گزارش میدانی؛
مساجد ایرانی در ارمنستان و قراباغ کوهستانی
کوهستانهای قفقاز از دیرباز مورد توجه ایرانیها بوده است. این سرزمین رویایی جایگاه خاصی در حافظه تاریخی ما دارد و در جایجای آن میتوان خاطرات مشترکی از زندگی و حیات فرهنگی ایران و مردمان بومی آنجا پیدا کرد. آنچه ایرانیها به عنوان قفقاز میشناسند عمدتاً جنوب این رشته کوههاست که از داغستان آغاز و به ایروان و نخجوان ختم میشود. در گذشته شهر تاریخی «دربند» (شهری که بنای حصار آن با نام انوشیروان گره خورده) مرز تاریخی ایران با مهاجمان شمالی بود و نواحی شهری در همین ناحیه از کانونهای مهم تمدنی و زبان فارسی به شمار میرفت.
در این بین ارمنستان از نواحی تمدنخیز ناحیه است که در سراسر آن میتوان بناهای تاریخی را دید. مساجد ایرانی در این منطقه نیز از ساختمانهای زیبای آن نواحی هستند.
این جمهوری کوچک خودمختار همزمان با فروپاشی شوروی و با استناد به قانون اساسی آن اعلام موجودیت کرد. قراباغیها فلسفه استقلال خواهی خود را همانی میدانستند که بقیه جماهیر به آن استناد کرده بود. اما بلافاصله درگیری های خونینی رخ داد که تا 1994 به درازا کشید.
عملا نزدیک به 140 کیلومتر از مرزهای شمالی ایران از روستای گورادیز تا ابتدای مرز ارمنستان به قراباغ کوهستانی اختصاص دارد.
در طول جنگ و پس از آن دستگاه تبلیغاتی باکو، پروپاگاندای زیادی در کشورهای اسلامی (به ویژه پاکستان، عربستان و ایران) مبنی بر تخریب مساجد اسلامی در قراباغ و حتی خود ایروان (که در قدیم دارای جمعیت مسلمان زیادی بود) مطرح کرد. این تبلیغات بیشتر در خصوص مساجد شوشی و شهر آغدام بود که بازدید میدانی از آنها موضوع این گزارش است.
بازدید از این مساجد نشان میدهد که دولت قراباغ کوهستانی نه تنها آسیبی به این مساجد نرسانده است بلکه در مواردی و به هزینه بسیار به مرمت آن اقدام کرده است. از سوی دیگر به لحاظ حقوقی مساجدی مانند مسجد ایرانی آغدام و مساجد ایرانی شوشی کمترین ارتباط را با جمهوری آذربایجان دارند. این مساجد یادگار حضور ایرانیها در قفقاز به ویژه در شوشی هستند. زبان و خط فارسی به همراه معماری کاملا ایرانی در سراسر مسجد نشان میدهد که مساجد مزبور پیش از هر چیز بخشی از میراث فرهنگی ایران هستند و قراباغ کوهستانی نیز آنها را به عنوان میراث فرهنگی ایران شناسایی کرده است.
* مساجد شوشی
قراباغ از دیرباز منطقهای مرکب از جمعیتهای قومی مختلف بود. به طور کلی قفقاز از تنوع قومی و زبانی بالایی برخوردار است که ساختار فرهنگی آن را تو در تو و پیچیده کرده است. حضور خاندانهای ایرانی در این منطقه به ویژه شوشی، تا پیش از 1918 و حمله اردوی عثمانی به قفقاز (به فرماندهی نوری پاشا برادر انور پاشا) به نحو بارزی مشهود بود. در موزه تاریخ شهر شوشی مدارک زیادی هست که نشان میدهد خاندانهای ایرانی به ویژه از طبقه اشراف در این شهر و اطراف آن زندگی میکردند. بخشی از آثار هنری و معماری شوشی نیز به حصور همین دسته از ایرانی در آنجا باز میگردد. قلعه و حصار شهر از جاذبههای تاریخی و گردشگری آن است و بر زیبایی طبیعی آن افزوده است. این قلعه در 1756 میلاد توسط «پناهخان جوانشیر» از سرداران نادرشاه بنا شد. پیش از 1918 و حمله نیروهای عثمانی به جنوب قفقاز خاندانهای ایرانی در شهر زندگی میکردند که تقریبا همگی یا توسط ارتش عثمانی قتل عام و یا مجبور به مهاجرت شدند.
هنگامی که سخن از مسجد در شوشی میرود، مسجد جامع شوشی موسوم به «مسجد ایرانی عُلیا» فرا یاد میآید. اما در این شهر مساجد دیگری نیز وجود دارند. مسجد ایرانی اولیا که به نامهای دیگری چون مسجد جامع شوشی یا مسجد «گوهرآغا» معروف شده، یکی از زیباترین بناهای تاریخی شهر شوشی است. این بنا در 1768 توسط ابراهیم خلیل جوانشیر فرزند پناهخان ساخته شد. بعدها دختر وی به نام گوهرآغا که از مادری گرجی متولد شده بود، به ادامه ساخت و مرمت آن کمک کرد. کتیبهای به زبان فارسی در سر در مسجد نصب شده که نشان میدهد گوهرآغا بخشی از اموال خود را جهت تعمیرات وقف کرده است. این مسجد دارای یک حیاط پشتی است که گورستان بزرگان شهر بود. تمام سنگ قبرهای آن به زبان فارسی است.
در ضلع غربی مسجد، حجرههای کوچکی قرار دارد که احتمالا برای استراحت زائران و یا طلبهها بود، این قسمت نیز در حال بازسازی است.
