، شاعرین حیات و یارادیجیلیغینی تانیتدیریب. بورادا مقدمهنی بیرگه اوخویوروق:
گؤرکملی عالم، شاعر، تدقیقاتچی حاج مایل علییِف آذربایجان ادبیاتیندا تانینمیش و سئویملی سیمالردن بیری ده گؤرکملی شاعر، ادیب، یوکسک درجهلی دیندار - ضیالی شخصیته مالک اولان مرحوم «حاج مایل علییف»دیر. اونون هم شعری - هنری، همده عِلمی، عَملی و دینی جاذبهسی آذربایجانین داخلینده و خارجینده اؤز معاصرلرینه گئنیش تأثیر بوراخمیشدی. حاج مایل اسماعیل اوغلو علییف 1935ـ جی ایل آُکتبر آیینین 25 ده باکینین یاخینلیغیندا شعر و ادب اوجاغی اولان مشهور «نارداران» قصبهسینده، دیندار عایلهده دونیایا گؤز آچمیشدی. ابتدائی تحصیلاتینی نارداراندا، اورتا مکتبی (دبیرستانی) قونشو کند «مشد آغا» دا، و 1960- جی ایلده آذربایجان دولت بدن تربیهسی اینیستوتونو بتیرمیشدی. حاج مایل ناردارانین ادبی محیطینده بویا باشا چاتدیغی اوچون، اوشاق یاشلاریندان قدیم کلاسیک ادبیاتا خصوصاً بؤیوک عالم، شاعر و متفکر ملا محمد فضولی شعرینه طبیعی اولاراق هوس گؤسترمیش، اما بو طبیعی هوس و ماراق، حاج مایلین گنج چاغلاریندان تدریجی اولاراق بیر مکتبه چئوریلمیش، اونو بیر بؤیوک فضولی شناس عالم و تدقیقاتچی کیمی تانیتدیرمیشدی. حاج مایل تورک، فارس و عرب دیللرینی یاخشی بیلدیگینه گؤره، 20 ایلدن آرتیق آذربایجان عِلملر آکادمیاسینین الیازمالار اینیستوتوندا علمی – تدقیقی فعالیتلرله مشغول اولموش، اورتا عصرلرین الیازما اثرلری اوزهرینده درین تدقیقاتی ایشلر آپارمیشدیر. فضولینین تورک دیوانی، اونون شاه اثری اولان «لیلی و مجنون» منظومهسی و همچنین «جهانشاه حقیقی»نین سئچیلمیش اثرلری حاج مایلین بو تدقیقاتی – علمی ایشلریندن دیر. حاج مایل اهلبیت(ع) شاعری اولماقلا برابر، اجتماعی و غزل شاعری و ادبی تدقیقاتچی ایدی. او آذربایجاندان خارجینده ده ادبیات اهلی و شاعرلرله ادبی علاقه لر یاراتمیشدیر، خصوصاً ایران، ترکیه، عراقدا علمی – ادبی کنفرانسلاردا اشتراک ائدیب و بؤیوک شاعرلر، ادیبلر و عالملرله تانیش اولوب، دوستلوق علاقه لری قورموشدور. او جمله دن ایران شاعرلری ایله و تانینمیش اهلبیت شاعری مرحوم استاد «محمد عابد تبریزی» ایله چوخ صمیمی ارتباطی و دوستلوغو اولموشدور. حاج مایل 64 ایل ثمره لی عؤمور سوردوکدن سونرا، 1999 ـ جو ایل آوگوست آیینین 22 ده (31 شهریور 1378 ده) آغیر خسته لیکدن وفات ائتمیش، نارداران کندینین مقدس رحیمه خاتون امامزادهسی قبرستانیندا تورپاغا تاپشیریلدی. اوندان مختلف کتابلار، صالح اؤولادلار و حؤرمته لایق عایله عضولریندن علاوه، چوخ قیمتلی بیر کتابخانه یادگار قالیب کی، کیچیک اولماغینا باخمایاراق بؤیوک گنجینه و علم خزینهسیدیر. اونا تای شخصی الیازملار کتابخاناسی یا تاپیلماز، یا چوخ نادر حاللاردا تاپیلار! حیرتلندیریجی الیازما و نادر خطی کتابلار انسانی واله ائدیر. من دفعهلر ناراداران زیارتینه گئتدیکده، بو کتابخانانی دا زیارت ائدیب، حاج مایلین روحینه فاتحه اوخوموشام. الله اونا رحمت ائلهسین. حاج مایلین شعر دونیاسینا بیر باخیش حاج مایل دوغرودان دا آذربایجان شعرینین پارلاق و مشهور اولدوزلاریندان بیریدیر؛ اما او چوخ مشهور اولان بو گونکی ادبیات و شعر اولدوزلاریندان تاریخده داها چوخ قالاجاق و چوخ یاشایاجاق. بونون دا یالنیز بیر سرّی وار، او دا عبارت دیر بوندان کی، حاج مایلین شعرینده شاعرانه فیکرلر، حسّلر، بدیعی تصویرلر، مجازلار، استعارهلر، کنایهلر و سایر صنعتکارلیقلارلا برابر «عقل و حکمت» وار. او بیر اوستاد شاعر اولماقدان علاوه، بیر حکیم و متفکردیر، الهی حکمت بیر جانلی روح کیمی اونون شعرینین جسمینده و چرچیوسینده جریان ائدیر