این مسجد که دارای ویژگیهای هنری منحصر بفرد و نیز ارزش تاریخی و اجتماعی است، به موجب تابلو نصب شده، مورد حفاظت مسئولان قراباغ قرار دارد و هزینه های مرمت آن مشترکاً با بخش خصوصی ایران تامین میشود. روند مرمت مسجد هم اکنون در جریان است و پیشبینی میشود تا چند سال آینده به اتمام برسد. بخش خصوصی ایران که در حوزه هنر و معماری فعالیت دارد، بازسازی این بنا را بر عهده گرفته است.
مسجد ایرانی اولیا که به نامهای دیگری چون مسجد جامع شوشی یا مسجد «گوهرآغا» معروف شده، یکی از زیباترین بناهای تاریخی شهر شوشی است. این بنا در 1768 توسط ابراهیم خلیل جوانشیر فرزند پناهخان ساخته شد.
مسجد دیگر، که در نزدیکی ضلع شمالی مسجد گوهرآغا قرار گرفته، «مسجد ایرانی سُفلی» نام دارد که امروزه متروکه است. این مسجد نیز ارزش معماری و زیبایی خاص خود را دارد و از یک صحن بزرگ (احتمالا بزرگتر از مسجد بالادست/گوهریه) به اضافه دو منارهای که تقریبا سالم مانده تشکیل شده است. منارههای آن از مسجد بالادست، بلندترند و نزدیک به 80 پله است به طوری که هنگامی که فرد بر فراز آن قرار میگیرد تسلط ذوقانگیزی بر کل شهر پیدا میکند. صحن این مسجد نسبتا بزرگ بوده و از شبستانهای زیبایی تشکیل شده که در صورت تعمیر زیبایی آن دو چندان خواهد شد. حیات اصلی مسجد بالادست محوطهای وسیع است که امروزه به دلیل متروکه ماندن، تبدیل به چمنزار شده. در اینجا بخش مهمی از طاق مسجد فرو ریخته است و کاشیکاریهای آن در گذر زمان تخریب شدهاند. برخلاف مسجد بالادست که در آستانه تعمیر و مرمت است، هنوز خبری از تعمیر این بخش از مسجد نیست. با توجه به اینکه مسجد ایرانی شوشی معروف به گوهریه مجموعهای از دو مسجد بالادست و پایین دست است، مشخص نیست که آیا مسجد پایین دست نیز شامل پروژه تعمیر و مرمت خواهد بود یا خیر؟!
مسجد گوهریه، هم اکنون در حال بازسازی است و هیچ گاه نیز مورد بی احترامی ارمنیان قرار نگرفته است.
آخرین گزارش اساتید تاریخ و ایرانشناسی از وضعیت این مسجد به 2009/1388 باز میگردد. دکتر حامد کاظمزاده در گزارش میدانی خود از روند مطلوب بازسازی آن خبر داده بود که تا کنون ادامه دارد. وی در این گزارش اشاره میکند که مسئولان قراباغ، با به وجود آوردن آرامش، از 2006م شروع به بازسازی آن کردهاند. تعمیر سقف، خاکبرداری از صحن مسجد، تعمیر کتیبههای آسیب دیده، صاف کردن سنگ قبرهای افتاده و نصب پلههای جدید از جمله اقداماتی بود که این مسجد مخروبه را به بنایی قابل قبول در شأن نام یک مسجد تبدیل کرده است. البته، بدون تردید این بنا همچنان نیاز به احیاء و بازسازی دارد که این موضوع نیز همت ایران و نهادهای متولی مساجد و امکان مذهبی را میطلبد.
علاوه بر این مساجد دیگری نیز در شوشی وجود دارند که از بناهای تاریخی و ماندگار آن به شمار میروند. از آن جمله میتوان به مسجد پناهعلیخان (ساتلی) اشاره کرد که به طور کامل مرمت و بازسازی شده است و تمام هزنیههای آن بر عهده ارامنه است.
مسجد کبود ایروان
آنچه در مرکز شهر ایروان خودنمایی میکند مسجدی با گنبد نیلگون است که در 1765 میلادی توسط والی وقت ایروان احداث شده است. این مسجد دارای شبستانی به وسعت 446 مترمربع، گنبدی با ارتفاع 24 متر و 26 حجره است. در حیاط مسجد یک باغ کوچک ایرانی قرار دارد و معماری خود مسجد نیز، همتای بسیاری از مساجد ایران است.
مسجد کبود ایروان یکی از زیباترین مساجد در نوع خود است. این مسجد به لحاظ معماری و ساختار از اهمیت زیادی برخوردار است و با گنبدی به رنگ کبود، یکی از زیباییهای ایروان است و محل بازدید گردشگران است.
هزینههای تعمیر و مرمت مسجد در سال 1996- 1999 از سوی بنیاد مستضعفان تامین شده و هم اکنون اداره آن بر عهده سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است ولی هزینههایی چون پول آب و برق توسط دولت ارمنستان تامین میشود. از جمله برنامههای فرهنگی مسجد کبود پس از واگذاری 99 ساله به ایران در سال 1394 برگزاری کلاس های آموزش زبان فارسی است.
* مسجد آغدام
شهر آغدام (آغنا) در شمالغربی قراباغ کوهستانی واقع شده است و مرکز میوه انار در قراباغ است. در منطقه تماس بین نیروهای متخاصم ارمنی و جمهوریآذربایجان، یک مسجد ایرانی دیده میشود که طبق تابلوی دولتی نصب شده، این مکان را به عنوان میراث فرهنگی ایرانی مورد شناسایی قرار گرفته است.
مسجد آغدام علاوه بر اهمیت تاریخی از اهمیت سیاسی برخوردار است و ممکن است در پروپاگاندای سیاسی از سوی باکو مورد استفاده قرار گیرد. از همین رو پیش از این، گروه مینسک (وابسته به سازمان امنیت و همکاری اروپا) با حضور در مسجد و نواحی اطراف بر حفاظت آن گواهی دادهاند.
مسجد ایرانی آغدام یا به قول ارامنه مسجد پارسی، مابین 1868- 1870 ساخته شد. طول مسجد 21 گام و عرض آن 23 گام بود. در حیات پشتی مسجد، منتهی به باغ های کشاورزی منطقه میشد، دو حوض بزرگ واقع شده است.
به دلیل متروکه بودن شهر درهای ورودی مسجد کاملا بسته هستند زیرا در طول روز ممکن است احشام و حیوانات وارد مسجد شده و باعث بیحرمتی به آن شوند. در اطراف مسجد فقط سربازان هنگ مرزی به اضافه چند کشاورز در داخل شهر حضور دارند.
چند ده کیلومتر پس از این ناحیه، قوای نظامی باکو مسقر هستند و روشنایی چراغهای شهر میربشیر شب هنگام از این سوی مرز مشهود است. قرار گرفتن این بنا در فاصله نزدیکی از خط آتش باعث شده است که امکانی برای تعمیر و مرمت مسجد وجود نداشته باشد زیرا نیروهای مرزبانی باکو قادر به هدفگیری در این سوی مرز هستند و بخش مهمی از تبادل آتش در خطوط تماس در همین نقطه اتفاق میافتد.
* گفتگوی درون تمدنی و تعامل دینی
نحوه تعامل و همکاری بین ایران و ارمنستان نمونهای خوب از گفتگوی درون تمدنی و همچنین گفتگوی دینی است. کلیساها در ایران مورد حمایت دولت قرار دارند و ایران از فعالیت اجتماعی ارامنه حمایت میکند. از سوی دیگر مساجد ایرانی در ارمنستان و قراباغ از احترام و ارزش خاصی برخوردارند و طرف ارمنی اجازه دخل و تصرف و مرمت در این آثار را داده و در برخی مواقع خود پیشگام بازسازی شده است.
ارمنستان تنها همسایه مسیحی ایران است و نحوه تعامل فرهنگی دو کشور میتواند به عنوان الگو مطرح باشد. دور نگه داشتن اماکن تاریخی و فرهنگی به ویژه مساجد و کلیساها از منازعات سیاسی و منطقهای برای حفظ و ادامه تمدنها اهمیت زیادی دارد.
)منبع: دو هفته نامه «دنیز»شماره 114 - موزخ 16 دی ماه 96)
نگاهی به آثار پژوهشگر پرتلاش استاد بهمن بهرامپور - قسمت اول
نگاهی به زندگی و مبارزات
بخش فرهنگی هفنه نامه «دنیز»:
پژوهشگر مسایل اجتماعی و فرهنگی ایران، محقق ارجمند و نویسنده پرتلاش جناب استاد بهمن بهرامپور در سال 1329 در روستای طالقان – دهستان حسنلو در بخش «محمدیار» شهرستان نقده چشم به جهان گشود. دروس ابتدائی را تا کلاس ششم در دهستان حسنلو و دوره متوسط را در رشته ادبیات در شهرستان نقده به پایان برد. در ارومیه دوره کاردانی را در هنرستان کشاورزی (انیستیتو تکنولوژی سابق) گذراند و فوق دیپلم ادبیات و زبان انگلیسی را به عنوان شاگرد ممتاز و به صورت غیابی و مکاتبهای از کالج لندن انگلستان اخذ نمود. قبل از انقلاب که در ارومیه درس می خوانده، به همراه دوستان انقلابی اش از طریق مسجد با علماء مبارز و انقلابی به ویژه حاج اقا حسنی امام جمعه مجاهد ارومیه، ارتباط داشته است. در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان سال 1351 در مقابل «مسجد دادخواه» محله «درهچایی» ارومیه مردم جمع شده بودند، در افشای ماهیت گمراه و گمراه کننده کننده گروه ضالّه بهائیت، سخنان روشنگرانه و انقلابی ایراد کردو بلافاصله یکی از کتابهای معروف بهائیت را جلو چشم مردم آتش زد! ... این اقدام وی منجر به دستگیری اش از سوی سواک گردید که دو ماه در ساواک ارومیه و سه ماه هم در ساواک تهران نگهش داشتندو به اهانت به مذاهب و ادیان متهمش کردند. البته بهرامپور پاسخ داد که من به هیچ مذهبی توهین نکردهام، بهائیت نه مذهب است و دین. خلاصه بعد از سه ماه بازداشت و شکنجه آزاد شد که هنوز هم با گذشت چهل و پنج سال از آن ایام، آثار شکنجه ساواک در سر و روی وی و میان ابروهایش مانده است!
بهرامپور در تاریخ 20 خرداد 1358 از سوی عوامل راهزن حزب منحله دمکرات در جاده پیرانشهر – جلدیان دستگیر شد و بیش از دو ماه در زندان دولوتوی سردشت محبوس ماند و مورد شکنجه و آزار از سوی عوامل حزبی قرار گرفت.وی از سال 1359 با توصیه شهید والامقام حجتالاسلام علی علمی نیک، به فعالیت در عرصه زراعت و تولیدات کشاورزی و خوراکی، همت گماشت و با احداث گاوداری اصیل و پرورش ماهی سردابی (قزل آلا) در محل سکونتش، توانست در این زمینه خدمات شایان توجه و تحسینی به کشور و ملتش به سامان برساند و حتتی کارآفرین نمونه جهانی، کشوری و استانی شناخته شد و مورد توجه تمامی کارشناسان و مسئولان کشوری و استانی گردید.