و شعرینه ابدیت باغیشلایر. قرآن دئمیشکن: «و مَن یُؤتَ الحِکمَةَ فَقَد اُوتِیَ خَیراً کثیراً» (هر کیمه الله تعالی طرفیندن حکمت وئریلسه، اونا چوخلو خیرلر عطا اولونار – بقره سوره، آیه 269) بو باخیمدان حاج مایلین بوتون یارادیجیلیغی دقتی چکن، آلقیشا لایقدیر. من مرحوم حاج مایلین حیات و یارادیجیلیغینا حصر ائتدیگیم کتابدا، بو باره ده فکیرلریمی گئنیش سویهده سؤیله میشم کی، یاخین گله جکده ان شاءلله نشر ائدیلهجک. بورادا نئچه مثال ایله، سؤزومو آیدینلاشدیریرام. حاج مایل بو مشهور غزلینی 19 یاشیندا یازمیشدیر: عارف اولانین سئوگیلی جانانی وطندیر هم ناموسو، هم غیرتی، وجدانی وطندیر شاعرین گنجلیگینه باخمایاراق، بو غزلده چوخ درین و معنوی – انسانی فیکرلری، دقتی جلب ائدیر. جوان مایل بیر سیرا باشقا شاعرلر کیمی وطن حاقیندا بوش بوش شعارلا قناعتلنمیر، بوتون انسانلیغی، غیرتی، ناموسو، وجدانی، وطن مفهومی ایله سجیهلندیریر و وطن معناسینی حدسیز توصیف ائدیر. حاج مایل حکمتینین بیر نشانهسی ده بودور کی، او شاعرلیگی خوشلوقدا یوخ، بلکه داها چوخ غمده – کدرده حس ائدیر: شاعرلیگی شادلیقدا، کؤنول، تاپماییرام من الهامی گلیر «مایل»ین هر گون غم اولاندا. شبههسیز کی بئله بیر حس و حال، آنجاق مقدس بیر غم – کدرده اولا بیلر و الهی روحلو بیر حالدیر. دوینا گؤورشو حکتمدن یوغرولان حاج مایل، دونیایه ده باخیشی فرقلی و حکیمانهدیر؛ او حضرت پیغمبر (ص) درین حکمتلی «الدُّنیا مَزرَعةُ الآخِرة» کلامیندان الهام آلاراق، دونیانی آخرتین مزرعه و تارلاسی کیمی حساب ائدیر و ایکی دونیا آراسیندا سیخ علاقه گؤرور : اَبله ایشدیر دار دونیاده وفا اومماق اؤزو کیم اونون هم بیر آدی مشهوردور «دارالفنا» «آخرتچون تارلادیر دونیا»، دئمیش پیغمبریم مایلا لازم دئییلدی، یوخسا ، بیر دم بو بنا. حاج مایلین دونیا گؤروشونده، عارف انسانین یگانه معشوقو آنجاق الله تعالیدیر: عارف انسان اولانین یاری گرک تاری اولا تانرینی ذکر ائلهمک صبح و مسا کاری اولا اورهیین میوهسی الله تانیماقدیر آنجاق تانریسیز بیر اورهیی، گؤرمهمیشم باری اولا حاج مایل، حقیقی عشقی ده ازلی و الهی عشق تانییر. او فیکرینجه عشق انسان ایله بیرگه یارانیب، حدسیز و حدودسوز بیر وجوددور: اوندا کی، تانری الیله تاپدی انسانلار وجود عاشقه، عشقه او گوندن اولمادی سرحد، حدود اول اؤز معبودونا اعلان عشق ائتدی بشر آتش عشقینده ظاهر اولمادی آتشله دود ائله بو باخیمدان مقدس عشق اودو دائما عاشقین اوره یینده شعله چکندیر: عشق بیر اوددور، اونا هر کیم یاخین دورسا یاخار عشق اودو سؤنمز، اونا آغلا و یا گؤز یاشی ساچ حاج مایل شاعرلیگه ده فرقلی باخیر، او شاعر اولماغی یالنیز طبع و قریحه ده دئییل،بلکه بیر الهی سرّ کیمی قیمتلندیریر، حقیقی شاعری «خازن اسرار» آدلاندیریر: طبع ایله شاعرلیک اولماز، چون گرکدیر مایله هم تخیّل صاحبی، هم خازن اسرار اولا. بو مساله ده چوخ آیدین دیر کی حاج مایل گؤرکملی اهل بیت شاعری اولوب، اهل بیت – علیهم السلام – مدحینده چوخلو گؤزل شعرلری یازیب، یارادیب. بیر قطره: یا محمد! یا نبی! ای بیر آدی خیرالبشر اولماسایدین، درک قیلمازدی شر و خیرین بشر ای سالان حیرتلره علمی، جهان عالملرین باخما کی، علمیندن اونلار آگاه اولموش مختصر
اهل عرفانه، کؤنول، بیر اسم پنهاندیر علی (ع) کیمسه بیلمز کی، نئجه بیر اهل عرفاندیر (ع) کایناتین هر ایشین تاپشیرمیش ایزد حیدره اختیاردار جمیع چرخ دؤوراندیر علی(ع) البته حاج مایلین شعر دونیاسی چوخ الوان ناخیشلی، گؤزل، گئنیش و جاذبه لی دیر، شعرلرینی اوخوماقلا اونون شاعرلیک دونیاسینی و حکمتلی، عارفانه دوشونجه لرینی آرتیق تانیماق اولار.