آثار قلمی
بهمن بهرامپور از سالهای جوانی اهل مطالعه و تحقیق و نوشتن بود، فعالیتهای گسترده اقتصادی و تولید محصولات زراعی و گوشتی، هرگز وی را از تلاشهای علمی، پژوهشی و تولید آثار فکری و قلمی باز نداشت، او در این عرصه نیز به موقعیتهای چشمگیر پژوهشی در موضوعات فرهنگی و اجتماعی دست یافت. از آغاز دهه هشتاد تاکنون آثار متعدد قلمی از وی منتشر شده از جمله: آتش در خرمن، مخدر در جهان امروز، بررسی و روانکاوی جوانان امروز، روانکاوی و علل ازدواجهای ناشناخته،، شخصیت و تربیت کودکان، زنان عاشق و ... همچنین مجموعه اشعار ترکی و فارسی، طلاق، دلیرمردان آذربایجان غربی (ایل قره پاپاق سولدوز)، حجاب، روانکاوی و علل ازدواجهای جوانان کجاست؟ به حق و حقوق زنان احترام بگذاریم، بهائیت دستنشانده انگلیس و اسرائیل؛ آیندهنگری تحلیلی پسران و دختران امروزی، آثاری است که در دست انتشار دارد.
نگاهی به کتاب «آتش در خرمن»
کتاب «آتش در خرمن» نخستین بار در سال 1382 منتشر شده است. بهمن بهرامپور در این کتاب به بررسی موضوع اعتیاد به انواع مواد مخدر، علل و عوامل اعتیاد و مشروبات الکلی، انگیزههای کاذب معتادان به ویژه جوانان و نوجوانان، دانش آموزان، نقش خانواده، محیط مدرسه و کار، جامعه، علل فرهنگی و اجتماعی اعتیاد، و ارائه راهکارهای ترک اعتیاد، مسئولیت والدین و مسئولان در اعتیاد و نجات جوانان از بلای خانمانسوز اعتیاد و ... پرداخته و به زبانی ساده اما محققانه راهکارهایی ارائه کرده است.
در مقدمه این کتاب میخوانیم: «مواد مخدر و روانگردان، حدود یک میلیارد مغزهای جوانی را که آینده سازان جهان هستند تباه کرده است. میلیاردها انسانبر اثر مصرف مشروبات الکلی شعور خود را تدریجا از می دهند و نیکوتین دخانیات چه بسیار افرادی را به انواع سرطان مبتلا کرده و به هلاکت رسانده است ... مواد مخدر علاوه بر زیانهای جسمی، روانی و اقتصادی فردی، اقتصاد ملتها و کل جهان را بیمار کرده و قاقاچیان و سوداگران مرگ، مصرف کنندگان نابجای مواد اعتیادآور را به اسارت گرفته اند، آزادی لجام گسیخته و تزلزل روانی ناشیاز عدم اعتقاد به خدا و بی دینی که جوامع غرب و شرق را فرا گرفته، زمینه ساز پذیرش سوء استعمال مواد مخدر و ...شده است.»
نویسنده در ص 16 کتاب در بیان چرایی استفاده جوانان از مواد مخدر و الکل، به پنج دلیل مهم و عمده: «احساس بزرگی کردن، تعلق داشتن به یک گروه، احساس آرامش و لذت، سرکشی، ارضای حس کنجکاوی» اشاره کرده و می نویسد: «اما مسلم است جوانهایی که کارهای مثبتی برایی انجام دادن دارند و آنهایی که والدینشان به آنها توجه میکنند و بیشتر با فرزندانشان در ارتباط هستند کمتر به استفاده از مواد مخدر روی میآورند. واقعیت این است که بیشتر جوانهایی که به تصمیم گیریهای والدین شان اعتماد میکنند و به آنها اطمینان دارند از الکل و مواد مخدر استفاده نمیکنند.»
در ص 70 می خوانیم: «باید ریشه اعتیاد را در خانواده جستجو کرد، زیرا طب خانگی عوام را در ایجاد اعتیاد نمی توان نادیده گرفت. شایع ترین نوع اعتیاد که از طریق درمان سر خود و یا خودپزشک بینی در بین مردم عادی به منظور رفع درد یا تسکین بیماریها ایجاد می شود، وابستگی به تریاک و داروهای خواب آور و مسکن ها می باشد. برخی از مردم بدون توجه به اثرات تضعیفی و وابستگی دهنده تریاک آن را به عنوان مسکن و ... از روزگار قدیم تاکنون به کار می برند.»
بهرامپور در ص 72 کتاب به موارد تکان دهنده ای از رفتار ناسالم پدران و مادران پرداخته است از جمله: «عدم سازگاری پدر و مادر با یکدیگر توأم با اختلافات مکرر و آشکار نزد فرزندان، نارساییهای متعدد والدین در جنبههای خُلقی، رفتاری و عقیدتی، جداییهای موقت و مکرر بین آن دو، طلاق و سرپرستی احتمالی طفل به وسیله افراد یا نهادهای دیگر، عدم رعایت جنبههای عفت و تقوای عمومی به وسیله اعضای خانواده، تبعیضات گوناگون در شیوه پذیرش بین فرزندان، نبود امنیت فرزندان در درون خانه، عدم تعدیل در داشتن توقع از فرزندان، ارتباط ناسالم و اعمال دیکتاتوری در درون خانه، بی توجهی به خواستههای عاطفی فرزندان، مسامحه در ایجاد تفریحات سالم فرزندان، بی تفاوتی والدین در برابر کنجکاوی فرزندان، افراط و تفریط در پاداش و تنبیه، سخت گیریهای بی مورد و سرزنش بیحد و بیمورد فرزندان خصوصاً در مقابل چشم دیگران و ...»
2- کودکان را بهتر بشناسیم
این کتاب در 674 صفحه قطع وزیری شامل بیش از صد موضوع در باره دنیای کودکان از نظر تعلیم و تربیت و محیط اجتماعی و والدین و خانه و مدرسه و کوچه و خیابان و ترس و شکلگیری شخصیتی و تشویق و تنبیه و گردش و .... میشود و نشان میدهد که مؤلف محقق و پرکار مطالعاتی بسیار گسترده و جزئی و علمی در خصوص تربیت و رفتار کودکان ایران و دنیا انجام داده و حاصل آن را در این کتاب به زبانی ساده و همهفهم تنظیم و تدوین کرده و در اختیار معلمان و محققان و خانواده ها و مربیان و اولیای مدارس و مراکز آموزش و پرورش قرار داده است. البته مهمترین ویژگی روش بحث در این کتاب، علاوه بر سادگی زبان و نثر نوشتار، کاربردی بودن مطالب است. بهرامپور سعی دارد مفاهیم و مطالب کتاب را از حالت ذهنیت علمی به مرحله عنیت رفتاری به زبانی شیوا و ساده و رسا برساند تا قابل استفاده برای همگان شود.
برخی از موضوعات مورد بحث در کتاب «کودکان را بهتر بشناسیم» عبارت است از:
مراحل تغییر دادن رفتار کودکان؛ راههای اشتباه در تربیت کودکان؛ تربیت از همان ابتدا؛ راههای تربیت کودک؛ کودک را چه جوری تنبیه کنیم؟ پدر و مادر چه نوع قصههایی برای فرزندانشان بخوانند؟ کودک خود را به تنها خوابیدن تشویق کنید؛ در مورد ترسها باید با کودک گفتگو کرد؛ کودکانی که هنگام شب راه میروند؛ چرا کودکان در شب وحشتزده میشوند؟ چه جوری کودک بدخو را آرام کنیم؟ چارهجوییهای شب اداری؛ کج خُلقیها؛ کودک پرفعالیت و شلوغ؛ کودک کنجکاو، بد دهنی و فحش دادن؛ دروغگویی کودکان؛ باعث دروغگویی کودک نشوید؛ چرا کودک صحبت دیگران را قطع میکند؟ همیشه از پاداش استفاده کنید؛ بیاشتهایی، مقابله با وسوسهها، رفتار ناپسند در مدرسه؛ مسائل خانه و مدرسه را با هم مرتبط کنید؛ ناتوانیهای یادگیری؛ رفتارهای افسردگی؛ ناخن جویدن؛ لکنتها؛ تربیت کودک با معنویت؛ کودکان را باهم مقایسه نکنید؛ خلافکاری در رفتار کودکان؛ واهمه از مکانهای بسته؛ واهمه از صحبت کردن در جمع؛ واهمه از مهمانی و تجمعات؛ فتارهای غیر مترقبه و خطرناک و ...
در صفحه 146 میخوانیم: «از خواستههایی که به کودک آرامش میدهد، به نفع خودشان استفاده کنید. کودکان خردسال به ویژه کودکان نوپا، با تکرار بعضی کارها احساس امنیت عاطفی میکنند. آنها احساس امنیتی را که بعضی رسوم میدهد و اشیاء خاصی را که میتوانند روی آنها حساب کنند، دوست دارند. برای مثال، در میان کودکانی که ما میشناسیم محمد پارسا دوست دارد چکش آبیش را هر شب با خودش به رختخواب ببرد، فاطمه دوست دارد همه را قبل از خواب ببوسد و همچنین همه قبل از خوابیدن به بالین او بیایند و او را ببوسند، در حالی که یاسین عروسکهایش را را زیر یک پتوی زرد در کنارش مخفی میکند ...
مولف در ص 223 ذیل عنوان «عمل بدتان را اصلاح کنید» مینویسد: برای غلبه بر رفتار بدی که به شدت در کودک تثبیت شده یا کودک آن را از همسالانش فرا گرفته است، روشهای زیر را به کار گیرید:
از تمرین مثبت استفاده کنید. این روش به کودک شما کمک میکند که بفهمد، آسانتر است که از آغاز، کارها را درست انجام دهد.
پیآمدهای طبیعی کار کودک را به او نشان دهید. اگر کودک شما از اجرای آداب غذا خوردن خودداری میکند، نتیجه منطقی آن است که تا وقتی تغییری در رفتارش نداده نباید غذا بخورد و یا اگر سر میز شام مدتی آرام ننشست، دیگر آن شب شام نخواهد داشت و یا فقط باید نان و پنیر بخورد.
در ص 326 در خصوص «راههای درست نشان دادن احساسات به کودکان» میخوانیم: آنچه مهم است اینکه کودک بیاموزد عصبانی شدن اشکالی ندارد؛ ولی نباید عصبانیتش را به شکل نادرست و خلاف عُرف نشان دهد. کودک را تشویق کنید در باره احساساتش با شما صحبت کند و اطمینان یابید که با رفتارتان به او میآموزید که چگونه احساساتش را بروز دهد. نام احساستان را به کودک بگوید و در حال انجام کارهال با او حرف بزنید ...»