حاج مایلین آذربایجان شعرینه گوستردیگی خدمتلری رحمتلیک حاج مایل معاصر آذربایجان شعرینده عروض قایداسیندا شعر یازماغی یئنیدن دیرچلتدی. او هم غزل یازماق ایله، هم ناردارانداکی ائوینده و باشقا یئرلرده ادبی مجلسلر تشکیل ائتمکله، چوخلو گنج شاعرلری عروض قایداسیندا یازیب، یاراتماغا تشویق و هدایت ائلهییر، بو طریق ایله آذربایجاندا غزل طرزینی یئنیدن احیا ائتدی. مرحوم بابا پهنان و مرحوم استاد حاج علمدار ماهر کیمی قدرتلی شاعرلر حاج مایل مکتبینین ثمرهلری حساب اولور، ائله بو گون ده حاجی مایل مکتبینین طلبهلری باکی و آذربایجانین چوخ یئرلرینده غزل، قصیده، مثنوی و قطعه یازماقلا، ها بئله آذربایجانین کلاسیک ادبیاتینی اوزه چیخارماقلا، نسیمی، فضولی، حاجی سید عظیم شیروانی کیمی داهیلرین شعر و دیل ارثینی یاشلادیرلار، یئنی نسله و دونیایا تانیتدیریرلار. حاج مایل 90 ـ جی ایللرده اؤز ائوینده «مجمع الشعراء» ادبی مجلسینی یئنیدن برپا ائتمهسی ایله آذربایجاندا جوان شاعرلرین انتظارفرج موضوعسوندا شعر یازماسینا زمین یاراتدی. او اؤزو ده بو موضوعدا چوخلو شعرلر یازمیشدیر. شاعرین دیوانی و باشقا کتابلاری حاج مایلدن دیوان اشعار و مختلف باشقا شعر و ادبی تدقیقات کتابلاری قالیب، بیر سیراسی اؤزونون حیاتیندا نشر اولونوب، بیر سیراسی دا سونرالار عالم ادبیات شناس اوغلو حرمتلی «حاج مصطفی»نین تشبّثی ایله باکیدا چاپ ائدیلیب.
حاج مایل حاقدا یازیلان کتابلار بو گونه قدر مرحوم حاج مایلین حیات و یارادیجیلیغی باره مختلف کتابلار ایشیق اوزو گؤروب؛
همچنین بیر سیرا باشقا کتابلاردا شاعر حاقدا دهیرلی فیکرلر، خاطره لر و معلومات نشر ائدیلیب، او جمله دن: «خاطرات حاج علی اکرام علی اف»، تهران 1385 (2006م)؛ «سؤز و موغام بئشیی ناردارانیم»، مرحوم حاج علمدار ماهر،باکی، 2008 بو کتابدا اوخودوغوموز شعرلر حاج مایلین دیوانینداکی شعرلردیر. کتاب حؤرمتلی دوستوم، ادبیات خادمی، تبریزلی فعال ناشر جناب «نورالله پورشریف»ین همت و تشبثی ایله عرب – فارس الفباسینا کؤچورولوب، ایرانلی آذربایجان ادبیات سئورلرینه تقدیم اولور. الله تعالی دان نورالله جنابلارینا بو یولدا آرتیق نائلیتلر آرزولاییر، حاج مایلین روحونا رحمت دیلهییریک. حؤرمتله: مصطفی قلیزاده علیار پاییز 1396 |
|
استاد وثوقی
الگوی عالمان وارسته و سرمشق مُدرسان برجسته
نگاهی به زندگی و سیره علمی - عملی استاد میرزا ابراهیم وثوقی مدرس برجسته حوزههای علمیه
نوشته: مصطفی قلیزاده علیار
نگاهی به زندگی: عالم عامل و فاضل کامل، استاد برجستهی حوزه علمیه، مدرس توانمند و محقق متون فقه و اصول، مبلغ دانشور معارف اسلامی و معلم اخلاق و معنویت، حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای «میرزا ابراهیم وثوقی» یکی از مفاخر روحانیت تشیع و مثالی عالی از ذخایر علمی مکتب حیاتبخش اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در خطه آذربایجان به شمار می رود. ایشان در سال 1317 در شهرستان جلفا و در ساحل زیبای ارس (روستای داران) چشم به دنیا گشوده و در خانواده ای مذهبی و زحمتکش بزرگ شده است. وی تا سال ششم ابتدایی قدیم در زادگاهش درس خوانده، سپس بنا به گرایش مذهبی خانوادگی و علاقه شخصی خود، مقدمات علوم دینی و ادبیات عرب را نزد روحانی فاضل محلی مرحوم «ملا علی کاشفی» (که از شاگردان فاضل مرحوم آیت الله حاج سید ابوالحسن انگجی تبریزی بود) خوانده و در سال 1338 برای ادامه ی تحصیل به تبریز مهاجرت کرده است.
استاد وثوقی خود در این باره می گوید: «پدرم مرحوم «فتح الله» بنابه ایمان و گرایش مذهبیاش به ادامه تحصیل من در حوزه علمیه راضی بود، لیکن با توجه به شرایط نه چندان مطلوب اقتصادی خانواده، به ادامه تحصیل و اقامتم در تبریز تمایل نشان نمیداد، چون تأمین هزینه ی زندگی من در تبریز از طرف او در آن زمان مقدور نبود. اما این مسئولیت پدر را برادر بزرگم شادروان «رضا وثوقی» بر عهده گرفت و تأمین هزینه زندگی و تحصیل مرا مردانه و مؤمنانه قبول کرد و با کارگری و تحمل هزار و یک زحمت و مشقت، مرا در سایه حمایت برادرانه اش گرفت، در واقع در حق من پدری کرد. خداوند پدر و برادرم را قرین رحمت واسعه خود قرار دهد.»
جناب استاد در سایه توکل بر خدا و همت بلند و اراده قوی و هوش سرشار و تلاشهای مستمر توانست خود در راه تحصیل علم، به مراتب والاتری برساند و نشان داد که اگر انسان اراده کند در راه نیل به اهداف بلند و مقدس خود، می تواند با امید به الهی همه موانع بازدارنده و ناتوانیهای ظاهری و مالی را که بر سر راهش قرار دارند، کنار بزند و به مقاصد عالی خویش نایل گردد.
اساتید: استاد وثوقی بعد از مهاجرت به تبریز و اقامت در این شهر دانشبنیان و عالمپرور، در طول سالیان پیاپی در محضر اساتید بزرگ و علمای برجسته تبریز درس خوانده و از محضر فقهی و علمی آنان بهره کافی برده و در سایه استعداد سرشار خدادادی و همت بلند و تلاشهای محققانه خود و با توکل بر خدا، موفق شده مراتب تحصیل و تلمذ را یکی پس از دیگری پشت سر گذارد و خود عالمی برجسته و روحانی وارسته گردد. از جمله اساتید ایشان میتوان به حاج میرزا عمران علیزاده، میرزا علیرضا خوشزبان مرندی، میرزا حسین نجفی، آیت الله سید جواد خطیبی، میرزا علی اکبر محدث، میرزا علی بستان آبادی، آیت الله شیخ عبدالحمید شرابیانی، آیت الله شیخ نصر الله شبستری و شهید قاضی طباطبائی – قدس الله اسرارهم – اشاره کرد.
تدریس: استاد معظم آقای «میرزا ابراهیم وثوقی» در حوزه های علمیه آذربایجان و قم نامی آشناست، زیرا در پنجاه سال گذشته کمتر عالم و فاضل و روحانی و مبلغ و مدرس و استاد و مؤلف و محقق حوزوی پیدا میشود که در حوزه علمیه تبریز تحصیل کرده، اما در محضر استاد وثوقی درس نخوانده یا از وجود علمی و اخلاقی و معنوی و مدیریت ایشان بر مدارس علمیهی این شهر بهره نبرده باشد.
استاد وثوقی خود می فرماید: از نخستین سالهای طلبگی و تحصیلم در تبریز، مثل اغلب طلاب، به روش سنتی و اصولی حوزه های علمیه، ادبیات و مقدمات را تدریس میکردم زیرا هم به تدریس علاقه داشتم، هم خودم بیشتر و تحقیقی تر یاد میگرفتم، هم این فعالیت علمی باعث میشد درسها را فراموش نکنم و هم به طلاب جوانتر یاد میدادم و هم علاوه بر اینها در مجموع کاری ثواب و عبادتی خداپسندانه بود.»
ایشان در بیان اهمیت کار تدریس در زندگی خود میفرماید: اتخاذ همین روش سنتی درست حوزوی یعنی تدریس، از اول در واقع مسیر آینده زندگی و فعالیت مرا رقم زد و بحمدالله در جامعه بیشتر مفید واقع شدم و به توفیق الهی در طول بیش از 50 سال تدریس در زمینه ادبیات عرب و منطق و فقه و اصول فقه و حدیث و عقاید، به ادامه حیات علمی حوزه های علمیه شیعه در حد توان و وسع علمی خود کمک کردم و در این مدت صدها طلبه جوان از تدریس بنده بهرهمند شدهاند که این موفقیت بنده نعمتی بزرگ از طرف خداوند است.