در ص 468 زیر عنوان «هر فنون لازم را به کودک بیاموزید» آمده است: «به کودک بیآموزید ابتدا در ذهنش برنامهریزی کند که چه میخواهد بکند؟ به کودک یادآوری کنید که قبل از پرداختن به مسأله، دستورالعمل یا صورت تمرین را بخواند. از او بخواهید مطالب یا مواردی را که احتیاج دارد، جمعآوری کند. اگر برای انجام کار، باید به صفحاتی در کتاب رجوع کند، از او بخواهید آن صفحات خاص را در آن کتاب علامتگذاری کند.»
خلاصه: کتاب «کودکان را بهتر بشناسیم» اثر جناب آقای بهمن بهرامپور که در سال 1394 با هزینه خود مؤلف چاپ شده، یکی از منابع غنی و بزرگ در شناختن دنیای کودکان و آموزش رفتار درست با کودکان است و مطالعه این کتاب مفید برای همه پدران و مادران و معلمان و مربیان و برنامهریزان امور کودکان و نوجوانان ضروری است. ادامه دارد
منبع: دو هفته نامه «دنیز» شماره 106 مورخ 26 فروردین 96 و شماره 107 مورخ 31 فروردین 96
در این مطلب می خوانیم: خـانـواده، کـانـونـی است مقدس که در سایه پیوند زناشویی 2 انسان از 2 جنس مخالف پـایـه گـذاری شـده است و بـا پـیـدایـش و تـولیـد فـرزنـدان کامل تر می شود.
به عقیده صاحب نظران، خانواده از نـخـسـتـین نظام های نهادی عمومی و جهانی است که برای رفع نیازمندی های حیاتی و عاطفی انـسـان و بـقـای جامعه ضرورت تام شریفه "وَاجعَلنا لِلمُتّقینَ اِماما" (فرقان : 74)، آرمانی است که خانوادههای اسلامی باید آن را عینیت بخشند و صلاحیت الگویی اسلام را برای تربیت شایستگان و خانواده های برتر برای جهانیان به اثبات برسانند.
اسـلام در روش تـربـیـتـی خـود، انـسانها را به الگوها، ایده آلها و نمونههای برتر تـوجـه مـیدهـد؛ تاثیر الگوهـا در ساخته شدن فرد و اجتماع بر کسی پوشیده نیست. خـانـواده، کـوچـکتـریـن واحـد اجـتـمـاعـی اسـت کـه سـلول اولیـه آن را زن و شـوهـر تـشـکـیـل مـیدهـنـد.
الگـوی اسـلام بـرای خـانـواده ایـده آل کـدام است؟ اسلام چه خانوادهای را برتر می شمارد؟ خانواده برتر از نظر اسلام چه ویژگی هایی دارد؟
** خانواده برتر
در اسلام بـرای تـشـکیل خـانـواده استانداردهایی معرفی شده است. هر قدر رکن های تـشکیل دهنده خانواده با آن استانداردها منطبق باشند به همان مقدار از شایستگی و برتری بـرخـوردار خـواهـنـد بـود. در روایت ها، ویژگی های فراوان برای شایسته ترین زنان و مردان بیان شده است و در سیره معصومین (ع ) نیز ارشادهایی وجود دارد که می توان از آنها خـانـواده هـای بـرتـر و شـایـسـتـه را شـنـاخـت. از ایـن رو، بـه طـور اجـمـال مـی توان گفت خانواده برتر از نظر اسلام، آن است که رکن های آن شایسته و منطبق بـا اسـتـانـداردهـای اسـلامـی باشد، مناسبت ها و رابطه های منطبق با آموزه های دینی بر آنها حـاکـم بـاشـد، خـروجـی آن انـسـان هایـی شـایـسـتـه و مـوثـر در سـاخـته شدن جامعه ایده آل اسـلامـی بـاشـد.
مـلاک بـرتـری از نـظـر اسـلام مـال و ثروت و مانند آن نیست که کسی به آنها ببالد از این رو، اگر خانوادهای را برخوردار یافتید نباید شگفت زده شوید "فَلا تـُعـجِبُک اَموالُهم وَلا اَولادُهُم" (توبه : 55) زور و قوت مادی نیز معیار برتری نیست که کسی در ارزیابی افراد در خانواده ها به آن ببالد: "کانواُ اَشَدَّ مِنکم قُوّةً" (توبه :9) چنانکه برخورداری از قوم و قبیله و عشیره، جاه و مقام و شهرت نیز ملاک برتری نیست.
بـرتـری خـانـواده بـه انـطـباق آن با استانداردهای اسلامی و برخورداری از ویژگی های ارزشـی و فـضـیـلت هـاست. هر خانواده از آن استانداردها بهره مند باشد برتر است. بـنـابـرایـن، مـنـظـور از بـرتـری خـانـواده، بـرتـری در فـضـایـل انـسانی و ارزش های اسلامی است که برخی از آنها با عنوان ویژگی های خانواده برتر خواهد آمد.
** خانواده برتر از منظر قرآن
قرآن کریم بهترین الگوها را برای شناسایی خانواده برتر به جهانیان معرفی کرده است. خاندان حضرت ابراهیم (ع ) از آن جمله است. اِنَّ اللهَ اصـطـَفـی ادَمَ وَ آلَ ابـراهـیـمَ و آلَ عـِمـرانَ عـَلَی العـالَمـیـن (آل عمران: 33)
هـنـگـامـی کـه فرشته های الهی نزد حضرت ابراهیم (ع) آمدند و تولد حضرت اسحاق را بـه او بـشارت دادند ساره، همسر اولش نیز در آنجا حاضر و ایستاده بود، تبسمی بر لب داشت و ناظر بر این جریان بود؛ ترجمه آیه 71ـ73 سوره هود چنین است: و زن او ایستاده بود. خندید. پس وی را به اسحاق و از پی اسحاق به یعقوب مژده دادیم. (هـمـسـر ابـراهـیم) گفت: ای وای برمن، آیا فرزند آورم با آنکه من پیر زنم و این شوهرم پیرمرد است؟ واقعا این چیز عجیبی است. گفتند: آیا از کار خدا تعجب می کنی؟ رحمت خدا و برکات او بر شما خاندان (رسالت ) باد، بی گمان، او ستوده ای بزرگوار است .