استاد عالیقدر در خصوص تدریس کتاب شریف «شرح لمعه» میگوید: از سال 1352 تدریس کتاب فقهی - استدلالی «شرح لمعه» را آغاز کردم و در طول چهل سال نزدیک به 20 بار تمام متن و ابواب این کتاب شریف را برای طلاب تدریس کردهام.
گفتنی است کتاب مشهور «شرح لمعه» از تألیفات فقیه بزرگ شیعی شهید ثانی (قرن دهم هجری)، یکی از مهمترین و جامعترین کتب فقه استدلالی شیعه و از کتب محوری در تدریس علم فقه شیعه به شمار میرود که در طول چهار قرن گذشته مستمراً در حوزههای علمیه و مراکز آموزش دانشگاهی و دانشکده های حقوق در ایران و عراق و لبنان و حجاز و ... تدریس شده و هنوز هم تدریس میشود و هیچ کتابی جایگزین آن نشده است. هر طالب علم دینی با فراگیری این کتاب عظیم و بزرگ نزد اساتید فن، علاوه بر آشنایی با مسایل فرعی احکام دینی و تکالیف الهی، روش استنباط علمیِ احکام فقهی و شیوه اجتهاد فقه جعفری را هم می آموزد و احکام پنجگانه تکلیفی اسلام و انواع عبادات و تجارت و معاملات و کسب و کار و کشت و زرع و عمران و آبادانی و وقف و انفاق و احسان و خمس و زکات و اقتصاد اسلامی و احکام حلال و حرام و حقوق واجب و غیر واجب و در مجموع وظایف فردی و اجتماعی و اصول بنیانهای روابط اجتماعی و حکومتی مسلمانان را به روش علمی و مستدل میشناسد و توان علمی لازم برای طی دوره عالی اجتهاد و فقاهت را پیدا میکند. بنا بر این، مدرس کتاب «شرح لمعه» آن هم کسی که طی سالیان متمادی چندین دوره مکرراً تمام ابواب آن را تدریس نماید، بیشک خود قدرت اجتهاد پیدا می کند و به مثابه یک فقه شناس بزرگ، تخصصاً دارای صلاحیت فقاهت و فتوا میشود. به یقین استاد فرزانه آقای حاج میرزا ابراهیم وثوقی دارای چنین شایستگی علمی و توان فقهی است و بر منابع فقهی و مقدمات آن (ادبیات عرب، آیات الاحکام، حدیث، رجال، درایه، منطق، اصول فقه، اقوال و آرای فقهاء و متون فقهی) تسلط کافی دارند هر چند خود در کمال تواضع هیچ ادعایی ندارند.
البته ایشان در چند سال اخیر به تدریس کتاب مکاسب شیخ انصاری مشغولند که کاملا کتاب اجتهادی و استدلالی و دارای مطالب بسیار سنگین و تخصصی محض فقهی و بالاترین و آخرین متن مرسوم فقهی در حوزه های علمیه می باشد و مدرس مکاسب قطعاً خود مجتهد و فقیه است.
شاگردان استاد وثوقی در نیم قرن گذشته مخصوصا بعد از انقلاب اسلامی، در تمام ابعاد جامعه در داخل و خارج ایران، منشأ خدماتی مفید و متصدی فعالیت های علمی، فرهنگی، تبلیغی، تدریس، تحقیق، پژوهش، تالیف، مدیریت، قضاوت، امامت جمعه و جماعات، عرصهی رسانه و مسئولیتهای اداری بودهاند به ویژه در حوزه های علمیه، دانشگاهها، مدارس، مراکز علمی و فرهنگی، نهادها، ادارات، مساجد و ...؛ و در رشد علمی و فرهنگی جامعه، شکوفایی فکری جوانان و تربیت معنوی مردم مسلمان مؤثر واقع شده اند. امروزه دهها نفر عالم و نویسنده و مبلغ و مدرس و مدیر و مسئول متعهد در کشور افتخار شاگردی استاد وثوقی را دارند.
ویژگیهای تدریس استاد وثوقی:
به نظر راقم این سطور که سالها در جلسات درسهای مختلف استاد وثوقی (شرح لمعه، منطق، اصول فقه، کلام) نشسته، این استاد و مدرس بزرگ حوزه و فقهشناس برجسته و مدیر مدبّر و دلسوز مدارس علمیه، در تدریس متون درسی علاوه بر داشتن شرایط عمومی و تسلط بر موضوع و فروعات مسایل درسی؛ سه ویژگی خاص دارد:
اول: تحقیقی و تطبیقی بودن متن دروس از حیث جزئیات لفظ و معنا و منظور و منطوق و دسته بندی مطالب.
دوم: جلب توجه و تمرکز شاگردان به درس و پویا نگهداشتن ذهن آنان با سوالات مرتبط و مقتضی تا آخر جلسه.
سوم: شاداب نگه داشتن روحیه طلاب از اول تا آخر جلسات درس، با ذکر برخی نکات کوتاه مطایبه آمیز، لطایف ظریف و مرتبط، اشعار، کنایات و تمثیلات شیرین ترکی و فارسی و عربی، باعث میشود فضای جلسات درسها در اثر سنگینی مطالب، کسالت آور نشود و شاگردان احساس خستگی نکنند.