این آیه ها افزون بر معرفی حضرت ابراهیم (ع) برجستگی های اخلاقی و معنوی همسران آن حضرت را نیز تبیین می کنند.
قـرآن کـریـم خـانـواده حـضـرت مـریـم (ع) را نـیـز بـرتـر دانـسـتـه و از آن بـه «آل عـمـران» یاد می کند. در این خانواده برتر 2 بانو یعنی حضرت مریم و مادرش به عنوان صفوه و برگزیده الهـی بـه جـهـانـیـان مـعـرفـی شده اند. حضرت مریم با آن همه کمال هایی که قرآن کریم گـوشـه هـایـی از آن را ذکـر کرده، دست پرورده مادری نمونه است که او را به پناه خدا سـپـرد، خـدا هم به او پناهندگی داد. آن پناه خواستن نیز در کنار محراب عبادت بود و به استجابت رسید.
نـمـونـه دیـگر خانواده برتر در قرآن، خانواده حضرت یحیی (ع) است. او نمونه ای از فـرزنـدی صـالح در خـانواده ای شایسته است خانواده حضرت موسی (ع) نیز از این جمله اسـت. او پـدر و مادری نمونه دارد. قرآن کریم داستان مرارت های مادرش را در آن شایسته بـرای هـمـسـرش اسـت. چـنـانکـه هـمـسـر او نیز دختر حضرت شعیب (ع) دارای صلاحیت های اخلاقی و معنوی فراوانی است که قرآن کریم نجابت و حیای او را ستوده است .«فَجاءَتهُ اِحداهُما تَمشی عَلَی استحیاء...» (قصص : 25)
** برترین خانواده در اسلام
اسـلام اهـل بـیـت پـیـغـمـبـر اکـرم (ص) را بـه عـنـوان نـمـونـه ای کـامـل از خـانواده برتر معرفی و صلاحیت الگویی آن را برای جهانیان امضا کرده است. خـداونـد سـبـحـان ایـن خانواده را از هرگونه رجس و پلیدی مبرا دانسته است. آیه شریفه «اِنَّمـا یـُریـدُ اللهُ لِیـُذهبَ عَنکم الرّجسَ اهلَالبیتِ وَ یطَهّرکم تَطهیرا» (احزاب : 23)، خطاب به همین خانواده است .
آیـه مـبـاهـله (آل عـمـران :61) دربـاره اعـضای این خانواده وارد شده و عظمت مقام های معنوی و عرفانی آنان را به نمایش گذاشته است. سوره انسان فضیلت های آنان را ستوده است و خلاصه جای جای قرآن از فضایل و ویژگی های آنان سخن گفته است.
ایـن خـانـواده از پـیـونـد مـلکـوتـی وجـود نـازنـیـن حـضـرت عـلی (ع) و فـاطـمه اطهر (ع) تـشـکـیـل شـده اسـت و آن 2 مـصـداق بارز انـسـان کـامـل و ایـده آل هستند. علی (ع) و فاطمه (ع) کفو یکدیگرند؛ اگر علی (ع) نبود فاطمه (ع) در عالم هـمـتـایـی نـداشـت و اگـر فـاطـمـه (ع) نـبـود برای علی (ع) کفوی نبود. پیوند آن 2 در آسـمـان هـا و نـزد عـرشـیـان بـرقـرار شـد و در جـمـع زمـیـنـیـان تـحـقـق عـیـنـی یـافـت. رسـول خـدا(ص ) در جـریـان ازدواج آن 2 وجود عرشی، آنان را اسوه و الگوی امت خویش خواند و فرمود: زنـدگـی عـلی (ع) و فـاطمه (ع) سراسر الگوست. همسرداری علی (ع)، مدیریت او در خـانـه و خـانـواده، شـوهرداری فاطمه (ع)، خانه داری و تربیت فرزند او در عالم نظیر ندارد و تا قیامت برای جهانیان نورافشانی می کند.
** ویژگی های خانواده برتر
بـا تـوجـه به اینکه اهل بیت پیامبراکرم (ص) از نظر اسلام برترین خانواده شمرده می شـونـد از تـمـام ویـژگـی هـای ارزشـی و اسـتـانـداردهـای مـکـتـبـی بـه صـورتـی کامل برخوردارند، امام علی (ع) پیروان خود را به اهل بیت و الگوگیری از آنان فرا خوانده است و می فرماید: به اهل بیت پیامبر بنگرید، از آن سمت که آنان گام برمی دارند منحرف نشوید و قدم به جـای قـدمشان بگذارید، آنان هرگز شما را از جاده هدایت بیرون نمی برند و به پستی و هـلاکـت بـاز نـمی گردانند. اگر سکوت کنند سکوت کنید و اگر قیام کردند قیام کنید، از آنها پیشی نگیرید که با این توضیح ویژگی های خانواده برتر را از دیدگاه اسلام در محورهای زیر پی می گیریم.
** اصالت خانوادگی
اولیـن ویـژگـی خـانـواده بـرتـر در اسـلام، اصـالت خـانـوادگـی و اصل و نسب پاکیزه است. اصلاب ارزشمند پدران و دامن های مطهر و پاک مادران که به هیچ گـونـه پـلیـدی آلوده نشده اند. بسیاری از نابسامانی های اجتماعی از همین ناحیه صورت مـی گـیـرد کـه زن و مرد حریم خود را نمی شناسند و به موازین شرع مقدس بی اعتنایی نشان می دهند. اسلام هرگز با حضور زن در صحنه اجتماع مخالف نیست؛ اسلام با بی حجابی، بی عفتی، اختلاط زن و مرد مخالف است.
** ویژگی های نفسانی
خـانـواده بـرتـر از لحـاظ ویـژگـی های نـفـسـانـی رکن های تشکیل دهنده آن برجستگی هایی از جمله دین و ایمان، علم و دانش، معنویت، تقوا، احـتـرام متقابل، مدیریت ایده آل، تـحـمـل یـکـدیـگر، تربیت نسل صالح و داشتن شیوه متعادل در زندگی دارد.
** شیوه متعادل در زندگی
خـانـواده بـرتر در شیوه زندگی خود حد و اندازه را نگه می دارند، نعمت های الهی را بی حـسـاب و کـتـاب مـصرف نمی کنند و آنها را ضایع نمی سازند. در زندگی آنها اثری از تجملات و تشریفات وجود ندارد. آنها کرامت انسانی خود را ارزشمندتر از آن می دانند که اسـیـر زرق و بـرق و تـجملات دنیا شوند. نه اینکه نتوانند از امکانات دنیوی برخوردار باشند، بلکه دارایی و ناداری هیچ تغییری در شیوه زندگی آنها ندارد.
منبع: دوهفته نامه «دنیز»، ارومیه، آذربایجان غربی، (شماره 104، مورخ 25 اسفند 1395)
آدرس اینترنتی: خبرگزاری ایرنا آذربایجان غربی: www3.Irna/fa/news/8244937/
تاریخ نشر در ایرنای آذربایجان غربی: 1395/12/08
مایه آرامش زمین
(نغمههای انتظار – ادبیات دانشآموزی)
معصومه یعقوبی
باد آرامآرام میوزید. ابرها از هم دور شده، پرندهها آوازشان را به سکوت واگذاشته بودند. درختان برگهایشان را سفت گرفته. رودها از خروشیدن بازایستاده بودند. کوهها ساکت و باوقار همچنان تماشا میکردند. ماه این یگانه عروس آسمان در آن شب نورانی با چهرهای باز و با عشوه و ناز به زمین مینگریست. از گرما و نور خورشید صبحگاهی هنوز اثری نبود... در این سکوت عالمگیر، فرشتگان آرامآرام بر زمین فرود میآمدند با گلهایی از بهشتی که بر سر «نرجس خاتون» میافشاندند... در گستره آن شب مهتابیِ «سامرّا» کسی نمیدانست که در خانه «امام حسن عسکری» چه میگذرد! ... ناگهان خانه نورانی شد، مادری بار گران خود بر زمین گذاشت و کودکی متولد شد از نسل پاک محمدی و علوی. نوزادی که تولدش خاطره میلاد موسی در عصر فرعونیان را زنده کرد. پدر جوان این نوزاد نورانی، امام حسن عسکری سجده شکر به جای آورد و این خانه محل «نورٌ علی نور» شد... کودکی متولد شد که آخرین امید زمینیان به او بسته است، همان که نام و نسب خویش را از آخرین پیامآور توحید محمد (ص) به ارث برده است.
اکنون بیش از هزار سال است که زمین و زمینیان منتظر تواَند ای میراث دار نوح و ابراهیم و یوسف و موسی و داود و سلیمان و عیسی و محمد (ص). ای وارث همه پیامبران نور و روشنی و عظمت، یا مهدی! ای وارث حسین، خونخواه همه مظلومان تاریخ، ای تسلیبخش همه دلهای شکسته، عشق تو را میخواند، امید تو را میخواند، زمین و آسمان چشم به آمدنت دوخته یا صاحبالزمان، ای آخرین بازمانده از سلسله مُنجیان خدایی،...آه، تو کی میآیی؟! جمعهها به یاد تو آرام است و دلانگیز. جمعهها حس میکنم تمام زمین و زمان منتظر تواَند و انسان از شوق دیدارت در خود گم. آه چقدر انسانها به آمدنت نیازمندند، دنیا بسیار تنگ شده، تنگتر از آن که بود، ای آخرین امید، ای مایه آرامش زمین، یا حجتالله!
منبع: دو هفته نامه «دنیز» شماره 54 – مورخ یکشنبه 15 تیر ماه 93
اودلو شاعر آلقاییت
اکبر حمیدی علیار
تانینمیش شاعر «آلقاییت» بایرام اوغلو خلیل اوف، 1940- نجی ایل صنعت اوجاغی، علسگر یوردو گؤیچه ماحالی نین داشکند کندینده آنادان اولدو. آناسی مارال خانیم گؤیچه نین کسرلی و اثرلی سیدلریندن اولان مرحوم سید بایرامین قیزی ایدی.
او اورتا مکتبی دوغما کندینده بیتیریب 1963- نجو ایلده آذربایجان دولت پئداقوژو انستیتوندا تاریخ- فیلولوگییا فاکولته سینه قبول اولوب، 1967- نجو ایل همین انستیتونون دیل و ادبیات شعبه سینی بیتیردی....
لطفاً مقاله نین آردینی دنیزنیوز سایتیندا و یا دنیز نشریه سی شماره 31 ده اوخویون