تمام طلاب و شاگردان استاد وثوقی اولاً با طیب خاطر و اشتیاق در کلاسهای ایشان حاضر میشدند و حاضر میشوند و استقبال میکنند و روش تدریس این استاد فاضل و فرزانه را می پسندند؛ ثانیاً حتی بعد از گذشت دهها سال، معمولا از جلسات درس ایشان خاطراتی به یادماندنی دارند و روش استاد را فراموش نمیکنند. از این منظر، روش تدریس و شیوه کلاسداری استاد وثوقی در نوع خود، منحصر به فرد و الگویی آموزنده برای مدرسان حوزه و اساتید دانشگاه میتواند باشد.
به گفته یکی از شاگردان فرزانه و نکته سنج استاد وثوقی، اگر از آن همه تدریس شرح لمعه (حدود 20 دوره) توسط ایشان، یکی را مرتب از اول تا آخر در سالهای گذشته به صورت صوتی و یا صوتی - تصویری ضبط میکردند، امروز گنجینهای زنده بود که طلاب و حتی مدرسان شرح لمعه از آن استفاده میکردند، اما دریغ!... البته با این حال به نظر می رسد باز هم دیر نشده، اگر استاد قبول فرمایند و یک دوره دیگر تدریس شرح لمعه را شروع کنند تا به صورت صوتی و تصویری ثبت و ضبط گردد هم امروز و هم در آینده و در هر زمان و مکانی در ایران و خارج از ایران، مخصوصا در بلاد ترک زبان و آذربایجان و قفقاز طلاب و مدرسان شرح لمعه و فقه شیعی از آن بهره مند می شوند، به مرحله فیض عام میرسد و به حسنه ساری و جاری تبدیل میشود. کما اینکه در قم و سایر حوزه های علمیه، دهها سال است که این اقدام در باره دروس مهم مدرسان بزرگ انجام میگیرد و علاوه بر داخل حوزه، از «رادیو معارف» مرکز قم هم برخی از دروس فقه و اصول و تفسیر و حدیث و عقاید و تاریخ اسلام اساتید بزرگ برای عموم مردم و فضلا و طلاب پخش میشود.
مدیریت مدارس علمیه
مدیریت بر مدارس علمیه دینی بحق کاری سنگین و پرمسئولیت و طاقتفرسا است، زیرا هم باید در شکوفائی استعداد علمی و رشد فکری طلاب دقت و مدیریت و شیوه های لازم و مؤثر را به کار گیرد، هم در جذب مدرسان فرزانه و متخصص و مهذب و پاکنفس، جستجو و تلاش کند و هم در تزکیه نفس و تربیت اخلاقی و پرورش معنوی و عملی دانش آموختگان مکتب اهل بیت (ع) و فقه جعفری، مدیریت اخلاقی و معنوی مخلصانه ای داشته باشد تا عالمانی بزرگ و آموزگاران اخلاق و معنویت در این مدارس تربیت شوند و فقیهان و محدثان و مفسران و متکلمان و واعظان و مبلغان و مدیران پارسا و رهبران دینی و اعتقادی مخلص و مجاهدان حافظ دین خدا از این مدارس بیرون آیند و تاکنون در طول تاریخ، حوزه های علمیه بر مدار چنین مدیریتهای سازنده استوار بوده است و صد البته چنین مدیریتی از یک مدیر روحانی فاضل و متعهد بر نمیآید بلکه یک مدیر فرهیخته و فاضل و روحانی مهذب و شجاع و صریح و جدی و هوشمند و در عین حال انسانی رئوف و دارای سعه صدر و بسیار فعال و خستگی ناپذیر با داشتن اخلاص واقعی برای خدا و آشنا با مسائل فرهنگی و جریانات مذهبی روز و مشارب فکری مختلف محیط زندگی و آگاه به روابط اجتماعی و اوضاع زمانه میتواند از عهده انجام چنین مسئولیت خطیری در تصدی مدیریت مدارس علمیه دینی برآید که بیشک حضرت استاد حاج شیخ ابراهیم وثوقی، به شهادت همه فضلاء و علماء و شاگردان ایشان، در طول دهها سال چنین مدیریت شایسته ای در مدارس علمیه تبریز داشته اند و کاتب این حروف خود سالها از نزدیک مدیریت کارآمد استاد را به چشم دیدهام. خود استاد با کمال تواضع در جملاتی ساده و کوتاه از دوران مدیریت طولانی مدت 25 سالهاش بر مدارس حوزه علمیه تبریز نوشته: «اینجانب ابراهیم وثوقی از سال تحصیلی 1355 الی 1370 در حوزه علمیه حاج صفرعلی تبریز به عنوان مدیر در خدمت طلاب محترم دینی بوده و از سال 1370 الی 1374 در حوزه علمیه صادقیه مدیریت مدرسه را عهدهدار بودم و از سال 1374 الی 1381 بعنوان مدیر داخلی حوزه علمیه حضرت ولی عصر (عج) خدمتگزار طلاب بودم.»
حجت الاسلام والمسلمین آقای شیخ «جواد آراسته» از شاگردان استاد وثوقی در سالهای 1355 تا 1361 بوده که بعدها از مسئولان فرهیخته و مدیران شایسته نظام جمهوری اسلامی محسوب میشد، در سال 1373 طی یادداشتی صمیمانه و صادقانه در خصوص شیوه تدریس و مدیریت استاد، نوشته:
«در شیوه تدریس و مدیریت، معظمله سبک منحصر بفردی داشته و مجاهدتها و ابتکارات ایشان موجب پیشرفت سریع کیفی و کمی آموزش و تربیت طلاب میشد و تلاش و دلسوزی، فعالیت پرکار ایشان و اصرار در موفقیت آموزی و تربیتی طلاب توسط معظمله الحق مصداق تامّ جهاد در مسیر فوق بوده، سلوک و رفتار و تقید به موازین شرعی و اخلاقی او و روح تقدس و تقوی و زهد ایشان الگوی تربیتی عملی برای طلاب بوده است.»
این نکته مثبت و آموزنده از شیوه رفتاری استاد وثوقی هم ناگفته نماند که یکی از روشهای خوب و جذاب ایشان در مدیریت مدارس و نیز در مقام تدریس و تربیت طلاب و روابط اجتماعی و شخصی، اتخاذ سلوک دوستانه و بدور از شیوه تحکمآمیز مدیران خشکه مقدس و مدرسان سختگیر و فضلای تنگ حوصله است. ایشان در تمام مراودات رسمی و دوستانه و شخصی خود به طور کاملاً طبیعی چهرهای متبسم، دوستانه و مهربان و رفتاری احترام آمیز و دوستانه دارند و دور از هر گونه تصنع و تشریفات و تکلفی مبرّا هستند، از این رو، طلاب و سایر مراجعه کنندگان خیلی راحت با ایشان رابطه برقرار میکنند و حرف میزنند.
اهتمام به تدریس دروس جنبی
استاد وثوقی در دوران مدیریت خود بر مدارس علمیه خصوصا مدرسه حاج صفرعلی - که بنده یکی از طلاب آن بودم و به چشم خود دیدم - به تدریس دروس جنبی آن زمان برای طلاب با دعوت از اساتید برجسته و با هدف ارتقای سطح سواد علمی و فرهنگی طلاب اهتمام میورزید و طلاب حایز شرایط در اوقات مناسب بر اساس برنامهریزی دقیق و تحت نظات مدیر مدرسه آن دروس را فرا میگرفتند از جمله دروس جنبی آن دوران عبارت بود از: روخوانی قرآن، آموزش تجوید و ترتیل قرائت قرآن، تدریس گلستان سعدی، تدریس کلیله و دمنه، عقاید، اخلاق و تفسیر.
تبلیغ دین و حل و فصل امور شرعی مردم
گر چه استاد وثوقی بیشتر به تدریس تمایل داشتهاند و دارند و بنا به ذوق ذاتی به تدریس بیشتر از تبلیغات منبری میپردازند، اما امامت جماعت و اقامه نماز در مساجد هم داشتهاند و دارند و به اقتضای حال و عنداللزوم منبر هم میروند و از ائمه جماعت و ارشاد مردم شهر تبریز محسوب میشوند؛ استقبال عموم مردم مخصوصاً آگاهان و اهل سواد و اندیشه از روش تبلیغ منبری و سنتی ایشان هم قابل توجه است، زیرا ایشان در بیان منبری نیز همان روش استدلالی عالمانه اش را البته به شکل لطیف و عامه فهم رعایت میکند، لذا در منبر هم در تبیین مبانی اسلام و تفسیر آیات قرآن و ترجمه و شرح کلام معصومین (ع) و ترویج معارف دینی و ذکر نکات اخلاقی و بیان احکام شرعی و ذکر مصائب اهل بیت (ع) با تحریک عواطف پاک به لسان تذکر و تذکار، کلامش در دلها موثر واقع میشود.
اجازه نامه های بزرگان حوزه:
اجازه نامه کتبی یا شفاهی بزرگان حدیث و فقه و تفسیر به علمای جوانتر یا معاصر خود، نوعی تایید علمی و نشان درجه فقهی و معنوی صاحبان اجازهنامه است و نشانگر بیداری و حساسیت حوزههای علمیه در طول تاریخ نسبت به حراست از مرزهای علمی و اعتقادی و فقهی و احترام به صاحبان صلاحیت های علمی و معنوی و سلوک شرعی و عملی در بین دانشمندان و فقها و محدثان احادیث اهل بیت (ع) میباشد تا هر کسی ادعایی بیاساس نکند و شایستگان از غیر آن باز شناخته شوند و مردم مسلمان با مشاهده اجازات معتبر بزرگان فقه، صاحبان این قبیل اجازه نامه ها را محترم شمارند و در رتق و فتق امور دینی و تصرف و تخمیس اموال و صرف وجوهات شرعی و امور حسبیه خود به ایشان اعتماد کنند.
استاد میرزا ابراهیم وثوقی از اوایل تدریس فقه در دهه پنجاه که از فضلا و مدرسان جوان حوزه تبریز به شمار میرفت، دارای اجازه نامههای کتبی از فقهای بزرگ و مراجع معظم تقلید بودند و این نشانگر آن است که ایشان از آن دوران حایز شرایط علمی و اخلاقی و معنوی و دارای سیره پاک و تقوامحور با رعایت موازین شرعی در همه ابعاد آن و خود از فضلای برجسته حوزه و از مروجان شایسته شریعت محمدی (ص) و از مبلغان معارف مکتب اهل بیت (ع) بودهاند و هستند و نیابت مرجعیت شیعی و شایستگی لازم در حل و فصل امور شرعی و تصدی صرف اموال و وجوه شرعی مؤمنین را داشتهاند. اجازه نامه هایی کتبی از بزرگانی مثل آیات عظام سید حسن انگجی، میرزا مسلم ملکوتی، میرزا یدالله دوزدوزانی، شیخ جعفر سبحانی، مکارم شیرازی، سیستانی، موسوی اردبیلی، آیتالله خامنه ای و .... شاهد این مدعاست.
نمایندگی مرجعیت تشیع
استاد میرزا ابراهیم وثوقی علاوه بر نیابت عام مراجع معظم تقلید، از سال 1393 و بعد از وفات مرحوم آیت الله استاد حاج شیخ علیرضا خوشزبان مرندی در تبریز، مسئولیت دفتر مرجع بزرگ معاصر شیعه آیت الله العظمی سید علی سیستانی و نمایندگی ایشان را در آذربایجان بر عهده دارند و این مسئولیت هم بنا به قابلیتهای علمی و اخلاقی و ارتباطات اجتماعی استاد بر عهده ایشان گذاشته شده است. امروز در تبریز ایشان در کنار تدریس مکاسب شیخ انصاری، مسئولیت سنگین حل و فصل امور شرعی عموم مؤمنین و بخصوص مقلدان آیت الله سیستانی را هم بر عهده دارند.
الگوی رفتاری و اخلاقی در خانواده
نویسنده این سطور یکی از کوچکترین ریزه خواران خوان نعمت تعلیم و تربیت استاد وثوقی در دهه شصت بودم و همچنان که اشاره کردم، سالهایی محدود در محضر پرفیض ایشان توفیق تلمذ داشته ام، اما بیش از 30 سال افتخار آشنایی با استاد وثوقی و بهره مندی معنوی و علمی ایشان را دارم و در این نوشتار مختصر فقط به سلوک علمی و تعلیم و تربیتی ایشان نظر پرداختم نه حریم زندگی شخصی و موفقیت های استاد در صحنه زندگی خصوصی خودشان. اما در پایان ذکر این نکته مهم اخلاقی و آموزنده را ناگفته نمی گذارم که استاد وثوقی به توفیق الهی از اول در زندگی شخصی خود و بعدها در زندگی مشترک خانوادگی و همچنین در تربیت فرزندانی صالح و مفید به خود و جامعه، روشی نیک و درست و جذاب به شیوه بزرگان دین داشته؛ انسانی بسیار مهربان و خوشمشرب و صبور و جذاب و ساده زیست و در روابط فامیلی و صله ارحام هم، دارای منش های پسندیده و آموزنده هستند که رفتار درست ایشان در این عرصه نیز میتواند الگویی عالی و نمونه ای مثال زدنی برای دیگران از منظر سبک زندگی اسلامی در خانواده باشد.
منبع: هفته نامه «دَنیز» شماره 105؛ مورخ 28 اسفند 1395
17 فروردین سالروز یک قیام ملی مظلوم در ایران
یادی از شیخ محمد خیابانی به مناسبت 17 فروردین سالروز قیام شیخ در تبریز
دو سال پیش در چنین روزی نوشتم: روحانی مجاهد، اندیشمند بزرگ و عقل بیدار انقلابی شیخ محمد خیابانی (1297- 1338 هـ. ق) روز 17 فروردین 1299 در تبریز بر ضد استداد داخلی و قرارداد استعماری 1919 وثوق الدوله قیام کرد و در 22 شهریور همان سال در همان شهر توسط قوای قزاق مهدیقلی خان هدایت (مخبر السلطنه) به شهادت رسید.
خیابانی نماد وحدت ملی همه ایران و فدایی راه آزادی کشور و ملتش از زیر یوغ استعمار روس و انگلیس و استبداد داخلی است ... صد حیف که با گذشت بیش از نود سال از قیام و شهادت شیخ محمد خیابانی این «مرد مبارز و روحانی آزاده» (تعبیر رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای)، هنوز هم کاری شایسته در باب معرفی شخصیت و زندگی و قیام وی در جمهوری اسلامی انجام نشده از قبیل کنگره و سریال و فیلم و انیمیشن و ... و خیابانی هنوز هم مظلوم است!
|
|||
|